سرویس خبری ایران من: در شرایط کنونی کشور، تحلیل چالشهای اقتصادی و اجتماعی و ارائه راهکارهای عملی برای برونرفت از مشکلات، اهمیت ویژهای یافته است. در این گفتگو، محسن هاشمی با نگاهی عمیق به مسائل کلیدی کشور از جمله معیشت مردم، ناترازیهای اقتصادی و موانع تصمیمگیری میپردازد و با تکیه بر تجربیات گذشته، راهکارهایی برای بهبود شرایط ارائه میدهد.
دیدگاه کلی درباره افراطگرایی و چالشهای کشور
به گزارش ایران من، محسن هاشمی دل پری از افراطگری در جامعه داشته و بر این باور است که ادامه مشکلات و چالشهای خرد و کلان کشور را باید به پای افراطیون گذاشت؛ همانها که مانع از تصمیمسازیهای جدی و کلان شده یا در روند اجرای آن اخلال ایجاد میکنند؛ او معتقد است برای حل مسایل کلان باید گام به گام جلوههای افراطگری از حوزههای مهمی چون انتخابات و غیره زدوده شود تا روال در مسیر بهبود و امید آفرین برای مردم قرار گیرد.
ضمن عرض خوش آمد به ایرنا و تشکر از فرصتی که در اختیارمان قرار دادید؛ در راستای دیدگاه ملی حاکم بر خبرگزاری جمهوری اسلامی بخصوص در دوره جدید در خدمت شما هستیم برای طرح چند سوال؛ آقای مهندس مهمترین دغدغههای امروز شما، اعم از چالش های پربسامد و مقابل دیدگان و یا دغدغههایی که گمان میکنید ضریب رشد فزاینده ای در جامعه ما دارند؛ کدامها هستند؟
مشکلات معیشتی و چالشهای اقتصادی
همانطور که میدانید در دی ماه حوادث زیادی داشتهایم از جمله رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی و همچنین شهادت شهید سلیمانی. ماه مهمی است و میشود از همین منظر به مهمترین دغدغههایی ورود کرد که به عنوان عضوی از جامعه که با افراد مختلف در ارتباط هستم می توانم مطرح کنم.
میدانید که بحث معیشت یکی از مشکلات جدی نظام جمهوری اسلامی ایران است بعد از آن مسالهای که آقای پزشکیان هم خیلی روی آن بحث میکند، بحث ناترازیهاست که به صورتی میتوان گفت که همین بحث معیشت هم از همان ناترازیها میآید، وقتی ورود پیدا میکنیم میبینم اولین عنصری که در دولت باعث این مشکلات می شود، بحث کسر بودجه است کسر بودجه زمانی فقط برای پروژههای عمرانی بود؛ حتی در زمان جنگ و بعد از جنگ تا زمانی که تحریمها اعمال شد. بودجه عمرانی کشور در یک زمانی حتی ۴۰ درصد هم بود و بعد کم شد و رسید به ۱۵ درصد و تازه همان ۱۵ درصد هم تحقق پیدا نمیکرد و الان طوری شده دولت نمیتواند به اندازه تورم حقوق را افزایش دهد و این طور میشود که سالی حداقل تقریباً ۲۰ درصد حقوقها افزایش مییابد ولی تورم از ۳۳ تا ۵۰ درصد هم داشتهایم، حداقل سالی ۲۰ درصد مردم فقیرتر شدهاند و اینها را اگر کنار هم بچینیم نشان دهنده این است که صد درصد بعضی افراد فقیرتر شدهاند و این یک چالش برای حاکمیت و دولتهاست، نتیجه این شده که طبقه متوسط فقیر شده اند و طبقه فقیر به زیر خط فقر رفته و طبقه پولدار که یک درصد هستند، پولدار تر شده اند و فاصله طبقاتی زیاد شده و ضریب جینی تغییر کرده است.
آسیبشناسی مشکلات اقتصادی و راهکارها
کسر بودجه باعث می شود افزایش نقدینگی داشته باشیم و مشکل جدی کشور میشود افزایش نقدینگی بدون پشتوانه. البته دولتها با آن مخالفت میکنند ولی برای حل مشکلاتشان استفاده هم میکنند که نتیجه میشود تورم که خوب این تورم هم باعث می شود قیمت ها بالا برود و فقر بیشتر شود. پس دغدغه اصلی کشور الان معیشت مردم است و دغدغه بعدی توسعه است میدانید که نگاه آیت الله هاشمی رفسنجانی یک نگاه کاملا توسعه ای بود و فکر میکردندکه توسعه و تولید میتواند کشور را به تعادل برساند و با رسیدن به آن تعادل میتوانیم اهداف انقلاب را دنبال کنیم و اگر این کار را انجام ندهیم اهداف انقلاب هم دچار مشکل می شود؛ آلان میبنید که سرمایه گذاریها به شدت کاهش پیدا کرده، دولت هم سرمایهگذاری کمتر میکند و پروژههای بزرگی را انجام نمیدهد؛ این که میبینید ناترازی در برق و اینها هم ایجاد شده علت این است که سرمایه گذاریهای لازم انجام نشده است و از آن طرف هم وقتی سرمایه گذاری نمیشود به یک سبکی فرار سرمایه هم انجام میشود؛ چون وقتی سرمایه در اختیار عدهای است در کشور فرار سرمایه اتفاق میافتد، یعنی سرمایه می رود جای دیگر جا پیدا میکند و فعال میشود و در نتیجه کشور در دراز مدت دچار مشکلات بیشتر می شود. شدت سرمایه گذاری بسیار مهم است. خلاصه این که دغدغه من و کسانی که دلشان در گرو ایران قرار دارد این است که باید معیشت مردم به هر صورتی که هست درست بشود و بعد هم بحث سرمایه و توسعه اشتغال. به نظر بنده نکات اساسی که می تواند این مشکلات را حل کند یکی از آنها سیاست خارجی و رفع تحریم هاست.
چالشهای تصمیمگیری و مسئله اجماعسازی
آقای مهندس راجع به اینها و دیگر مسائل مهمی که در کشور وجود دارد و این که باید در این حوزه ها اقداماتی هم انجام بشود اجماع وجود دارد؛ اما مشکلی که وجود دارد این که روند کند تصمیمگیری در کشور به نظر یکی از چالشها و دغدغههای موجود است؛ البته یک حسنی که کندی دارد شاید این است که تصمیمات پختهتر میشود ولی از آن طرف قبحی که دارد این که وقتی تصمیمات به تاخیر بیافتد حتی پس از اتخاذ و اجرا بیاثر میشوند. نظر شما چیست؟
به موضوع خوبی اشاره کردید؛ مسأله تصمیم، میدانید که کشورها و حاکمیتها و حکومتها دو نوع میتوانند برخورد کنند یک نوع که می توانند بیایند و تصمیمات را شبه دیکتاتوری بگیرند و دستور اجرا بدهند و اجرا بکنند، اتفاقا بعضی از جوامع این را می پذیرند و می گویند مشکلات می تواند با دستور قاطع حل شود. جوامعی هستند که بعد از مشکلات زیاد اتفاقا به یک نتیجه ای می رسند؛ مثلا یک زمانی میگفتند در ایران در اوایل قرن گذشته دزدی زیاد بوده و مشکلات زیاد بوده وقتی رضا شاه آمده تصمیمات قاطع گرفته و مشکلات را حل کرده و دیکتاتوری راه انداخته و برخی همان موقع چون ناامنی زیاد بوده پسندیده بودند. مشکلی که وجود دارد در بیتصمیمی است نه فقط کندی تصمیم. میدانید که بعضی کشورها دچار بیتصمیمی میشوند؛ یعنی این که حتی دور هم جمع می شوند و به یک تصمیمی میرسند ولی توان انجام آن تصمیم را ندارند. حالا از جامعه می ترسند یا دلایل دیگر.
دلیلش چیست؟
هر کدامش فرق میکند، مثلاً در مورد قیمت بنزین و سوخت و یارانه های مربوط به حاملهای انرژی این تصمیمی است که همه در مورد آن وفاق دارند، آقای پزشکیان از وفاق میگویند، ولی وقتی میرود برای اجرا دچار تردید میشوند، چرا که حاکمیت اجرای آن را نمی تواند برنامه ریزی کند و نگرانی دارد برای اجرا؛ یا مثلاً همین بحث حجاب، بحث جدی حجاب و فیلترینگ وجود دارد وقتی شما مینشینید حتی با اصولگرایان یا افراد مختلف که بحث میکنید میبینید که نظرشان خیلی فرق نمیکنند راه حل هم که مشخص است و تصمیم هم گرفته می شود که چگونه بروند به سمت اعتدال و تنش در جامعه ایجاد نکنند و آزادیهای مشروع را برای مردم در نظر بگیرند؛ وقتی به این جا میرسند به یک وفاقی هم پشت پرده میرسند اما میبینند به هر دلیلی این را اجرا نمی کنند و دوباره می رسند به بی تصمیمی.
به نظرتان بیتصمیمی یا کم تصمیمی یا دیر تصمیمی چه دلایلی دارد؟
دلایل مختلف دارد و چون بیان دلایلش سخت است و باید سانسور کنید این طور میخواهم بگویم که بیتصمیمی برای کشور سم است و ما آلان رسیدیم به یک نوع بی تصمیمی و این بیتصمیمیها صدمه خیلی جدی میزند. به نظرم میآید باید نظام نسبت به این موضوع حساسیت داشته باشد و این چیزی که الان رییس جمهور به نام وفاق میگویند در این جا خوب جواب میدهد. یعنی اگر ایشان بتوانند شرایط را طوری فراهم کنند که دست اندارکاران یک موضوعی به یوفاق برسند و برای اجرا آماده شوند آن موقع خیلی از مشکلات کشور میتواند حل بشود.
وفاق را اگر به معنای اجماع سازی برای حل مسائل تعبیر کنیم، به عنوان یک فعال سیاسی اجتماعی نظرتان را بگویید درباره نحوه اجماع سازی، البته گاه برخی دوستان شما مثل آقای کرباسچی انتقاداتی هم مطرح کردهاند. ولی در کلان قضیه این اجماع سازی چگونه باید باشد؟
دو نگاه است راجع به این مساله، یکی این که میخواهیم اجماع سازی را در جامعه ایجاد کنیم، یعنی جامعه با شما هم نظر شود و به شما کمک کند کاری انجام شود؛ این خودش کاری است و تبلیغات وسیع میخواهد و جزو وظایف شما هم در خبرگزاری قرار دارد و همین طور جزو وظایف همه کسانی که در فرهنگ سازی فعال هستند که باید این کار را انجام دهند و جامعه را همراه کنند با یک تصمیم. یک زمانی هست که تصمیم در اختیار یک عده ای از سیاسیون است و این سیاسیون هستند که باید این تصمیم را بگیرند چون جامعه به این نتیجه رسیده در خیلی از این موضوعات مثلا همین فیلترینگ.
ولی خب سیاسیون و مسئولین و امنیتیها و اینها بهش نرسیدهاند و در نتیجه این اجماع سازی باید در بین مسئولین اتفاق بیافتد. یک صحبت جالبی بود که از آیت الله هاشمی رفسنجانی اخیرا من دیدم خوب وایرال شده در فضای مجازی ایشان میگفتند «درباره بعضی از مشکلات خدمت مقام معظم رهری هم میرسیم و با ایشان هم صحبت میکنیم اتفاقا به نتیجه و راه حل هم میرسیم بعد ولی میبینیم آن چه که به نتیجه رسیدیم و باید به اجرا برسد اجرا نمیشود؛ چون یک کسانی که باید آن را عمل کنند عمل نمیکنند، و من نمیدانم چرا یک چیزی که به توافق رسیده ایم اجرا نمیشود؟» و گاهی این تصمیمات باعث میشود که جامعه دچار تردید نسبت به حاکمیت شود و گمان کند دولت و نظام قدرت اعمال نظر ندارد و این باعث تضعیف میشود.
با این محور که چگونه به اجماع سازی و اجرای تصمیمات برسیم جلسات درون حزبی و گروهی داشته و دارید و روی این موضوع متمرکز هستید؟
ما در این خصوص در حزب کارگزاران سازندگی فعال هستیم و این موضوع اصلی دولت و بحث آقای پزشکیان است. ما هم تمرکز داریم و در این موضوع به نتایجی هم می رسیم و اعلام هم می کنیم و انتقال هم می دهیم ولی خوب متاسفانه نتیجه نمیگیریم!
فکر میکنید برای این که به نتیجه برسید چه کارهایی را باید انجام بدهید؟
بالاخره اجماع و اجرای آن یک سری تبعاتی دارد، کسانی که مجری آن هستند تبعات را نمیخواهند بپذیرند و آن را انجام نمی دهند.