صفحه اصلی / یادداشت ها / دو روی سکه مدیریت آب در اسرائیل، پیشرفت فناورانه و نقض حقوق محیط‌زیستی فلسطینیان

روزبه اسکندزی، پژوهشگر مستقل محیط زیست

دو روی سکه مدیریت آب در اسرائیل، پیشرفت فناورانه و نقض حقوق محیط‌زیستی فلسطینیان

مدیریت آب در اسرائیل با وجود پیشرفت‌های فناورانه، با چالش‌های محیط‌زیستی جدی روبروست. آلودگی دریای مدیترانه با شورابه، آسیب به اکوسیستم‌های آبی و محدودیت شدید دسترسی فلسطینیان به منابع آب، نابرابری ساختاری در این حوزه را نشان می‌دهد. دیپلماسی آبی اسرائیل نیز بیشتر ابزاری برای گسترش نفوذ سیاسی است تا خدمت به توسعه پایدار.
تضاد فناوری آب‌شیرین‌کن پیشرفته اسرائیل با محدودیت دسترسی به آب در مناطق فلسطینی

سرویس خبری ایران من: مدیریت منابع آب در منطقه خاورمیانه همواره با چالش‌های اقلیمی، سیاسی و محیط‌زیستی همراه بوده است. در این میان، اسرائیل به عنوان کشوری پیشرو در زمینه فناوری‌های آبی شناخته می‌شود، اما این الگوی مدیریتی ابعاد پیچیده‌ای دارد که بررسی آن می‌تواند درس‌های مهمی برای کشورهای منطقه در بر داشته باشد. ارزیابی این الگو مستلزم نگاهی جامع به جنبه‌های فنی، اجتماعی، سیاسی و محیط‌زیستی آن است.

 

اسرائیل کشوری است که با بهره‌گیری از فناوری‌های نوین و ایجاد ساختاری کارآمد در مدیریت منابع، به الگویی تأثیرگذار در حوزه حکمرانی آب در مناطق خشک جهان تبدیل شده است. با این حال، برای ارزیابی این الگو، باید ابعاد فنی، اجتماعی و محیط‌زیستی آن به‌طور هم‌زمان در نظر گرفته شود.

 

یکی از آشکارترین چالش‌ها، به سرزمین‌های فلسطینی بازمی‌گردد؛ جایی که مسئله دسترسی به آب، نه‌تنها بحرانی اقلیمی، بلکه بخشی از منازعه‌ای تاریخی بر سر منابع پایدار و عدالت اجتماعی است. نظام حقوقی و اجرایی حاکم بر مدیریت منابع آب در این سرزمین‌ها، به‌گونه‌ای طراحی شده که عملاً مانع از تحقق حقوق بنیادین محیط‌زیستی ساکنان آن می‌شود.

 

مدیریت آب در اسرائیل؛ دستاوردها، چالش‌ها و کاستی‌ها

 

اگرچه نهاد مدیریت آب در اسرائیل (Water Authority) به موفقیت‌های چشم‌گیری در حوزه‌های فناورانه و ساختاری دست یافته، اما این دستاوردها با چالش‌ها و پیامدهای محیط‌زیستی و ژئوپلیتیکی قابل‌توجهی همراه بوده است.

 

تأسیسات آب‌شیرین‌کن این کشور با تولید حجم عظیمی از شورابه (brine) و تخلیه آن به دریای مدیترانه، موجب گرم‌تر و شورتر شدن آب دریا و در نتیجه آسیب به اکوسیستم‌های دریایی شده‌اند. همچنین، سیستم‌های مکش قدرتمند (strong water intake systems) در این تأسیسات موجب مرگ گسترده موجودات ریز دریایی می‌شوند؛ پدیده‌ای که در شرایط مشابه، خلیج فارس را نیز با مخاطرات جدی مواجه کرده است.

 

افزون بر این، آلودگی نیتراتی در منابع آب زیرزمینی (nitrate groundwater pollution) به‌ویژه در مناطق پرجمعیت و صنعتی مانند تل‌آویو، به یکی از نگرانی‌های روبه‌افزایش بدل شده است. بی‌توجهی به ظرفیت‌های اکولوژیک در حوضه رود اردن و برداشت‌های بی‌رویه از منابع آبی، موجب خشکی شدید در بخش شمالی بحرالمیت شده؛ پدیده‌ای که به ایجاد بیش از شش هزار فروچاله (sinkholes) انجامیده است.

 

چالش فلسطینیان؛ نابرابری ساختاری و نقض حقوق محیط‌زیستی

 

بر اساس توافق اسلو ۲، اسرائیل متعهد به تسهیل توسعه منابع آبی در مناطق فلسطینی بود؛ اما این تعهدات عمدتاً با تأخیر، کارشکنی و در مواردی با مخالفت آشکار همراه بوده‌اند.

از مهم‌ترین مصادیق نقض حقوق محیط‌زیستی فلسطینیان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

محدودیت شدید در توسعه زیرساخت‌ها: فلسطینیان برای حفر چاه، نصب مخازن جمع‌آوری آب باران یا احداث شبکه‌های فاضلاب، نیازمند دریافت مجوز از اسرائیل هستند؛ مجوزهایی که اغلب رد می‌شوند. این محدودیت‌ها منجر به آلودگی منابع مشترک و تهدید سلامت عمومی شده است.

 

تخریب هدفمند تأسیسات آبی: در برخی مناطق کرانه باختری، نیروهای نظامی اسرائیل سیستم‌های آب‌رسانی، پمپ‌ها و مخازن احداث‌شده توسط نهادهای امدادرسان را تخریب کرده‌اند؛ به‌ویژه در جوامع روستایی و کوچ‌نشین. این اقدامات با اصول بین‌المللی حقوق بشر و الزامات حفاظت از محیط‌زیست در مناطق اشغالی مغایرت دارد.

 

آلودگی منابع توسط شهرک‌نشینان: تخلیه فاضلاب خام، مواد شیمیایی و زه‌آب‌های کشاورزی از شهرک‌های اسرائیلی به منابع آبی مناطق فلسطینی، به‌ویژه در نواحی مانند وادی قانا و سلفیت، به تخریب اکوسیستم‌های محلی و تهدید سلامت ساکنان انجامیده است.

 

بی‌عدالتی در توزیع منابع مشترک: در حالی که سرانه مصرف آب در شهرک‌های اسرائیلی کرانه باختری بیش از سه برابر مناطق فلسطینی است، بسیاری از روستاهای فلسطینی در فصل‌های گرم سال با قطعی یا کمبود شدید آب روبه‌رو هستند. این نابرابری فاحش، ناقض اصل برابری در بهره‌برداری از منابع طبیعی مشترک است.

 

ممانعت از احیای منابع طبیعی: در بسیاری از مناطق، فلسطینیان از احیای قنات‌های سنتی، چشمه‌ها و اجرای پروژه‌های مدیریت رواناب محروم شده‌اند؛ اقداماتی که گاه بهانه‌ای برای مصادره زمین توسط نیروهای اشغالگر تلقی شده‌اند.

 

دیپلماسی آبی؛ قدرت نرم یا ابزار نفوذ؟

 

روابط اسرائیل با همسایگانش در حوزه منابع آبی، آمیخته‌ای از همکاری و تنش است. با وجود امضای توافق‌نامه صلح در سال ۱۹۹۴ و تعهد به همکاری آبی، اردن بارها از عمل‌نکردن اسرائیل به وعده‌ها و تأخیر در انتقال سهم آب سالانه‌اش شکایت کرده است. پروژه‌های مشترکی مانند «کانال دریای سرخ به بحرالمیت» نیز به دلایل سیاسی و فنی متوقف شده‌اند.

 

در مرزهای شمالی، اختلافات بر سر منابع رود لیطانی و آبخوان‌های مرزی با لبنان ادامه دارد. اسرائیل بارها لبنان را به تلاش برای انحراف جریان این رودخانه متهم کرده؛ موضوعی که در اسناد شورای امنیت و گزارش‌های سازمان ملل نیز بازتاب یافته است.

 

در عین حال، اسرائیل از فناوری‌های پیشرفته آبی خود برای گسترش نفوذ دیپلماتیک استفاده کرده است.

 

این کشور از طریق پروژه‌هایی در حوزه تصفیه پیشرفته، شیرین‌سازی، آبیاری هوشمند و مدیریت مناطق خشک، همکاری‌هایی با کشورهایی چون هند، چین، ایالات متحده، کنیا، اردن و برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برقرار کرده است.

 

با این حال، منتقدان بر این باورند که دیپلماسی آبی اسرائیل (Hydro-Policy) بیش از آن‌که در خدمت توسعه پایدار باشد، ابزاری ژئوپلیتیکی برای تحکیم جایگاه منطقه‌ای و بین‌المللی این کشور است. در مواردی نیز، این فناوری‌ها نقش پوششی برای نابرابری‌های ساختاری در مدیریت منابع، به‌ویژه در سرزمین‌های اشغالی، ایفا می‌کنند.

 

یادداشت های دیگر

نقشه ژئوپلیتیکی مذاکرات هسته‌ای ایران، آمریکا و اسرائیل در ۲۰۲۵

مرکز مطالعات امنیت ملی اسرائیل (INSS)

عباس آخوندی در حال تحلیل مذاکرات ایران و آمریکا

عباس آخوندی، وزیر اسبق راه و شهر سازی

علی اکبر ولایتی، مشاور امور بین‌الملل رهبر ایران

دیپلماسی پنهان ترامپ و چالش‌های هسته‌ای ایران

هادی موسوی، تحلیلگر سیاسی

نام نویسنده:

پژوهشگر مستقل محیط زیست

عضو خبرنامه "ایران من" شوید

خبرنامه هفتگی

آخرین اخبار مهم ایران و جهان را برای شما ارسال خواهیم کرد

عضویت

آخرین اخبار ایران و جهان