سرویس خبری ایران من: در اوایل دسامبر ۲۰۲۴، تحولی شگرف در صحنه سیاسی سوریه رخ داد که به پنج دهه حکومت خاندان اسد پایان بخشید. این رویداد تاریخی که با عملیات برقآسای مخالفان و تصرف حلب آغاز شد، در نهایت به سقوط دمشق انجامید. همسویی عواملی چون تضعیف متحدان اسد، موافقت ضمنی ترکیه، و فرسودگی نیروهای حکومتی، زمینهساز این دگرگونی بنیادین در موازنه قدرت منطقه شد.
برنامهریزی و آغاز عملیات
پس از ۱۳ سال جنگ داخلی، شبهنظامیان مخالف سوری حدود شش ماه پیش فرصتی را برای تضعیف قدرت بشار اسد احساس کردند. به گفته دو منبع آگاه از برنامهریزیها، آنها طرح یک عملیات گسترده را با ترکیه در میان گذاشتند و موافقت ضمنی آنکارا را دریافت کردند.
این عملیات که تنها دو هفته پیش آغاز شد، با موفقیتی غیرمنتظره به هدف اولیه خود یعنی تصرف حلب، دومین شهر بزرگ سوریه دست یافت. از آنجا، ائتلاف مخالفان در کمتر از یک هفته به دمشق رسید و روز یکشنبه به پنج دهه حکومت خاندان اسد پایان داد.
این پیشروی برقآسا مرهون همسویی تقریباً کامل شرایط به نفع نیروهای مخالف اسد بود: ارتش او روحیه خود را از دست داده و فرسوده شده بود؛ متحدان اصلیاش، ایران و حزبالله لبنان، به شدت در اثر درگیری با اسرائیل تضعیف شده بودند؛ و حامی نظامی دیگرش، روسیه، حواسش پرت و علاقهاش کم شده بود.
نقش و موضع ترکیه
به گفته منابع مذکور که شامل یک دیپلمات منطقهای و یک عضو مخالفان سوری هستند، مخالفان نمیتوانستند بدون اطلاعرسانی به ترکیه – که از ابتدای جنگ حامی اصلی مخالفان سوری بوده است – اقدامی انجام دهند.
ترکیه در شمال غربی سوریه نیرو مستقر کرده و از برخی گروههای مخالف که قصد مشارکت در عملیات را داشتند، از جمله ارتش ملی سوریه (اسانای) حمایت میکند – هرچند گروه اصلی این ائتلاف، هیئت تحریر الشام (اچتیاس) را یک گروه تروریستی میداند. به گفته این دیپلمات، این طرح جسورانه، ابتکار اچتیاس و رهبر آن، احمد الشرع، معروف به ابومحمد الجولانی بود.
جولانی به دلیل ارتباطات پیشین خود با القاعده، از سوی واشنگتن، اروپا و ترکیه در فهرست تروریستها قرار دارد. با این حال، طی دهه گذشته، اچتیاس که پیشتر به جبهه النصره شناخته میشد، تلاش کرده تصویر خود را تعدیل کند و در عین حال، شبهدولتی را در ادلب اداره میکند که به گفته کارشناسان، از فعالیتهای تجاری و مردم مالیات دریافت میکند.
دولت اردوغان که در سال ۲۰۲۰ توافقنامهای را با روسیه برای کاهش تنش در شمال غرب سوریه به امضا رسانده بود، همواره با انجام چنین عملیات گستردهای از سوی نیروهای مخالف، مخالفت میورزید. نگرانی اصلی آنکارا این بود که این عملیات میتوانست موجب هجوم موج تازهای از پناهجویان سوری به مرزهای ترکیه شود.
منابع آگاه گزارش میدهند که در اوایل امسال، موضع آنکارا در قبال دمشق به طور محسوسی سختتر شد. این تغییر رویکرد پس از آن صورت گرفت که اسد تمامی تلاشهای اردوغان برای یافتن راهحلی سیاسی را نادیده گرفت. بنبست نظامی موجود، سوریه را به دو بخش تقسیم کرده بود: از یک سو حکومت مرکزی و از سوی دیگر، گروههای مخالف که هر یک از حمایت قدرتهای خارجی برخوردار بودند.
یکی از منابع نزدیک به مخالفان سوری اظهار داشت که پس از ناکامی تلاشهای دیپلماتیک ترکیه در گفتگو با دمشق، گروههای مخالف جزئیات طرح عملیاتی خود را با مقامات آنکارا در میان گذاشتند. آنها در مذاکرات خود با ترکیه، موضع خود را اینگونه مطرح کردند: “راهکار سیاسی شما سالهاست که به بنبست رسیده است. اکنون فرصت آن است که به راهحل پیشنهادی ما اعتماد کنید. نیازی به مشارکت مستقیم شما نیست؛ تنها کافی است مانع اقدامات ما نشوید.”
خبرگزاری رویترز موفق نشد به جزئیات دقیق این مذاکرات دست یابد. با این حال، هادی البحره که ریاست مخالفان مورد تأیید جامعه جهانی در خارج از سوریه را بر عهده دارد، هفته گذشته در گفتگو با رویترز فاش ساخت که هیئت تحریر الشام و ارتش ملی سوریه پیش از آغاز عملیات، هماهنگیهای محدودی را انجام دادهاند. طبق گفته وی، این دو گروه توافق کردند ضمن همکاری با یکدیگر، از هرگونه رویارویی نظامی پرهیز کنند. البحره همچنین تأیید کرد که نیروهای مسلح ترکیه در جریان مذاکرات و تحرکات این گروههای مسلح قرار داشتهاند.
هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه، روز یکشنبه در دوحه گفت که تلاشهای اخیر اردوغان برای نزدیکی به اسد شکست خورد و ترکیه “میدانست اتفاقی در راه است.”
با این حال، نوح ییلماز، معاون وزیر امور خارجه ترکیه، روز شنبه در کنفرانسی درباره امور خاورمیانه در بحرین گفت که آنکارا پشت این عملیات نبوده و رضایت خود را اعلام نکرده و نگران بیثباتی در سوریه است.
وزارتخانههای امور خارجه و دفاع ترکیه مستقیماً به سؤالات رویترز درباره تفاهم میان هیئت تحریر الشام و آنکارا در مورد عملیات حلب پاسخ ندادند. یک مقام ترک در پاسخ به سؤالاتی درباره آگاهی ترکیه از آمادگیهای میدانی به رویترز گفت که هیئت تحریر الشام “از ما دستور یا جهتگیری نمیگیرد و عملیاتهای خود را نیز با ما هماهنگ نمیکند.”
این مقام ترک در ادامه تصریح کرد که نمیتوان عملیات حلب را به هیچ عنوان نتیجه موافقت یا چراغ سبز دولت ترکیه دانست. سازمان اطلاعات و امنیت ملی ترکیه (میت) نیز در پاسخ به درخواستهای مکرر برای روشنسازی این موضوع، سکوت اختیار کرد و از هرگونه اظهارنظر خودداری ورزید.
آسیبپذیری و فروپاشی ساختار حکومت اسد
نیروهای مخالف اسد درست در زمانی دست به عمل زدند که حکومت اسد در شکنندهترین موقعیت خود به سر میبرد. متحدان نظامی رژیم دمشق – روسیه، ایران و حزبالله لبنان – که هر یک درگیر نبردهای دیگری بودند، دیگر قادر نبودند آن توان نظامی تعیینکنندهای را که سالها حکومت اسد را حفظ کرده بود، فراهم آورند.
نیروهای نظامی تحلیل رفته سوریه توان مقابله با این هجوم را نداشتند. یکی از منابع نزدیک به حکومت در گفتگو با رویترز پرده از واقعیتی تلخ برداشت: به دلیل گسترش فساد و چپاول منابع، اغلب تجهیزات نظامی از جمله تانکها و هواپیماها به دلیل نبود سوخت زمینگیر شده بودند. این وضعیت به روشنی نشان میداد که ساختار حکومتی سوریه تا چه اندازه از درون تهی شده است. این منبع که به دلیل نگرانی از پیگرد حقوقی خواستار حفظ هویت خود شد، تأکید کرد که طی دو سال اخیر، روحیه نیروهای مسلح به طرز چشمگیری افت کرده بود.
آرون لوند، تحلیلگر ارشد اندیشکده سنچوری اینترنشنال با تمرکز بر مسائل خاورمیانه، معتقد است که ائتلاف تحت رهبری هیئت تحریر الشام از نظر قدرت و انسجام، بیسابقهترین نیروی مخالف در طول این جنگ به شمار میرود و بخش عمدهای از این موفقیت را باید به رهبری ابومحمد الجولانی نسبت داد. با این حال، لوند تأکید میکند که فروپاشی درونی رژیم، عامل اصلی این تحول بنیادین بوده است.
“از زمان سقوط حلب، نیروهای حکومتی دیگر نتوانستند قوای خود را بازیابند و با هر پیشروی بیشتر نیروهای مخالف، توان رزمی ارتش اسد بیش از پیش تحلیل رفت.”
روند پیشروی مخالفان با سرعتی غیرقابل پیشبینی ادامه یافت؛ شهر حَما در پنجم دسامبر سقوط کرد و به دنبال آن، شهر حمص نیز در روز یکشنبه همزمان با سقوط دمشق به دست نیروهای مخالف افتاد.
بسام الکواتلی، رهبر حزب لیبرال سوریه – که یکی از گروههای کوچک مخالف مستقر در خارج از کشور است – در این باره اظهار داشت: “با وجود آنکه فرصت مناسبی برای پیشروی فراهم شده بود، هیچکس انتظار نداشت حکومت با این سرعت سقوط کند. همگان پیشبینی میکردند که نیروهای دولتی دستکم مقاومتی از خود نشان دهند.”
واکنشهای بینالمللی و موضع قدرتها
یک مقام بلندپایه آمریکایی که خواستار عدم افشای هویت خود شد، اظهار داشت که با وجود آگاهی واشنگتن از پشتیبانی کلی ترکیه از گروههای مخالف، ایالات متحده از توافق تلویحی آنکارا با عملیات حلب بیاطلاع بوده است. در این راستا، شورای امنیت ملی کاخ سفید نیز از هرگونه اظهارنظر درباره نقش ترکیه در این تحولات خودداری کرد.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب ایالات متحده، روز یکشنبه در اظهاراتی تصریح کرد که کنارهگیری روسیه از حمایت اسد، عامل اصلی سقوط وی بوده است. ترامپ افزود که مسکو از ابتدا نباید از اسد حمایت میکرد و سرانجام نیز به دلیل درگیری ناخواسته در اوکراین، انگیزه خود را برای ادامه این حمایت از دست داد.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، نیز روز یکشنبه به نقش تعیینکننده کشورش در تضعیف حزبالله اشاره کرد. به گفته منابع آگاه، این گروه در روز شنبه، واپسین نیروهای خود را از خاک سوریه خارج کرده است.
پیامدهای غزه و تضعیف حزبالله
منابع مطلع از وضعیت نیروهای حزبالله فاش ساختند که این گروه تحت حمایت ایران – که در مراحل اولیه جنگ داخلی سوریه از اسد پشتیبانی میکرد – در طول سال گذشته بخش قابل توجهی از نیروهای کارآزموده خود را از سوریه فراخوانده بود تا آنها را در نبرد با اسرائیل به کار گیرد؛ درگیریای که از پیامدهای جنگ غزه به شمار میرفت.
نیروهای اسرائیلی خسارات جبرانناپذیری به حزبالله وارد کردند. نقطه عطف این حملات در ماه سپتامبر رقم خورد که طی آن، سید حسن نصرالله، دبیرکل این گروه، به همراه شمار قابل توجهی از فرماندهان ارشد و نیروهای رزمیاش به شهادت رسیدند.
تغییر موازنه قدرت منطقهای
خروج نیروهای حزبالله از سوریه، فرصت راهبردی بینظیری را در اختیار ائتلاف مخالفان قرار داد. یکی از منابع نزدیک به مخالفان در این باره اظهار داشت: “خواسته ما تنها یک رویارویی برابر میان نیروهای خودی و حکومت مرکزی بود.”
سرنگونی اسد، که در پی کشته شدن نصرالله و آسیبهای جدی وارده به حزبالله از سوی اسرائیل رخ داد، ضربهای اساسی به جایگاه و نفوذ ایران در منطقه خاورمیانه محسوب میشود. در این میان، ترکیه با حضور نظامی مستقیم در خاک سوریه و ارتباط تنگاتنگ با رهبران مخالف، اکنون به تأثیرگذارترین قدرت خارجی در صحنه تحولات سوریه تبدیل شده است.
راهبرد آنکارا در سوریه دو هدف عمده را دنبال میکند: نخست، فراهم آوردن زمینههای لازم برای بازگشت پناهندگان سوری، و دوم، مهار نفوذ گروههای کُرد سوری که با پشتیبانی ایالات متحده، بخشهای وسیعی از شمال شرق سوریه را در کنترل خود دارند؛ گروههایی که از دیدگاه دولت ترکیه، سازمانهای تروریستی به شمار میروند.
در مراحل نخستین این عملیات، ارتش ملی سوریه با پشتیبانی ترکیه موفق شد مناطق راهبردی متعددی، از جمله شهر تل رفعت را از کنترل نیروهای کُرد تحت حمایت آمریکا خارج کند. به گزارش یک منبع بلندپایه امنیتی ترکیه در روز یکشنبه، نیروهای مخالف اسد پس از عقب راندن مجدد نیروهای کُرد، کنترل شهر راهبردی منبج در شمال سوریه را نیز به دست گرفتند.
در تحلیل این تحولات، بیرول باشکان، استاد علوم سیاسی مقیم ترکیه و پژوهشگر پیشین مؤسسه خاورمیانه چنین اظهار داشت: “در این میان، ترکیه بزرگترین برنده صحنه تحولات سوریه به شمار میرود. اردوغان با قرار گرفتن در جبهه پیروز تاریخ، صحت محاسبات راهبردی خود را به اثبات رساند، چرا که نیروهای همسو با ترکیه در سوریه به پیروزی قاطعی دست یافتند.”