سرویس خبری ایران من: در روزهای اخیر، بحث قانون حجاب و ابلاغ آن توسط رئیس مجلس به یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث در جامعه تبدیل شده است. فائزه هاشمی تلاش میکند تا با نگاهی تحلیلی و مستند به قرآن و قانون اساسی، ابعاد مختلف این مصوبه را بررسی کند و چالشهای پیش روی آن را مورد واکاوی قرار دهد. او با بررسی دقیق جنبههای شرعی و قانونی این موضوع، به نقد دیدگاههای مسئولین پرداخته و راهکارهایی را برای برونرفت از وضعیت موجود ارائه میدهد.
بسم الله الرحمن الرحیم
این روزها که قانون حجاب مطرح شده و قرار است آقای قالیباف به عنوان رئیس مجلس در ۲۳ آذرماه آن را برای اجرا ابلاغ کند، نکاتی مطرح میشود که به نظرم باید به آن پرداخت و نمیشود بیتفاوت از کنار آنها گذشت.
صحبتی که من میخواهم بکنم درباره صحبتهای جناب آقای قالیباف و جناب آقای اژهای است. مستقیم میروم سر اصل مطلب که صحبتمان طولانی نشود.
آقای قالیباف گفتند که این قانونی که تصویب شده هم قانونی است و هم شرعی و باید ابلاغ و اجرا شود. میخواهم بگویم که جناب آقای قالیباف، این قانون نه قانونی است و نه شرعی. حالا به هر دوی آنها با هم میپردازم و با دلایلی این را بیان میکنم.
شرعی نیست:وقتی میگویم شرعی نیست یعنی دارم استناد میکنم به آیات قرآن. منبعی که از آن استفاده کردم آیات قرآن است.
چرا شرعی نیست؟
یک: در قرآن نه برای باحجابها وعده بهشت آمده، نه برای بیحجابها وعده جهنم و یا هرگونه مجازات دیگر. بنابراین پاداش یا مجازاتی برای این دو دسته وجود ندارد.
دوم: در بین مراجع اجماع وجود ندارد. آماری که چند وقت پیش اعلام شده بود، ۱۹ نفر از مراجع از ۴۱ نفر (یعنی زیر ۵۰ درصد، حدود ۴۶ درصد) حکم به حجاب اجباری دادند و مابقی ندادند. پس اجماعی بین علما برایش وجود ندارد.
سوم: طبق آیه قرآن، زنان میانسال و بالاتر از آن که حدود ۳۰ درصد از جامعه را شامل میشوند، میتوانند حجاب نداشته باشند. سوره نور آیه ۶۰ به این موضوع پرداخته است.
چهارم: زنان غیرمسلمان هم که نباید حجاب داشته باشند و ما در جامعه خودمان زنان غیرمسلمان هم کم نداریم.
پنجم: توصیه قرآن برای حجاب مربوط به زنان مؤمن، همسران و دختران پیامبر است. به نظر میرسد برای زنان عادی جامعه که حالا بگوییم ایمان ندارند یا مسلمان نیستند یا معتقد به اصولش عمل نمیکنند، نیست. ماشاءالله اینقدر سیاستهای حکومتی ما هم خوب بوده که مؤمنین همینطور سال به سال و روز به روز کمتر و کمتر شدهاند. این موضوع در سوره نور آیه سی و یک و سوره احزاب آیه پنجاه و نه مطرح شده است.
ششم: حدود سی آیه، وظیفه پیامبر را ابلاغ و ارشاد بیان کرده، نه اجرا. یعنی ما میخواهیم بگوییم حکومت اسلامی در اجرای احکام اسلامی از پیامبر هم باید جلوتر حرکت کند؟
هفتم: آیات بسیاری هستند که ایمان اجباری را غیر مفید دانستهاند. این را در جامعه خودمان هم شاهدش بودیم. متأسفانه در طول سالهای بعد از انقلاب، سیاستهایی که مردم را اجبار به احکام دینی میکرد و با تنگنظری با این موضوع برخورد میکرد، سبب شده که دینزدایی جای دینزایی را بگیرد، به خصوص در میان قشر جوان و نسلهای بعد از انقلاب. حتی در نسل من هم تعداد بیحجابها و یا میتوانم بگویم تعداد افراد غیرمؤمن زیاد و زیادتر شده.
هشتم: اولین آیه مربوط به حجاب مال آقایان است که باید چشمانشان را حفظ کنند و نگاه آلوده نداشته باشند (سوره نور آیه سی). آیا ما این را الان در جامعه خودمان میبینیم که آقایان اینگونه دارند رفتار میکنند در رابطه با زنان بیحجاب؟
و این که آیا در بین پنجاه و هشت کشور اسلامی و این جمعیت مسلمان که یک چهارم جمعیت جهان است در کشورهای غیر اسلامی، فقط ما و افغانستانیم که تاج و تخت گذاشتهایم و دین را خوب میفهمیم و اسلام را داریم درست اجرا میکنیم؟ در حالی که نتیجه این سیاستها در جامعه ما، بیدینی بیشتر شده و دین را بین مردم افزایش ندادهایم.
مطلب بعدی در مورد قانونی بودن این موضوع است که توسط آقای قالیباف بیان شده.
آقای قالیباف، قانونی که پشت درهای بسته، بر خلاف اصل ۶۹ قانون اساسی که تأکید بر علنی بودن مذاکرات مجلس دارد، چگونه میتواند قانونی باشد؟ قانونی که مستقیماً با همه مردم سر و کار دارد، چه ضرورتی داشت که به یک گروه ویژه یا کمیسیون ویژه داده شود؟ طبق اصل ۸۵ قانون اساسی، به صورت محرمانه و بدون اینکه مذاکرات به صورت علنی پخش شود مورد بررسی قرار بگیرد؟
تنها چیزی که میشود حدس زد که دلیلی بر این کار وجود داشت، این است که این موضوع و پیشنهادات مطرح شده آنقدر خراب و غیرقابل دفاع بوده که نمایندگان یا خجالت میکشیدند یا شهامتش را نداشتند که این موضوعات در معرض افکار عمومی قرار بگیرد. شهروندان، مذاکرات در مورد این موضوع، رسانهها، حقوقدانان و سایر کارشناسان نتوانستند در موردش اظهار نظر کنند یا مطلع شوند.
سؤال بعدی این است: قانونی که عطف به ماسبق را به سرنوشت ما حاکم میکند، این میتواند قانون باشد؟
آقای اژهای گفتند – حالا من از آقای قالیباف فاصله میگیرم از صحبتهایشان – در همین موضوع حجاب که این راهبرد دشمن است که مردم را در مقابل حکومت قرار دهد.
حالا چند نکته باید خدمت آقای اژهای عرض کنم:
آیا با این قانون غیرشرعی و غیرقانونی و طالبانی که خودمان داریم آن را تأسیس میکنیم (یعنی تأسیس میکنیم، ایجاد میکنیم، تصویب میکنیم)، آیا این ما نیستیم که در زمین دشمن داریم بازی میکنیم؟ الان نقش دشمن اینجا چیست؟ خودمان این کار را کردهایم. آیا این خودمان نیستیم که مردم را ناراضی میکنیم و در مقابل حکومت قرار میدهیم؟
اصلاً بر فرض این که گفته شما صحت دارد، آیا این گمان به وجود نمیآید که یعنی آنقدر نفوذ دشمن در بین مقامات و سیستم ما بالاست که با دست خودشان دارند کار خودشان را یکسره میکنند؟
آقای اژهای جای دیگر گفتند که در همین موضوع حجاب باید عدالت را در همه عرصهها ایجاد کنیم. حالا من این سؤال را از آقای اژهای دارم: آیا این عدالت است که به دلیل ناکارآمدی خودمان در اینکه بتوانیم زنها را مجبور کنیم حجاب داشته باشند، مغازهدارها، رستوراندارها، تاکسیدارها، سایر مشاغل، مجتمعهای مسکونی و خیلی جاهای دیگر به خاطر این قانون اشتباه بخواهند تاوان بدهند و مجازات شوند؟
آیا این عدالت است که ما مجال را برای تسویه حسابهای شخصی و انتقامجویی مردم از مردم فراهم کنیم؟ حالا مردم با همدیگر مشکل دارند، داستانهای زیادی هم شنیدهایم که گزارشهای نادرست علیه همدیگر دادهاند و از این فرصت استفاده کردهاند.
این دقیقاً برخلاف بند ج اصل دوم قانون اساسی است که تأکید دارد بر تأمین همبستگی ملی. این تفرقهای که ایجاد میکنیم و مردم را به جان همدیگر میاندازیم، با آن همبستگی ملی مورد نظر قانون اساسی مغایرت دارد. آیا این سیاست “تفرقه بینداز و حکومت کن” نیست؟
آقای اژهای، شما جایی دیگر گفتید که در قبال چیزی که امروز در خیابانها میبینید مسئول هستید. میخواهم به شما بگویم خوب فرصت کنید با وسایل نقلیه عمومی (مترو، تاکسی، اتوبوس) و حتی پیاده در سطح شهر گشتی بزنید. مشاهده میکنید که زن و مرد و پیر و جوان و باحجاب و بیحجاب در کنار هم در کمال احترام و آزادگی دارند حرکت میکنند.
اتفاقاً آن آیه مربوط به چشمان پاک مردان هم کاملاً رعایت میشود. هیچ نگاه بدی آدم نمیبیند و این هم خیلی عادی شده بین مردم و کسی با آن مخالفتی هم ندارد. اتفاقاً برخلاف نظر شما، در این مدت کوتاه که گشت ارشاد و مأموران امر به معروف هم نبودند، همه چیز در خیابانها عالی است و مشکلی وجود ندارد.
میخواهم یک توصیهای بکنم به شما آقای اژهای: آیا به نظرتان منطقیتر، قانونیتر، اسلامیتر نیست که به جای اینکه نگران موضوع حجاب باشیم که تازه حکم شرعی قوی هم ندارد و به نظر میرسد بیشتر یک توصیه است، نگران خشونت علیه زنان باشیم که متأسفانه آمارش هم دارد روز به روز افزایش پیدا میکند؟
کشته شدن زنان به دست همسران و یا افراد غریبه، تجاوز به دختران، قتلهای ناموسی… آیا مجلس، قوه قضاییه و سایر نهادهای مرتبط نباید دنبال یک قانون بازدارنده باشند که مانع اینها باشد؟
آیا ما در قانونمان – همان که قانون مردان است – فرصت را برای… من حالا با اعدام و قصاص مخالفم، ولی برای یک برخورد منطقی، همانطور که با زنها در مورد خطا برخورد میشود، با مردان برخورد شود؟ آیا در قانونمان داریم یک همچین چیزی؟
یک لایحهای بود برای مقابله با خشونت علیه زنان – البته اگر بخواهد تصویب شود نیاز به اصلاحات دارد – آن به چه سرانجامی رسید؟ سالهای زیادی هم از قضیه حجاب که الان مطرح شده آن در دولت آقای روحانی آمده بود. آیا آن نباید به سرانجام برسد؟ ما الان باید فقط نگران حجاب برای خانمها باشیم؟
چیزی که به ذهن میرسد با توجه به این همه تعارضاتی که وجود دارد در مورد این قانون، آدم حدس میزند یا ممکن است احتمال بدهد که این قانون برای این آمده که نظام و سیستم و حکومت بخواهد مجدداً اقتدارش را به مردم یادآوری کند.
حالا با توجه به مشکلات لاینحل داخلی – حالا شاید لاینحل نباشد ولی چیزی که آدم لمس میکند این است، آقای پزشکیان هم مرتب برای تأکید کردند که مشکلات خیلی زیاد است – و همچنین شرایط پیش آمده در سطح منطقه و در سیاست خارجیمان که حالا گاه این فکر ایجاد میشود که یک نقاط ضعفی را برای ایران دارد فراهم میکند…
آیا این در نشان دادن اقتدار در مقابل اینجور چیزها نیست؟ آیا این همان انتقام سخت نیست که بر ملت خودمان الان آوار شده؟
به عنوان آخرین حرف اگر بخواهم بزنم، به نظر میرسد که پس گرفتن این قانون و لغو این قانون در شرایط فعلی تنها راهکار است. حتی اصلاحش هم نمیتواند این قانون را درست کند
میخواهم توصیه کنم که یک خرده، یک خرده هم که شده، به فکر منافع ملیمان باشید و به فکر مردم خودمان در ایران باشید.
متشکرم.