سرویس خبری ایران من: در روزهای اخیر، دولت ایالات متحده به رهبری دونالد ترامپ، تعرفههای وارداتی گستردهای را اعلام کرده است. این اقدام، تأثیرات عمیقی بر اقتصاد جهانی و روابط تجاری بینالمللی خواهد داشت. در این میان، یک استثنای مهم در این سیاستهای تعرفهای وجود دارد که ارزش بررسی دقیقتر را دارد.
معافیت انرژی از تعرفههای جدید آمریکا
در میان تعرفههای وارداتی جدید و گستردهای که دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، اعلام کرده، نکتهای مهم که تقریباً از دید عموم پنهان ماند، معافیت کالاهای مرتبط با انرژی از این تعرفهها بود.
کاخ سفید روز چهارشنبه اعلام کرد که تعرفهی پایه ۱۰ درصدی برای تمام واردات به ایالات متحده و همچنین تعرفههای بالاتر برای بسیاری از شرکای تجاری عمده، شامل نفت خام، گاز طبیعی و فرآوردههای پالایشی نمیشود.
این تصمیم، اقدامی آشکار برای کاهش فشار قیمتی بر مردم آمریکاست و کاملاً با سیاست کلی ترامپ برای پایین نگهداشتن قیمت انرژی همخوانی دارد. با این حال، این اقدام، چالش کشورها را در واکنش به برهم خوردن نظم تجارت جهانی از سوی ترامپ پیچیدهتر میسازد. یکی از مؤثرترین ابزارهایی که بسیاری از کشورها برای مقابله با سیاستهای تعرفهای ایالات متحده در اختیار دارند، انرژیای است که از آمریکا خریداری میکنند یا امکان خرید آن را دارند.
جایگاه آمریکا در بازار انرژی جهانی و تأثیر تعرفههای جدید
آمریکا در حال حاضر بزرگترین صادرکننده گاز طبیعی مایع (LNG) و فرآوردههای نفتی در جهان است و در صادرات نفت خام و زغال سنگ نیز در جایگاه چهارم قرار دارد. برخی کشورها برای جلوگیری از اعمال تعرفهها، به خرید یا تعهد به خرید انرژی بیشتر از آمریکا روی آوردهاند.
اما اکنون با وضع تعرفههای گستردهی ۱۰ درصدی، و نرخهای بالاتری همچون ۲۰ درصد برای اتحادیه اروپا، ۳۴ درصد برای چین، ۲۴ درصد برای ژاپن و ۲۶ درصد برای هند، این پرسش مطرح میشود که آیا چنین اقداماتی تاکنون نتیجهبخش بودهاند یا خیر.
تمامی این کشورها یا در حال حاضر خریداران عمده انرژی از آمریکا هستند، یا در گذشته بودهاند، یا پتانسیل افزایش واردات از این کشور را دارند. حال این پرسش بهوجود آمده که آیا این کشورها از واردات انرژی آمریکا به عنوان اهرم فشار در مذاکرات استفاده خواهند کرد یا خیر.
راهبردهای مقابله با سیاستهای تعرفهای آمریکا
شاید بد نباشد که اقدامات تعرفهای ترامپ را به رفتار یک قلدر در حیاط مدرسه تشبیه کنیم. در برابر چنین فردی، سه راه پیش رو دارید: نخست آنکه ایستادگی کنید؛ راهی که ممکن است با آسیب و هزینه همراه باشد، اما در نهایت احترام دیگران را برایتان به ارمغان آورد. دوم آنکه عقبنشینی کرده و وارد مذاکره شوید؛ این روش معمولاً به از دست رفتن هم پول ناهار و هم آبرو ختم میشود. و سوم اینکه فرار کرده و پنهان شوید، به امید آنکه قلدر شما را فراموش کند؛ راهی که شاید موقتاً آرامش بیاورد اما فقط زمان درگیری را به تعویق میاندازد.
در این میان، چین تاکنون مسیر نخست را انتخاب کرده و تصمیم به مقاومت گرفته است. این کشور بر واردات نفت خام، گاز طبیعی مایع و زغال سنگ از آمریکا تعرفه وضع کرده که در عمل، موجب توقف تجارت این محصولات میان دو اقتصاد بزرگ جهان شده است.
با این حال، تأثیر این اقدام بر بازارهای جهانی چندان چشمگیر نبوده، چرا که چین سهم نسبتاً کوچکی از واردات انرژی آمریکا را به خود اختصاص داده و میتواند بدون ایجاد اختلال در بازار جهانی، منابع جایگزین پیدا کند.
در مقابل، وضعیت اروپا بهمراتب پیچیدهتر است. این قاره بیش از نیمی از گاز طبیعی مایع خود را از ایالات متحده تأمین میکند و جایگزینکردن آن با دیگر منابع بهسادگی ممکن نیست. اروپا همچنین از خریداران اصلی نفت خام و فرآوردههای پالایشی آمریکاست و یافتن جایگزین برای این منابع، بدون ایجاد آشفتگی گسترده در جریان انرژی و قیمتهای جهانی، کار دشواری خواهد بود. البته در خصوص زغال سنگ، اروپا میتواند با هزینهای کمتر واردات از آمریکا را متوقف کند، چرا که میزان خرید آن چندان چشمگیر نیست.
ژاپن و هند نیز احتمالاً تلاش خواهند کرد از خرید انرژی از آمریکا بهعنوان ابزار چانهزنی در مذاکرات با دولت ترامپ استفاده کنند تا معافیتهایی از تعرفهها دریافت کنند. با توجه به رفتار غیرقابل پیشبینی ترامپ و دولت او، این روش ممکن است نتیجهبخش باشد، اما مسیری پرابهام و نامشخص پیشرو قرار دارد.
در حالی که کشورها و اتحادیههایی مانند اتحادیه اروپا در حال بررسی راههای واکنش به اقدامات آمریکا هستند، یک نکتهی مشترک در حال شکلگیری است: تمایل به کاهش وابستگی به ایالات متحده و گسترش روابط تجاری با سایر کشورها.
فرجام نهایی این سیاستهای تعرفهای ممکن است این باشد که آمریکا به شریک تجاری در مواقع اضطرار تبدیل شود؛ کشوری که تنها در صورت نبود گزینههای دیگر، از آن خرید صورت میگیرد.