پادکست این مقاله را گوش کنید
سرویس خبری ایران من: در میانه تحولات سیاسی اخیر، بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و آغاز مذاکرات هستهای با ایران، شکاف عمیقی میان رویکردهای استراتژیک اسرائیل و ایالات متحده نمایان شده است. این شکاف که ریشه در اهداف متفاوت دو کشور نسبت به ایران دارد، میتواند به بحرانی جدی در روابط دو متحد تاریخی تبدیل شود.
تقابل استراتژیک: توافق هستهای یا تغییر رژیم؟
حتی پیش از شروع رسمی مذاکرات هستهای میان ایران و ایالات متحده، اسرائیل حساب خود را از این روند جدا کرده بود. بازگشت دونالد ترامپ به قدرت برای بنیامین نتانیاهو یک لحظه استراتژیک بود—فرصتی برای پیشبرد رؤیای دیرینهای که توافق هستهای، هرچقدر هم محدودکننده، آن را به خطر میانداخت: سرنگونی نظام جمهوری اسلامی.
از نگاه تلآویو، پیروزی ترامپ صرفاً به معنای تغییر رئیسجمهور نبود، بلکه به معنای بازگشت به سیاست فشار حداکثری، نمایش قدرت نظامی، و شاید در نهایت چراغ سبز برای حملهای مستقیم یا نیابتی به زیرساختهای هستهای ایران بود. پیامهای علنی کاخ سفید و آرایش نظامی نیروهای آمریکا در منطقه نیز امیدها را دوچندان کرده بود. اما بهمحض آنکه ترامپ در دیدار با نتانیاهو از آمادگی برای گفتوگو با ایران سخن گفت، معادله تلآویو بههم ریخت.
تغییر رویکرد آمریکا و نگرانی اسرائیل
در حالی که مذاکرات ابتدایی میان عباس عراقچی و استیو ویتکوف با سرعتی فراتر از انتظار پیش رفت، اسرائیل دریافت که واشنگتن دیگر از شروط سختگیرانه گذشته خبری نمیدهد. ایالات متحده عملاً از مطالبهی «برچیدن کامل تأسیسات غنیسازی» عقب نشسته و در عوض به اعمال محدودیتهای فنی و نظارتی رضایت داده است.
این چرخش، همان نقطه بحرانی است که شکاف بین دو متحد سنتی را عیان میکند. در نگاه استراتژیستهای اسرائیلی، موضوع فقط غنیسازی نیست. توافقی که تحریمها را کاهش دهد، سرمایهگذاری خارجی را تسهیل کند و مشروعیت بینالمللی برای تهران به ارمغان بیاورد، مستقیماً در تضاد با هدف نهایی تلآویو است: تضعیف و نهایتاً سقوط نظام ایران. برای اسرائیل، حتی یک توافق خوب هم بد است، اگر نتیجهاش استحکام رژیم ایران باشد.
در پشت صحنه، نتانیاهو تلاش کرد مسیر مذاکرات را مسدود کند. هیئتهایی به رهبری مقامهای امنیتی و دیپلماتیک راهی واشنگتن شدند تا تیم ویتکوف را از ادامه گفتوگوها منصرف کنند، اما بینتیجه بازگشتند. دولت آمریکا به صراحت اعلام کرده که تمرکز خود را بر جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی گذاشته، نه تغییر رژیم. این همان شکافی است که در دوره اوباما نیز بر سر برجام آشکار شده بود و اکنون، در ابعاد جدیتری خود را نشان میدهد.
تفاوت نگاه به تحریمها هم گویای همین اختلاف بنیادین است: واشنگتن آنها را ابزار دیپلماسی میبیند، تلآویو اهرم سرنگونی. از این رو، بازگشت به میز مذاکره، از دید اسرائیل نوعی خیانت به استراتژی کلان مهار ایران است.
تفاوت ارزیابیهای اطلاعاتی و امنیتی
در فضای سیاست داخلی اسرائیل نیز، نتانیاهو با دست باز عمل نمیکند. فشار اپوزیسیون، که در موضوع ایران حتی مواضعی افراطیتر دارد، موجب شده نخستوزیر اسرائیل امکان عقبنشینی یا سازش علنی نداشته باشد—حتی اگر در محافل بسته نظر دیگری داشته باشد. تمایل مداوم تلآویو به «مدل لیبیایی»—یعنی تخریب کامل زیرساختهای هستهای با نظارت خارجی—خود نشانهای از این رویکرد صفر یا صد است. مدلی که البته برای تهران از ابتدا خط قرمز بوده و رد آن قطعی است.
فراتر از اختلافات فنی، ارزیابیهای اطلاعاتی نیز مسیر دو پایتخت را از یکدیگر جدا کردهاند. نهادهای امنیتی آمریکا بارها هشدار دادهاند که اطلاعات اسرائیل مبنی بر تلاش فعال ایران برای ساخت بمب اتم فاقد سندیت است. آنها تأکید دارند که هیچ شواهد معتبری از تصمیم نظام جمهوری اسلامی برای عبور از آستانه تسلیحاتی وجود ندارد. حتی برخی حملات منتسب به اسرائیل که هدف آنها مهار برنامه هستهای عنوان میشد، از نگاه واشنگتن نتیجه معکوس داشتهاند و به تسریع فرآیند غنیسازی انجامیدهاند.
در همین حال، ارزیابی پنتاگون نشان میدهد که هرگونه حمله نظامی میتواند به یک جنگ منطقهای تمامعیار بینجامد—در حالی که تحلیلگران اسرائیلی، ضعف فعلی ایران را دلیلی بر پایین بودن احتمال واکنش مؤثر میدانند. به باور تحلیلگران آمریکایی، رژیمی که حتی پس از حملات اخیر همچنان توان هدف گرفتن نیروهای آمریکا در خاورمیانه را دارد، یک تهدید بالفعل است، نه صرفاً بالقوه.
نتیجه آنکه، اسرائیل خود را در حال باختن نبردی میبیند که سالها برایش هزینه داده: نه فقط در حوزه دیپلماسی، بلکه در سطح روایت استراتژیک. توافقی که حتی دست ایران را از بمب کوتاه کند، باز هم در چشم تلآویو توافقی بد است—چون نظم دلخواهش را برهم میزند. و این، به احتمال زیاد، زمینهساز بحرانی عمیقتر در روابط امنیتی واشنگتن–تلآویو خواهد شد؛ بحرانی که برخلاف دوره اوباما، اینبار شاید به برخورد علنی بین دو طرف منجر شود.