پادکست این گزارش را گوش کنید
سرویس خبری ایران من: در شرایطی که تنشهای خاورمیانه به اوج خود رسیده است، تصمیم اخیر دونالد ترامپ برای آغاز مذاکرات با ایران، معادلات منطقه را دستخوش تغییر کرده است. این گزارش به بررسی جزئیات این تصمیم ناگهانی، واکنشهای طرفهای مختلف و چشمانداز آینده این مذاکرات میپردازد.
غافلگیری نتانیاهو با تصمیم ناگهانی ترامپ
چگونه ترامپ نتانیاهو را با قمار هستهای ایران غافلگیر کرد دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، ماه گذشته با تصمیم ناگهانی برای آغاز فوری مذاکرات با ایران، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل را شگفتزده کرد. اکنون موفقیت این مذاکرات به کسب چند امتیاز کلیدی برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب اتمی بستگی دارد.
چرخش واشنگتن به سمت مذاکره با تهران در ماه آوریل، ضربهای غافلگیرکننده برای نتانیاهو بود؛ او به آمریکا آمده بود تا حمایت ترامپ از حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران را جلب کند، اما تنها چند ساعت پیش از نشست خبری مشترک در کاخ سفید متوجه شد که مذاکرات با ایران بهزودی آغاز خواهد شد. یک مقام ارشد امنیتی ایران هشدار داد که رهبری جمهوری اسلامی همچنان بهشدت نگران است که نتانیاهو، حتی در صورت حصول توافق، باز هم دست به حمله نظامی بزند.
تنها ظرف سه هفته، آمریکا و ایران سه دور مذاکره برگزار کردهاند. هدف این گفتگوها جلوگیری از ساخت سلاح هستهای توسط ایران در ازای لغو تحریمهاست. دور چهارم مذاکرات قرار است بهزودی در رم برگزار شود. رویترز برای تهیه این گزارش با دیپلماتها و مقاماتی از همه طرفهای مذاکره گفتوگو کرده است. این منابع جزئیاتی را فاش کردهاند که تاکنون رسانهای نشده بود. همه آنها خواستار ناشناس ماندن شدند تا بتوانند درباره روند حساس مذاکرات آزادانه صحبت کنند.
چارچوب توافق احتمالی و خطوط قرمز طرفین
چارچوب اولیه مذاکرات، ساختار اصلی توافق هستهای ۲۰۱۵ یا همان برجام را حفظ میکند؛ توافقی که ترامپ در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد. توافق جدید، ممکن است از نظر فنی تفاوت زیادی با برجام نداشته باشد؛ با این حال، مدت آن به ۲۵ سال افزایش مییابد، نظارتها سختگیرانهتر میشوند و مفاد موسوم به «غروب» که محدودیتهایی موقتی بر برنامه هستهای ایران اعمال میکردند، تمدید خواهند شد. بر اساس مفاد پیشنهادی، ایران متعهد میشود حجم ذخایر اورانیوم و نوع سانتریفیوژهای خود را محدود کند و اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی را یا رقیق کند، یا به خارج بفرستد، یا تحت پلمب قرار دهد؛ تمام این اقدامات تحت نظارت بیسابقه آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواهد بود.
در ازای آن، تحریمها بهطور قابل توجهی کاهش مییابد. وزارت خارجه آمریکا، وزارت خارجه ایران و دفتر نتانیاهو به درخواستهای رویترز برای اظهارنظر پاسخی ندادهاند. دنیس راس، مذاکرهکننده باسابقه در دولتهای جمهوریخواه و دموکرات، گفته است که هرگونه توافق جدید باید فراتر از برجام برود و تغییراتی ساختاری و پایدار در توانمندیهای هستهای ایران ایجاد کند؛ بهگونهای که زیرساختهای آن بهقدری کوچک شود که دیگر امکان ساخت بمب وجود نداشته باشد. او به رویترز گفت: «هر توافقی کمتر از این، ایران را در آستانه ساخت بمب نگه میدارد.» با این حال، چند خط قرمز مشخص شده که عبور از آنها برای دستیابی به توافق و پیشگیری از اقدام نظامی ضروری است.
مهمترین مسئله، ظرفیت غنیسازی اورانیوم ایران است. آمریکا و اسرائیل خواستار توقف کامل آن هستند و میگویند ایران باید برای تأمین سوخت نیروگاه بوشهر – تنها نیروگاه فعال هستهای این کشور – به واردات متکی باشد. نتانیاهو خواستار «غنیسازی صفر» و توافقی مشابه مدل لیبی است؛ توافقی که زیرساختهای هستهای ایران را بهطور کامل برچید. ایران اما میگوید غنیسازی، حق غیرقابل مذاکرهاش است.
با این حال، درباره حجم ذخایر، تعداد سانتریفیوژها و نحوه انتقال مواد غنیشده به خارج از کشور، مذاکره در جریان است. طبق پیشنهادهایی که در مذاکرات آوریل مطرح شده، ایران غنیسازی را در سطح ۳.۶۷ درصد – مطابق با برجام – محدود خواهد کرد و آمادگی دارد دسترسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تأسیسات هستهایاش را افزایش دهد. این پیشنهادها بهدنبال برچیدن کامل زیرساختهای هستهای ایران – خواسته اصلی اسرائیل و برخی مقامهای آمریکایی – نیست، بلکه هدف آنها اعمال محدودیتهای دائمی بر فعالیتهای غنیسازی است تا امکان «گریز هستهای» از بین برود.
استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه، هفته گذشته در اظهاراتی این رویکرد را تأیید کرد، اما سپس موضع خود را تغییر داد و گفت ایران باید غنیسازی را «متوقف و حذف» کند. الکس وطنخواه، مدیر مؤسس برنامه ایران در مؤسسه خاورمیانه در واشنگتن، گفته است یکی از راهحلهای ممکن، پذیرش وقفههای طولانی در برنامه غنیسازی ایران از طریق تمدید بندهای غروب است. « ۲۱. وطنخواه با اشاره به ضرورت دستیابی هر طرف به پیروزی نمادین در مذاکرات گفت: «اگر ایرانیها هوشمندانه عمل کنند، احتمال دارد با تمدید قابلتوجه بندهای غروب در آینده موافقت کنند.» یکی دیگر از گزینههای مصالحه، حفظ حداقلی از فعالیت غنیسازی با حدود ۵۰۰۰ سانتریفیوژ برای ایران است، در حالی که بقیه نیاز اورانیوم غنیشده، احتمالاً از روسیه تأمین میشود.
در برابر این محدودیتها، تهران خواستار تضمینهایی است که مانع از تکرار خروج آمریکا از توافق توسط ترامپ یا جانشین او شود. یکی از خطوط قرمز تعیینشده توسط آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، این است که میزان ذخایر اورانیوم ایران نباید از سطح توافقشده در برجام کمتر باشد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی در دسامبر اعلام کرد که ایران بهطور چشمگیری توانایی غنیسازی تا سطح ۶۰ درصد را افزایش داده است. بر اساس برجام، ایران تنها مجاز به استفاده از سانتریفیوژهای نسل اول IR-1 برای تولید و ذخیره اورانیوم غنیشده بود.
اما حالا از دستگاههای پیشرفتهتری استفاده میکند که طبق توافق قبلی ممنوع بودند. یک منبع نزدیک به تهران گفت بحثهای فعلی درباره ذخایر اورانیوم بر سر این است که آیا ایران بخشی از اورانیوم رقیقشده را در داخل نگه میدارد و بخش دیگر را به خارج – احتمالاً روسیه – منتقل میکند. به گفته این منبع، ایران حتی ایده فروش اورانیوم غنیشده به ایالات متحده را نیز مطرح کرده است. ایران اکنون حدود ۱۵ هزار سانتریفیوژ فعال دارد، در حالی که برجام استفاده از تنها ۶ هزار سانتریفیوژ را مجاز میدانست. یک مقام ارشد ایرانی گفت: «در واقع مذاکرات در مسیر شکلگیری نوعی برجام ۲ است، با چند الحاقیه که به ترامپ اجازه میدهد آن را یک پیروزی معرفی کند، در حالی که ایران نیز حق غنیسازی خود را حفظ میکند.»
چالشها و تهدیدهای نظامی
یکی دیگر از موارد اختلاف، برنامه موشکی ایران است. آمریکا و اسرائیل خواستار توقف آن هستند. اما ایران تأکید دارد که این برنامه بخشی از حق دفاع مشروع کشور است. یک مقام ایرانی پیشتر گفته بود تهران حاضر است بهعنوان نشانه حسننیت، از ساخت موشکهایی که توانایی حمل کلاهک هستهای دارند، خودداری کند، اما حاضر نیست فراتر از الزامات برجام برود. آمریکا همچنان برای گنجاندن برنامه موشکهای بالستیک در مذاکرات فشار میآورد، اما ایران با هرگونه گفتوگو در این زمینه مخالفت کرده است.
همان مقام افزود: «مشکل اینجاست که بدون پرداختن به مسئله موشکی، ترامپ نمیتواند مدعی شود توافق جدید بهتر از برجام است.» دنیس راس، مذاکرهکننده پیشین آمریکایی، به تناقض موجود اشاره میکند: ترامپ برجام را بهدلیل ضعف آن کنار گذاشت، اما حالا با واقعیتی روبهرو است که ایران در آستانه توانمندی تولید سلاح هستهای قرار دارد. او گفت: «پذیرش توافقی که عملاً برجام را بازسازی یا تضعیف کند، از نظر سیاسی قابلدفاع نخواهد بود.» راس پیشنهاد کرد برای موثر بودن، توافق جدید باید شمار سانتریفیوژها را از ۲۰ هزار به هزار کاهش دهد، کل ذخایر اورانیوم غنیشده را از کشور خارج کند و بازرسیهای سختگیرانه همراه با جریمههای مشخص را اعمال کند.
خطر حمله وطنخواه، تحلیلگر مسائل ایران، وضعیت فعلی را به تصمیم آیتالله خمینی در سال ۱۳۶۷ برای پذیرش آتشبس با عراق تشبیه میکند؛ لحظهای که بعدها از آن بهعنوان نوشیدن «جام زهر» یاد شد. او گفت: «موضوع، بقاست. این تسلیم نیست.» برخی دیپلماتها معتقدند نتانیاهو شرایط فعلی را یک فرصت تاریخی میبیند. آنها میگویند حملات نظامی سال گذشته، پدافند هوایی ایران را تضعیف کرده و زرادخانه موشکی حزبالله – مهمترین عامل بازدارنده تهران – نیز آسیب دیده است. یک مقام منطقهای گفت: «الآن برای اسرائیل پنجرهای تاریخی باز شده تا به تأسیسات هستهای ایران حمله کند.» او افزود که آمریکا با این اقدام مخالف است؛ عمدتاً بهخاطر نگرانی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس که روابط استراتژیک و اقتصادی نزدیک با واشنگتن دارند.
او ادامه داد: «البته آمریکا باید محاسبات امنیتی اسرائیل را هم در نظر بگیرد. شاید بهصورت مستقیم وارد عملیات نشود، اما میتواند پشتیبانی غیرمستقیم ارائه دهد. این عملیات برای اسرائیل دشوار خواهد بود – اما ناممکن نیست.» ارتش آمریکا در هفتههای اخیر حضور خود در خاورمیانه را تقویت کرده است. پنتاگون شش بمبافکن B-2 را در جزیره دیگو گارسیا در اقیانوس هند مستقر کرده؛ مکانی که سابقه استفاده در عملیاتهای نظامی آمریکا را دارد. افزون بر این، دو ناو هواپیمابر آمریکایی در منطقه حضور دارند و سامانههای دفاع هوایی نیز از آسیا به خاورمیانه منتقل شدهاند. آلان ایر، دیپلمات سابق آمریکایی و کارشناس فارسیزبان امور خاورمیانه، هشدار داد: «حمله نظامی شاید برنامه ایران را کند کند، اما متوقف نمیکند. شما نمیتوانید دانش را بمباران کنید. این دانش وجود دارد. ایران در غنیسازی اورانیوم به مهارت بالایی رسیده است.»