سروبس خبری ایران من: تحولات اخیر در سوریه، بار دیگر توجه جامعه بینالمللی را به این کشور جلب کرده است. در این گفتگوی تحلیلی، ابعاد مختلف بحران سوریه، از جمله چالشهای نظامی، سیاسی و امنیتی مورد بررسی قرار میگیرد. این گفتگو، با نگاهی عمیق به عملکرد ارتش سوریه، نقش محور مقاومت و چشمانداز آینده این کشور، تصویری جامع از وضعیت کنونی و مسیر پیش رو ارائه میدهد.
ملاک ما برای روند سیاسی در آینده سوریه چیست؟
قطعنامه ۲۲۵۴ میتواند ملاک مناسبی باشد که منجر به تشکیل یک دولت فراگیر در سوریه شود که همه طرفهای مختلف نقش و حضور خودشان را داشته باشند.
در مورد توطئه در سوریه صحبت کردید. هدف نهایی این توطئه برای منطقه را چگونه ارزیابی میکنید؟
ببینید، خواه هدف توطئه، باید اسمش را بگذاریم یک مبارزه مستمر – مقاومت علیه رژیم صهیونیستی در حمایت از مردم فلسطین و احقاق حقوق آنها. این یک مبارزه مستمر است و طرف مقابل هم به طور مستمر در حال مقابله است. هم تحلیلهایی که وجود داشت و هم اخباری که داشتیم از قبل دلالت میکرد که چنین حرکتی انجام خواهد شد – هم به لحاظ تحلیلی و هم به لحاظ اطلاعاتی.
این که یک طراحی پشت صحنهای از طرف آمریکا و رژیم صهیونیستی وجود دارد که محور مقاومت را تحت فشار مشکلات پی در پی قرار دهد، چیزی بود که ما میدانستیم. چیز جدیدی هم نیست، همواره این وجود داشته. در پی تحولات غزه و لبنان طبیعی بود که این حرکتها ادامه پیدا کند.
به لحاظ میدانی و اطلاعاتی، دوستان ما در سیستمهای اطلاعاتی و امنیتی کشور خودمان و در کشور سوریه به طور کامل از تحرکاتی که در ادلب و آن مناطق در حال انجام بود اطلاع داشتند. همه اطلاعات مربوطه به دولت سوریه و ارتش سوریه منتقل شده بود.
آنچه که غافلگیرکننده بود، یکی ناتوانی ارتش سوریه در مقابله با این حرکت بود و دوم سرعت تحولات که این غیرمنتظره بود. خود آقای بشار اسد هم در دیداری که من و آقای دکتر لاریجانی با ایشان داشتیم، متعجب و گلهمند بود از نحوه عملکرد ارتش خودش. مشخص بود که تحلیل درستی حتی در دولت سوریه هم وجود نداشت نسبت به وضعیت ارتش سوریه.
به نظر من ارتش سوریه بیشتر اسیر یک جنگ روانی شد تا جنگ واقعی در میدان. تبلیغاتی که شروع شد و فضاسازیهایی که در عرصه فضای مجازی و غیرمجازی و رسانهها صورت گرفت، مقدار زیادی مؤثر بود در کاهش انگیزههای ارتش و عدم مقاومت جدی که صورت گرفت.
این روند فکر میکنم در حدود بیش از ده سال گذشته موفق بوده و موفق شده بود که صلح و آرامش را در سوریه ایجاد کند. این تهاجم اخیر یا این حملات اخیری که صورت گرفت، خب واقعاً خلاف آن روند آستانه بود.
یکی از اهداف آستانه، روند آستانه این بود که بعد از برقراری آرامش، این سه کشور به دولت سوریه کمک کنند و به معارضین، که یک گفتگوی سیاسی شکل بگیرد، اصلاحات سیاسی صورت بگیرد، تغییراتی در قانون اساسی اگر لازم است شکل بگیرد.
ما در طول ده سال گذشته خیلی به آرامی در این مسیر حرکت کردیم. البته باید گفت که به آن حدی که انتظار بود این مسیر به خوبی پیش نرفت و دولت آقای اسد خب در این خصوص هم اعتماد کمی داشت و هم سرعت کمی داشت در حرکت به این سمت.
در حوزه رسانه یک مقدار ادبیات راجع به معارضین تغییر کرده، یا واژه “معارضین مشروع” که به کار بردید. این را تحلیل بر این کردند که رویکرد ما اصلاً احتمالاً تغییر کرده. آیا واقعاً چنین تغییر در این رویکرد وجود داشت؟
نه ببینید، موضع ما همواره حمایت از گفتگو بین دولت سوریه و معارضین سوریه بوده. عبارت “معارض مشروع” در بحثهایی که دیروز ما در روند آستانه بین ما و روسیه و ترکیه بود، آنجا یک مقدار بحث شد. چرا؟ چون برخی از گروههای معارض سوریه در لیست گروههای تروریستی سازمان ملل ثبت شدهاند.
باید این واقعیت را در نظر داشت که گروههای معارض دولت سوریه از طیفهای مختلفی هستند – هم در شمال سوریه، در جنوب سوریه، از انواع و اقسام مختلف هستند و بعضی از اینها به عنوان گروه تروریستی ثبت شدهاند در سازمان ملل.
عامل اصلی در موفقیت این حرکت اخیر در سوریه چه بود؟
فقط ارتش سوریه بود که ایستادگی نکرد، وگرنه نیروهای مقاومت علیرغم این که در جاهای دیگر دستشان بند بود و گرفتاری خودشان را داشتند، ولی آمدند نقش خودشان را ایفا کردند. اگر ارتش ایستادگی کرده بود، حتی حلب هم سقوط نمیکرد. من این را با اطمینان عرض میکنم خدمتتان.
با این حال، تصور ضعف مقاومت اساساً باطل است، چون عرض میکنم مقاومت یک آرمان است. این هیچوقت از بین نمیرود، هیچوقت ضعیف نمیشود. ممکن است در اثر حوادث دورانهای فراز و نشیب داشته باشد، که الان هم من نشیب خیلی فوقالعادهای نمیبینم.
در لبنان بالاخره ما شهدای گرانقدری را از دست دادیم، در غزه خرابیهای بسیاری به عمل آمده، ولی هم حماس هم حزبالله استوار ایستادهاند. جمهوری اسلامی ایران هم با اقتدار و با هوشمندی البته مسیر را دارد دنبال میکند و ما همچنان حامی مقاومت هستیم، حامی حزبالله هستیم و خواهیم بود.
در سوریه طیف وسیعی از گروههای مختلف وجود دارد. آینده سیاسی سوریه را چگونه میبینید؟
در سوریه اقوام مختلف، طوایف مختلف و طیفهای مختلف سیاسی حضور دارند. اگر این روزها به نقشه سوریه که به صورت رنگی نشان میدهند نگاه کنید، میبینید که مانند یک تصویر چهل تکه است – هر گوشهاش تحت کنترل گروهی متفاوت است. این که این گروهها به یک توافقی برسند برای حکومت در سوریه، به نظرم امر آسانی نیست.
البته ما حمایت میکنیم و خواهان آن هستیم که اراده مردم سوریه غالب شود. با استفاده از سازوکارهای دموکراتیک و مردمسالارانه، آنچه که خواست مردم سوریه است محقق شود. ولی من حس میکنم که مسیر آسانی نخواهد بود.
چیزی شبیه افغانستان و طالبان یا چیزی شبیه لیبی فکر میکنید؟
به نظر من هر احتمالی را میشود داد. بهتر است الان قضاوت نکنیم. ولی صحنه سیاسی فعلی سوریه را که آدم میبیند، هر احتمالی وجود دارد، به خصوص که بعضی از کشورهای منطقه هم بسیار عصبانی هستند از اتفاقاتی که افتاده است.
در خصوص سفارت خودمان چطور؟
ما با طرفهای مختلف در قضیه سوریه صحبت کردیم مبنی بر امنیت سفارتخانه خودمان و کنسولگریمان در حلب، و همینطور در خصوص امنیت اماکن مقدس – حرم مطهر حضرت زینب سلامالله علیها و حرم مطهر حضرت رقیه سلامالله علیها. به ما تضمینهایی داده شده که حرمت اینها حفظ خواهد شد و امنیت سفارتخانههای ما هم حفظ خواهد شد.
البته در بدو امر، یعنی صبح امروز، متأسفانه به سفارت ما ورود شد، ولی صحنهها نشان میدهد که یک ورود سازمانیافته نبوده – یعنی توسط مسلحین نبوده. آنچه که ما در فیلمهایی که منتشر شد دیدیم، بعضاً مردم عادی یا کسانی که احتمالاً با قصد دزدی وارد شدند، و اینها نه فقط وارد سفارت ایران، بلکه وارد جاهای دیگر هم شدند.
اما این که به صورت آن کاری که در حلب اتفاق افتاد – که بسیار کار زشتی بود – در دمشق تا آنجایی که ما متوجه هستیم اتفاق نیفتاده در ارتباط با سفارت ما. پیامهایی هم که به ما داده شده این است که احترام و امنیت سفارت تأمین خواهد شد.
برای ما مهمتر، اماکن مقدس است که در این خصوص هم تضمین داده شده و ما تا الان هم چیزی برخلافش ندیدهایم. تا آنجایی که ما خبر داریم، بیحرمتی به این حرمها صورت نگرفته، الحمدلله، و ما به دقت این موضوع را داریم دنبال میکنیم.