سرویس خبری ایران من: در شرایطی که کشور با چالشهای متعدد اقتصادی و معیشتی روبرو است، محسن هاشمیرفسنجانی، رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران، به تحلیل ریشهای مشکلات کشور میپردازد. او با نگاهی انتقادی به بیست سال گذشته، افراطگرایی را عامل اصلی چالشهای کنونی میداند و معتقد است بازگشت به مسیر اعتدال، راهکار اساسی برونرفت از وضعیت موجود است. در این گفتگو، هاشمی ضمن بررسی مشکلات معیشتی و اقتصادی، به موضوع بیتصمیمی در سطوح مدیریتی و راهکارهای پیش رو میپردازد.
معیشت و ناترازی؛ چالشهای اصلی کشور
محسن هاشمی، رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران، مهمترین چالش امروز را بحث معیشت میداند. او در پاسخ به این سوال که مهمترین دغدغه امروز شما، اعم از چالشهای پربسامد و مقابل دیدگان یا دغدغههایی که گمان میکنید، ضریب رشد فزایندهای در جامعه ما دارند؛ کدامها هستند؟ میگوید: بحث معیشت یکی از مشکلات جدی نظام جمهوری اسلامی ایران است بعد از آن مساله ناترازیهاست که آقای پزشکیان هم خیلی روی آن بحث میکند. در واقع مشکل معیشت ریشه در ناترازیها دارد. اولین عنصری که در دولت باعث این مشکلات میشود، بحث کسری بودجه است. در دورهای کسری بودجه، فقط برای پروژههای عمرانی بود؛ حتی در زمان جنگ و بعد از جنگ تا زمانی که تحریمها اعمال شد. بودجه عمرانی کشور در یک زمانی حتی ۴۰ درصد هم بود و بعد کم شد و رسید به ۱۵ درصد و تازه همان ۱۵ درصد هم تحقق پیدا نمیکرد و الان طوری شده که دولت نمیتواند به اندازه تورم، حقوق را افزایش بدهد. سالی حداقل تقریباً ۲۰ درصد حقوقها افزایش مییابد اما تورم از ۳۳ تا ۵۰ درصد هم داشتهایم و مردم حداقل سالی ۲۰ درصد فقیرتر شدهاند و اینها را اگر کنار هم بچینیم، نشاندهنده این است که بعضی از افراد صددرصد فقیرتر شدهاند.
کسری بودجه باعث افزایش نقدینگی میشود و مشکل جدی کشور افزایش نقدینگی بدون پشتوانه است. اگرچه دولتها با افزایش نقدینگی مخالفت میکنند اما برای حل مشکلاتشان، استفاده هم میکنند که نتیجه آن میشود تورم. این تورم باعث افزایش قیمتها و فقر بیشتر میشود.
بیتصمیمی و چالشهای اجرایی
برای تصمیمگیری، کشورها و حاکمیتها و نوع برخورد دارند. یک نوع این است که بیایند و تصمیمات را شبه دیکتاتوری بگیرند و دستور اجرا بدهند و اجرا بکنند، اتفاقاً بعضی از جوامع این را میپذیرند و میگویند، مشکلات میتواند با دستور قاطع حل شود. جوامعی هستند که بعد از مشکلات زیاد اتفاقاً به یک نتیجهای میرسند؛ مثلاً یک زمانی میگفتند در ایران در اوایل قرن گذشته دزدی زیاد بوده و مشکلات زیاد بوده وقتی رضاشاه آمد، تصمیمات قاطع گرفت و مشکلات را حل کرد و دیکتاتوری راه انداخت و برخی همان موقع چون ناامنی زیاد بود، پسندیدند.
نوع دوم بیتصمیمی است و نه کندی تصمیمگیری. بعضی از کشورها دچار بیتصمیمی هستند؛ یعنی با اینکه حتی دور هم جمع میشوند و به یک تصمیمی میرسند ولی توان انجام آن تصمیم را ندارند. حالا از جامعه میترسند یا دلایل دیگر. مثلاً در مورد افزایش قیمت بنزین و سوخت و یارانههای مربوط به حاملهای انرژی، همه مسئولان اتفاقنظر دارند. آقای پزشکیان از وفاق میگوید ولی وقتی میرود برای اجرا دچار تردید میشود چراکه حاکمیت اجرای آن را نمیتواند برنامهریزی کند و نگرانی دارد برای اجرا.
نقش افراطگرایی در مشکلات کشور
دلیلش این است که برخیها برای اینکه در قدرت بمانند از افراط استفاده میکنند. اگر جنبههای اسلامی و حکومت کردن و حکمرانی خوب در نظر گرفته بشود، خیلی از تصمیمات قاطعانه انجام میشود؛ ولی متاسفانه نان بعضی از سیاسیون در ایجاد فضای افراطی است. آیتالله هاشمیرفسنجانی میگفتند، ما قبل از انقلاب وقتی مبارزه میکردیم با رژیم شاه در اصل مبارزه میکردیم با استبداد و استعمار. فکر میکردیم اگر ما این دو موضوع را حل بکنیم و از آنها عبور بکنیم، کشور ایران به سمت مثبت پیش خواهد رفت، بعد از انقلاب فهمیدم که نکته سوم که اتفاقاً سختتر از استعمار و استکبار است همین بحث مبارزه با افراطیون است.
راهکارها و مسیر آینده
راه بازگشت به مسیر هاشمی نیز همین حرکتی است که در انتخابات ریاستجمهوری شد و اجازه دادند یکی از اصلاحطلبان وارد عرصه رقابت شود و خوشبختانه مشارکت به حدود ۵۰ درصد رسید. حاکمیت میتواند همین حرکت را در انتخابات شوراها که پیشرو داریم نیز انجام دهد، نه اینکه کسی با ۱۰۰ هزار رای یا ۷۰ هزار رای، عضو شورای شهر تهران بشود. البته من هنوز به این نتیجه نرسیدهام که میخواهند وضعیت را درست کنند. اگر میرسیدند که الان دلار ۸۰ هزار تومان نمیشد. این نشان میدهد هنوز میخواهیم به سیاستهای قبلیمان ادامه بدهیم و هیچ پیامی به جامعه و اقتصاد نمیدهیم که میخواهیم مسائل را حل کنیم. همین باعث میشود، قیمت دلار همچنان بالا برود.