سرویس خبری ایران من: بحث پیشگیری و درمان در نظام سلامت کشور همواره از چالشبرانگیزترین موضوعات بوده است. علیرغم تأکید مکرر بر اولویت پیشگیری بر درمان، آمارها نشان میدهند که در عمل، بخش عمده منابع به سمت درمان سوق داده میشود. در این گزارش، به بررسی چرایی این موضوع و پیامدهای آن در گفتگو با معاون بهداشت وزیر بهداشت میپردازیم.
چالشهای ساختاری نظام سلامت ایران
علیرضا رئیسی معتقد است نظام سلامت ایران خود دچار بیماری است و میگوید: انواع امآرآی، سیتیاسکن و دستگاههای گرانقیمت بیحساب و کتاب وارد بخش درمان ایران شده که بسیاری از کشورهای اروپایی به اندازه ایران تجهیزات پزشکی گرانقیمت ندارند. با وجود این، هنوز نمایندگان برای خرید این تجهیزات به وزارت بهداشت فشار میآورند و عمده بودجه نظام سلامت را بخش درمان میبلعد.
نظام سلامت ایران سالهاست با مشکلات ساختاری و چالشهای اساسی مواجه است. این مشکلات بهقدری پیچیده و درهم تنیدهاند که مدیران حوزه سلامت اغلب در یافتن راهکارهای پایدار سردرگم میشوند. درحالیکه سیاستگذاران بهطور مداوم بر اولویت پیشگیری مقدم بر درمان تأکید دارند، اما بهجز چند طرح موفق در دهه ۶۰ شمسی، مانند توسعه واکسیناسیون و کاهش مرگ و میر نوزادان و مادران باردار در شبکه بهداشت سراسری، روند کلی سیاستگذاریهای بهداشتی کشور نشاندهنده تمرکز بیشتر بر درمان است. این مسئله تا حد زیادی به گردش مالی بالای بخش درمان و سودآوری بیشتر آن در مقایسه با حوزه بهداشت و پیشگیری مرتبط است.
تقابل شعار و عمل در حوزه پیشگیری
نظام آموزشی علوم پزشکی در ایران عمدتاً پزشکان و متخصصانی را تربیت میکند که تمرکز اصلی آنان بر درمان بیماران است، نه پیشگیری. دانشجویان پزشکی به دانشگاه میروند تا نسخه بنویسند یا جراحی کنند، نه برای پیشگیری از بیماریها. کمتر فردی از میان فارغالتحصیلان رشتههای علوم پزشکی به بازار کار میآید تا کاری کند مردم کمتر بیمار شوند، دندان مردم کمتر خراب شود یا سیر پر شتاب افزایش بیماریهای قلبی، دیابت، سرطان، بیماریهای تنفسی، تصادف و بیماریهای روانی کم شود. همه به دنبال یک هدف هستند، درمان هموطنانی که بیمار شدهاند و برای علاج درد خود نزد پزشک و درمانگر آمدهاند.
بعد از دهه ۶۰ و ۷۰ که به همت مدیران آن زمان، شبکه بهداشتی کشور راه افتاد و با گسترش واکسیناسیون در اقصی نقاط کشور بخش مهمی از بیماریهای عفونی و واگیر که تا آن زمان از کشتههایش پشته ساخته میشد، تمرکز مدیران نظام سلامت و دولتمردان بر توسعه بیمارستانها، افزایش تعرفههای پزشکی و درمان بیمارانی است که باید برای نجاتشان آستین بالا زد.
شعار «پیشگیری مقدم بر درمان است» اغلب در برنامههای تبلیغاتی، نشستهای سیاستگذاری و ایام انتخابات ریاست جمهوری یا رأی اعتماد وزرای بهداشت مطرح میشود. بعد از آن هر چه هست چاه ویل هزینههای سرسامآور درمان بیمارانی است که باید به هر قیمتی تامین شود تا میزان مرگ و میر بیماران افزایش پیدا نکند.
برنامههایی مانند «پزشک خانواده» که در بسیاری از کشورها بهعنوان راهکاری مؤثر در بهبود سلامت عمومی اجرا شدهاند، در ایران بیشتر در سطح برنامههای قانونی باقی ماندهاند و اجرای آنها با چالشهای متعددی همراه بوده است. در خوشبینانهترین حالت نتیجه چنین برنامهای سالها بعد مشخص میشود، نتیجهای که ممکن است حتی به قیمت حذف مدیر از صندلی مدیریت، تمام شود.
بحران توزیع منابع در نظام سلامت
رئیسی در مورد شعار «پیشگیری مقدم بر درمان است»، میگوید: این شعار، حرفی منطقی و علمی است که به طور طبیعی همه به آن اعتقاد دارند و کلامی بیان میکنند. حتی ممکن است «قلباً» همه به آن اعتقاد داشته باشند اما حتی مدیران معتقد به اولویت بهداشت بر درمان، در میدان عمل متوجه میشوند، دستشان برای اجرای این سیاست بسته است. علت آن روشن بود و آن اینکه نظام سلامت کشور یک سیستم بحران زده است. وقتی سیستم سلامت، دچار بحران باشد نمیتواند اولویت بهداشت بر درمان را اجرا کند باید ابتدا بحران را حل کند.
از منابع محدود نظام سلامت حداکثر ۲۵ درصد برای بخش بهداشت هزینه میشود و ۷۵ درصد صرف حوزههای دیگر میشود که بیشتر در بخش درمان است.
معاون بهداشت وزیر بهداشت تاکید میکند: نظام سلامت خودش بیمار است و در شرایط بحرانی قرار دارد. بنابراین نخست میبایت این سیستم بحرانزده را درمان کرد. هزینههای القایی غیرضروری و هزینههای واقعی و ضروری زیادی در نظام سلامت وجود دارد که هر وزیر و مسئولی که میخواهد بهداشت را بر درمان اولویت دهد، گرفتار میکند.
وی در ادامه میافزاید: وزیر بهداشت و مسئول سلامت راهی ندارد جز اینکه به نیازهای فوری درمان مردم پاسخ دهد در غیراینصورت هر روز شاهد تجمع بیماران است. میبینید که هر چند وقت یکبار یک گروه از بیماران از جمله بیماران دیالیزی، مبتلایان به سرطان، بیماران خاص و گروههای مختلف جلوی وزارت بهداشت تجمع میکنند. منابع نظام سلامت محدود است. اگر قرار باشد بودجههای محدود را به سمت کودکان و دانش آموزان برای برنامههای پیشگیری سوق دهیم به امید اینکه ۴۰ سال آینده وقتی بزرگ شدند مریض نشوند، که البته کار عاقلانهای است؛ بزرگسالانی که امروز بیمارند را چه باید کرد. همان افرادی که از دیابت، بیماری قلبی و تنفسی، دیالیز و سکته رنج میبرند و در وضعیت اورژانسی هستند.
رئیسی بیان میکند: منابع نظام سلامت محدود است و از این منابع محدود حداکثر ۲۵ درصد برای بخش بهداشت هزینه میشود و ۷۵ درصد منابع نظام سلامت صرف حوزههای دیگر میشود که بیشتر در بخش درمان است. هزینههای درمان به قول معروف «ته» ندارد و هر چقدر برای خرید تجهیزات پزشکی، آزمایشگاهی، افزایش تختهای بیمارستانی هزینه شود باز هم کم میآید.
راهکارها و چشمانداز آینده
معاون بهداشت وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، بیمارستانهای ایران را به قبرستانی از تجهیزات پزشکی با تکنولوژی بالا تشبیه میکند و میگوید: انواع امآرآی، سیتیاسکن و دستگاههای گرانقیمتی در بخش درمان ایران وجود دارد که بیحساب و کتاب وارد شده و به شکل سیریناپذیر در این بخش هزینه میشود. بسیاری از کشورها حتی کشورهای اروپایی با آن سطح از درآمد و خدمات سلامت به اندازه ایران تجهیزات پزشکی گرانقیمت ندارند. با وجود چنین خریدهای تجهیزات پزشکی، هنوز از طرف نمایندگان مجلس برای خرید این تجهیزات گرانقیمت و تجهیز بیمارستان شهرهای مختلف به وزارت بهداشت فشار میآورند و مدام درخواست سیاسکن و پتاسکن و امآرآی دارند که بسیار هزینهبر است.
افزایش تحت دیالیز یعنی افزایش بیماران کلیوی در کشور. زمانی میتوانیم به عملکرد خود افتخار کنیم که بگوییم تختهای دیالیز خالی مانده و توانستهایم تعداد بیماران کلیوی را کم کنیم.
وی در ادامه میافزاید: بیماری دیگر نظام سلامت ایران این است که مدیران این حوزه، صبر و حوصله ندارند. حداقل تاکنون این طور بوده است. ذات خدمات بهداشتی این است که دیربازده هستند، مراقبت از بهداشت دهان و دندان یک کودک که باید از نوزادی شروع شود برای این است که در ۵۰ سالگی دندان سالم داشته باشد، در حالی که هماکنون نیمی از ۵۰ تا ۶۰ سالههای ایران ۵۰ درصد دندانهایشان را از دست دادهاند و باید به طور اورژانسی به آنها رسیدگی شود. این برنامه بهداشتی ۵۰ سال طول میکشد تا نتیجه دهد آیا مدیران ایران در دستگاههای مختلف در مجلس یا دولت این قدر صبر و حوصله دارند که ۵۰ سال صبر کنند تا طرحشان نتیجه دهد یا سریع میخواهند همین امروز روبان قیچی کنند.
رئیسی معتقد است در چنین شرایطی، عمده بودجههای نظام سلامت را بخش درمان میبلعد و در ادامه میگوید: حداکثر یک چهارم اعتبارات نظام سلامت به بخش بهداشت میآید. این ۲۵ درصد در ۳۵ هزار مرکز بهداشتی و درمانی هزینه میشود که شامل ۱۸ هزار و ۹۰۰ خانه بهداشت و بیش از ۱۲ هزار مرکز جامع سلامت و مرکز بهداشتی درمانی روستایی و شهری است. همه این مراکز با هزینههای پرسنلی و تامین واکسن و مکمل و سایر خدمات حداکثر یک چهارم کل هزینههای نظام را استفاده میکنند. بخش بهداشت درآمد اختصاصی ندارد و همه این هزینهها را دولت و بیمه خرید خدمت میکنند.
وی تاکید میکند: اگر به صورت واقعی شعار بهداشت مقدم بر درمان است، در اولویت قرار گیرد، با افزایش سرمایهگذاری در این بخش، بار بیماریها و بار بخش درمان و هزینههای دولت و بیمارستانها کم میشود. تا زمانی که برای بخش بهداشت به اندازه کافی هزینه نکنیم چارهای نداریم جز اینکه در سطوح بالاتر برای رادیوتراپی، شیمی درمانی، انسولین، دیالیز و غیره هزینه کنیم. باید تفکر بهداشت در مسئولان سراسر کشور نهادینه شود.
براساس استانداردهای نظام سلامت در دنیا باید ۷۵ درصد بار نظام سلامت بر دوش سطح یک خدمات سلامت باشد که شامل بخش بهداشت و پزشکی عمومی یا همان پزشک خانواده است؛ اما در کشور ما برعکس عمل میکنیم. البته بخش درمان در همه جای دنیا وجود دارد و هزینهبر است اما نسبت استاندارد آن ۴۰ به ۶۰ است؛ یعنی ۴۰ درصد هزینههای سلامت در حوزه بهداشت و ۶۰ درصد بودجههای سلامت در بخش درمان و حوزههای دیگر هزینه میشود اما در کشور ما سهم بهداشت از کل اعتبارات نظام سلامت بسیار پایین است.
معاون بهداشت وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در پایان یادآور میشود: اقدامات بهداشتی و پیشگیرانه در کاهش بار بیماریها و ارتقای سطح سلامت مردم بسیار موثر است و هزینه-فایده بالایی دارد. برای نمونه کاهش تصادفات رانندگی به تنهایی میتواند نقش بسیار بزرگی داشته باشد. زیرا این حوادث سالانه حدود ۲۰ هزار کشته و چندین برابر این تعداد معلول بر جا میگذارد. کاهش آلودگیهای محیطی، هدایت مردم به سمت تغذیه سالم، کاهش سوءتغذیه در جامعه، تامین ویتامینها، کنترل فشار خون، غربالگریهای ساده سرطان یا اقدامات کم هزینهای مثل غربالگری ناشنوایی یا بیماریهای بدو تولد، اقدامات پیشگیرانه از بیماریهای روانی یا اعتیاد تا حد بسیار زیادی در ارتقای سطح سلامت مردم و کاهش هزینههای درمانی موثر است اما متاسفانه در کشور ما هنوز موضوع بهداشت و پیشگیری در اولویت نیست و عمده هزینههای بخش سلامت صرف درمان بیماران میشود.