سرویس خبری ایران من: منطقه خاورمیانه و به ویژه سوریه، در برههای حساس و تعیینکننده از تاریخ خود قرار دارد. تغییرات اخیر در ساختار سیاسی سوریه، نگرانیهای جدی درباره آینده این کشور و تأثیر آن بر معادلات منطقهای ایجاد کرده است. در این میان، موضوع حفظ تمامیت ارضی سوریه و نقش تاریخی مقاومت در این کشور، از اهمیت ویژهای برخوردار است. این یادداشت به بررسی چالشهای پیش روی سوریه، جایگاه مقاومت در منطقه و راهکارهای برونرفت از وضعیت کنونی میپردازد، با تأکید بر اینکه تنها راه حل پایدار، احترام به اراده مردم سوریه و برگزاری انتخابات آزاد است.
چالشهای تاریخی و وضعیت کنونی منطقه
تردیدی نیست که با توجه به شرایطی که شامات و فلسطین در آن قرار گرفتهاند، جهان اسلام به شدت نگران آینده منطقۀ غرب آسیا است. مردمان ساکن این جغرافیا که برای قرون متمادی نقشی اساسی در تعیین سرنوشت سیاسی جهان اسلام داشته و دارند، چند دههای است به دلیل نادیده انگاشتهشدن حقوق حاکمیتیشان، متحمل لطمههای سنگینی شده اند که نتیجه انتقال بحران یهودیت ـ مسیحیت در اروپا به منطقه آنها پس از جنگ جهانی دوم است.
در تمام سالهای مأموریتم به عنوان یک دیپلمات، «بحران فلسطین» همواره در محور گفتگوها قرار داشته و همواره با این استدلال همکاران اروپایی روبهرو بودم که «مردم آلمان به دلیل فجایع حکومت نازیها علیه یهودیان، خود را سرافکنده و مسؤول میدانند». این سخن درستی است؛ چراکه رفتار وحشیانه حاکم بر آن دورۀ تاریک از تاریخ اروپا، زخم عمیقی بر پیکر مردم آن قاره و زخمهای چرکین بسیاری بر پیکر سایر کشورهای جهان گذاشت. میهن من ایران نیز بهرغم بیطرفی، اشغال شد و مردم سرزمینم بر اثر عوارض آن جنگ بزرگ، متحمل خسارات جبرانناپذیری از ناحیۀ آن اشغالگری شدند.
نقش و جایگاه مقاومت در منطقه
در گفتگوهای دیپلماتیک، وقتی طرفهای مقابل از سرافکندگی و پذیرش مسؤولیت خود در این خصوص سخن میگفتند، پرسشی برایم ایجاد میشد که مستقیما با اوضاع امروزمان مرتبط است: چه کسی مسؤول ننگ و شرمساری جنایات اسرائیل است؛ رژیمی که سرزمین فلسطینیها را اشغال و قطعنامههای بینالمللی را همواره نقض کرده، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی همسایگان فلسطین اشغالی را مورد تعرض قرار داده و با استمرار ایجاد محدودیتهای بسیار برای مردم و ممانعت در مسیر ارسال کمکهای بشردوستانه، اقدام به حملات هوایی علیه غیرنظامیان میکند!
اکنون برای بیش از هفتاد و پنج سال است که «مقاومت» تنها راهکار پیشروی فرزندان این منطقه در برابر تجاوزهای آشکار رژیم صهیونیستی و حمایتهای علنی کشورهای مسؤولیتگریز از فجایع موجود است. «مقاومت» در اندیشه پدران و مادران شکل گرفت و در بازوان توانای فرزندان مقاومت به شکلهای گوناگون بهکار گرفته شد.
آینده سوریه و راهکارهای برونرفت از بحران
شکل مقاومت در تمام این دوران مبتنی بر اقتضای زمان، توان و امکانات بود ولی فرهنگی ساخت که نمونۀ آن سهگانه «اطفال الحجاره» نزار قبانی شاعر سوریهای است. درست است که قبانی این روزهای غزه را ندید اما در افق ذهن خود آن را به دقت ترسیم کرد: یا تلامیذ غزه علمونا بعض ما عندکم فنحن نسینا علمونا
«ای دانشآموزان غزه به ما بیاموزید اندکی از آنچه میدانید که ما از یاد بردهایم به ما بیاموزید…»
هماوست که تصویری از همبستگی شیعه و سنی و تشکیل جبهۀ مشترک میان مردم سوریه، عراق، لبنان، ایران و دیگر کشورهای منطقه ارائه کرد که در زمان تجاوزهای «داعش»، به الگویی نجاتبخش برای جهان اسلام تبدیل شد.
چشمانداز سیاسی و راهحلهای پیشنهادی
این ادبیات، نشان از پایداری و ایستادگی مردم شامات در برابر رژیم صهیونیستی است؛ همانطور که نشانگر مودت و همدلی آنان با حزبالله است که از جنگ ۳۳ روزه به این سو، سرعت و شدت بیسابقهای به خود گرفت. همچنین، بیانگر احساساتی است که وارداتی نبوده یا ابزاری نیست که از سوی جمهوری اسلامی ایران بهکار گرفته شده باشد.
برداشت خامی است چنانچه تصور کنیم با تغییر رنگ پرچم کشوری، انتظارات و آرمانهای اجتماعی جامعه آن کشور نیز تغییر خواهد کرد. مردم سوریه، همان دلیرمردانی هستند که حماسه مقاومت را در جنگ اکتبر ۱۹۷۳ خلق کردند؛ همانطور که رویکرد مردم آزادۀ سوریه در دفاع از آرمان فلسطین سبب شد که بهرغم مشارکت نظام سابق عربیتمحور بعثی در صف مشارکتکنندگان در کنفرانس مادرید، امید دشمنان به جدایی سوریه از جبهۀ مقاومت به یأس تبدیل شود.
راه برونرفت از تنگنای فعلی و برافراشته نگاهداشتن پرچم استقلال و احترام به سربلندی و کرامت ملت سوریه و در اهتزاز نگاه داشتن پرچم آن، حفظ انسجام و روحیۀ همزیستی بین فرزندان این سرزمین از طریق انتخابات آزاد برای تعیین سرنوشت آینده این کشور توسط همه آحاد و اقشار مردم آن است. احترام به آرای مردم، در انتخاباتی آزاد و سالم انجام میشود که متضمن اراده ملت سوریه باشد و به تشکیل نظام سیاسی منتخب همه اقشار جامعه منجر گردد، این امر، سنگ بنا و جهتگیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در چارچوب قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت سازمان ملل متحد را تشکیل می دهد.