سرویس خبری ایران من: در شرایط پیچیده سیاست بینالملل و تنشهای موجود میان ایران و آمریکا، موضوع مذاکرات و امکان از سرگیری روابط دیپلماتیک به یکی از مباحث مهم تبدیل شده است. اظهارات اخیر دولت پزشکیان درباره آمادگی برای مذاکره با آمریکا، واکنشهای متفاوتی را برانگیخته و پرسشهای جدی درباره محدودیتها و موانع ساختاری موجود در این مسیر مطرح کرده است. در این تحلیل، به بررسی ابعاد مختلف این موضوع و چالشهای پیش رو میپردازیم.
چشمانداز روابط ایران و آمریکا در دوران ترامپ
فعال اصلاح طلب گفت: دولت پزشکیان تصمیم گیرنده اصلی در اینکه باید در مقابل آمریکا چه رویکردی در پیش گرفت، نیست و چنین سیاستهایی در جای دیگری گرفته میشود.
به گزارش ایران من، روزنامه آرمان ملی، در خصوص مذاکرات ایران و آمریکا گفتگویی با مصطفی هاشمی طبا انجام داده است که در ادامه بخش هایی از آن را می خوانید؛
سابقه ترامپ و کسانی که به عنوان اعضای کابینهاش انتخاب شده، نشان میدهد که وی دنبال سختتر کردن شرایط برای ایران است. نمونه بارز کسانی که همواره مواضعی علیه ایران داشتهاند وزیر خارجه جدید آمریکا است. یکی از اقداماتی که دولت ترامپ انجام خواهد داد این است که به ایران و خریداران نفت ایران فشار بیشتری وارد کند که ایران نتواند نفت خود را به آسانی بفروشد. نکته دیگر اینکه زیاد نمیتوان روی سخنان ترامپ حساب کرد و وی بیشتر به اقدامات ایذایی علاقهمند است.
جان بولتون در جایی گفته بود ترامپ صبح یک حرف میزند و عصر حرف دیگری میزند که علیه حرف قبلی خود است. نکته دیگر اینکه بهرغم اینکه ترامپ در مراسم تحلیف مسائلی را مطرح کرد، اما ما هنوز نمیدانیم که وی در عمل چه خواهد کرد و چه رویکردی در پیش خواهد گرفت و مواضع اخیر وی درباره کانادا، پاناما و گریلند قابل توجه و سوالبرانگیز بوده است. نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که من فکر نمیکنم مسأله ایران اولویت اول ترامپ باشد، بلکه ذهن وی بیشتر درگیر چین، اقتصاد چین و نقش آن در اقتصاد آمریکا است. اینکه ترامپ چه رویکردی نسبت به ایران در پیش خواهد گرفت، آنقدرها که به نظر میرسد اهمیت ندارد بلکه مهم این است که ایران باید خود را در داخل تقویت کند و ما باید به شکلی عمل کنیم که رویکرد دیگر کشورها نسبت به ما، در اولویتها و برنامههای ما نقش نداشته باشد. با همه اینها به نظر میرسد که ما نسبت به آینده کشور بیخیال شدهایم.
چالشهای مذاکره با آمریکا
زمانی که پزشکیان موضوع مذاکره را مطرح کرد، چند روز بعد از اغلب تریبونها در مناطق مختلف کشور علیه وی موضع گرفته شد و برخی مواضع شدت هم داشت. اعلام مواضع از تریبونها نشان میدهد که گروهی این نوع سخنان رئیسجمهور را برنمیتابند. هنگامی که خشم و نفرت با صدای بلند مطرح میشود، آمریکا چگونه میتواند وارد مذاکره شود و اصلا قرار است درباره چه موضوعی با آمریکا صورت بگیرد؟ آقای پزشکیان تنها عنوان کردند ما حاضر هستیم با آمریکا مذاکره کنیم و اصلا مشخص نیست که پزشکیان و تیم او در وزارت خارجه قرار است درباره چه چیزی با آمریکا مذاکره کنند. ما باید از دور و تسلسل مذاکره برای مذاکره با غرب خارج شویم. سالهاست موضوع مذاکره در کشور ما مطرح است و هر بار مذاکره میکنیم تا مذاکرات را به دور بعدی موکول کنیم. به هر حال زمان آن رسیده که از این دور و تسلسل خارج شویم. اگر ما دنبال لغو تحریمها هستیم، مشخص است که آمریکا به آسانی از این اهرم فشار علیه ایران عبور نخواهد کرد. زمانی که برجام به نتیجه رسید مشخص بود که طرفین دنبال چه چیزی هستند و قرار است به چه نتایجی برسند، اما حالا مشخص نیست قرار است درباره چه چیزی مذاکره صورت گیرد. برجام هم که دیگر وجود ندارد و عملا از بین رفته است.
مهم این است که ایران باید خود را در داخل تقویت کند و ما باید به شکلی عمل کنیم که رویکرد دیگر کشورها نسبت به ما، در اولویتها و برنامههای ما نقش نداشته باشد.
محدودیتهای دولت در تصمیمگیری
من فکر میکنیم ایران در رویکردی که مقابل آمریکا در پیش گرفته تغییری نخواهد داد. هرچند که باید تاکید کرد که لازم است روشن شود که هدف از تقابل چیست. این همان موضوعی است که باید به مردم گفته شود تا با این سیاست همراهی بیشتری صورت گیرد. اینکه عنوان میشود ممکن است دولت پزشکیان رویکرد جدیدی در پیش بگیرد واقعبینانه نیست. واقعیت این است که آقای پزشکیان بدون اجازه حاکمیت نمیتواند کاری بکند.
موانع ساختاری در روابط ایران و آمریکا
در واقع دولت پزشکیان تصمیم گیرنده اصلی در اینکه باید در مقابل آمریکا چه رویکردی در پیش گرفت، نیست و چنین سیاستهایی در جای دیگری گرفته میشود. در چهار دهه گذشته فضای تقابل و تخاصم بین ایران و آمریکا شکل گرفته که در ساحتهای مختلف زندگی مردم اثر گذاشته است. در چهل سال گذشته آمریکا مرتب ایران را تهدید و تحریم کرده است. رفتار آمریکا موجب شده که در داخل فریاد مرگ بر آمریکا بلند باشد. روشن است که تا زمانی که این وضعیت ادامه داشته باشد، نمیتوان انتظار داشت که طرفین برای بلندمدت تصمیم بگیرند. ضمن اینکه برخی کشورهای منطقه هم بر آتش میدمند و از نزدیکی دو کشور ناراحت و نگران میشوند.