سرویس خبری ایران من: بابک زنجانی اخیراً به صنعت حمل و نقل هوایی وارد شده است. این اقدام او واکنشهای متفاوتی میان کارشناسان و تحلیلگران برانگیخته است. برخی این سرمایهگذاری را فرصتی برای رشد اقتصادی میدانند. دیگران از عواقب اعتماد به فردی با سابقه فساد اقتصادی نگرانی دارند.
دیدگاههای مختلف درباره سرمایهگذاری بابک زنجانی
به گزارش ایران من، یک تحلیلگر مسائل سیاسی میگوید: «قوه قضائیه چندین بار بابک زنجانی را در دادگاه بدوی، تجدیدنظر و دیوان عالی کشور محکوم کرده است. هنوز ابهاماتی درباره بازگرداندن بدهیهایش به دولت وجود دارد و او همچنان در زندان به سر میبرد. چگونه چنین فردی میتواند با دولت به عنوان رکن اصلی تصمیمگیری اجرایی کشور معامله کند؟»
خبر سرمایهگذاری بابک زنجانی در صنعت هوایی با واکنشهای متعددی همراه شده است. برخی با وجود انتقاد به این اتفاق، به کمبود سرمایهگذاری در کشور اشاره میکنند. آنها معتقدند: «لنگه کفش در بیابان غنیمت است. وقتی کسی ریسک سرمایهگذاری را نمیپذیرد، باید به ناچار با امثال بابک زنجانی کنار آمد.»
مخالفان حضور بابک زنجانی در اقتصاد کشور به فعالیتهای غیرشفاف او اشاره میکنند. آنها نتیجه میگیرند نباید به امثال او اعتماد کرد. به اعتقاد این گروه، چنین افرادی در مواقع حساس به منافع ملی ضربه میزنند. هزینه این ضربهها برای کشور هزاران بار از سرمایهگذاریهای صوری بیشتر خواهد بود.
لزوم شفافیت در منابع مالی
محمد مهاجری در گفتوگو با نامه نیوز درباره ورود بابک زنجانی به صنعت هوایی میگوید: «این موضوع نیاز به شفافیت دارد. برخی شاید بگویند بابک زنجانی مفسد اقتصادی است اما میخواهد پول ملت را در همین کشور سرمایهگذاری کند. این کار شاید به رشد اقتصادی و اشتغالزایی منجر شود.»
مهاجری تأکید میکند منابعی که بابک زنجانی قصد دارد وارد حوزه حمل و نقل کند باید شفاف شوند. او ادامه میدهد: «واقعاً سؤال است که این میزان پول تا حالا کجا بوده؟ اگر در داخل کشور بوده، کجا پیش از این سرمایهگذاری شده؟»
وی سؤالات بیشتری مطرح میکند: «اگر این پول بیرون کشور بوده، با کدام سیستم بانکی به داخل کشور انتقال یافته است؟ امروز بانکهای کشورهای دیگر با ما کار نمیکنند.» مهاجری خواستار برطرف شدن این شبهات و ورود قوه قضائیه به این موضوع شده است. او همچنین معتقد است این موضوع به سرمایه اجتماعی آقای پزشکیان آسیب میزند.
بیاعتباری اقتصادی و اعتماد مجدد
مهاجری با ارائه مثالی از عرف بازار میگوید: «وقتی چکهای یک مغازهدار برگشت میخورد، دیگر کسی به او اعتبار نمیدهد. این فرد اعتبار خود را در صنف از دست میدهد و دیگر کسی به او اعتماد نمیکند. حال اگر این مغازهدار چند فقره کلاهبرداری کوچک هم در سابقه خود داشته باشد، دیگر طرف معامله قرار نمیگیرد.»
این فعال مطبوعاتی یادآوری میکند: «قوه قضائیه چندین بار بابک زنجانی را در سطوح مختلف دادگاه محکوم کرده است. هنوز ابهاماتی درباره بازگرداندن بدهیهای او به دولت وجود دارد و او همچنان در زندان است. چطور چنین فردی میتواند با دولت به عنوان عالیترین رکن تصمیمگیری اجرایی کشور معامله کند؟»
مهاجری نکته دیگری را مطرح میکند: «پس از اعلام خبر فعالیت آقای زنجانی در صنعت حمل و نقل، مردم چه قضاوتی خواهند کرد؟ آنها میپرسند چگونه ممکن است فردی با این سابقه قضایی دوباره وارد فرایند فسادآمیز دیگری نشود؟ چنین فردی به انجام فسادهای کلان اقتصادی شهرت دارد.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی تأکید میکند: «به کارگیری تعبیر “سرمایهگذار” برای بابک زنجانی عملاً ناسزا به سرمایهگذاران سالم کشور است. آیا ما واقعاً در این کشور سرمایهگذاران سالم با سابقه روشن مالی نداریم؟»
او در پایان هشدار میدهد: «وقتی دوباره به کسانی همچون بابک زنجانی اعتماد میکنیم، این پیام را به سرمایهگذاران سالم میدهیم که دیگر جایگاهی در نظام اقتصادی کشور ندارند. گویی باید فاسد باشید تا مجوز ورود به حوزه اقتصادی را کسب کنید.»