سرویس خبری ایران من: در حالی که تنشهای منطقهای بر سر برنامه هستهای ایران همچنان ادامه دارد، رئیسجمهور ترامپ رویکردی پیچیده در قبال مذاکرات هستهای با تهران اتخاذ کرده است. این رویکرد ترکیبی از دیپلماسی و تهدید نظامی را در بر میگیرد که هدف آن متوقف کردن برنامه غنیسازی اورانیوم ایران است.
موضع ترامپ در قبال اسرائیل و ایران
روز چهارشنبه، وقتی از رئیسجمهور ترامپ پرسیده شد که آیا به اسرائیل هشدار داده از اقداماتی که ممکن است مذاکرات هستهای با ایران را به خطر بیندازد، خودداری کند، او پاسخ داد: «راستش را بخواهید، بله، چنین چیزی گفتم.»
البته بلافاصله توضیح داد که این هشدار به معنای سنتیاش نبوده. ترامپ گفت به نخستوزیر نتانیاهو گفته است: «فکر نمیکنم در حال حاضر زمان مناسبی برای حمله به برنامه هستهای ایران باشد»، چون آمریکا و ایران به توافقی نزدیک شدهاند. او اضافه کرد: «البته ممکن است اوضاع در هر لحظه تغییر کند، اما فعلاً به نظر میرسد که طرفین قصد توافق دارند.»
نقش اسرائیل در استراتژی آمریکا
این موضع از نظر دیپلماتیک منطقی است، اما برای رسیدن به توافقی جدی، آمریکا نیازمند تهدید نظامی باقی میماند. نتانیاهوی تندرو مانع دیپلماسی نیست؛ بلکه یک ابزار مؤثر برای فشار ترامپ است. ایران باید بداند تا زمانی که برنامه غنیسازی اورانیوم را که مسیری بهسوی ساخت بمب است متوقف نکند، تهدید حمله نظامی همچنان پابرجاست. اگر تهران زیر بار نرود، باید بداند هیچکس نمیتواند اسرائیل را از اقدام بازدارد.
ترامپ قبلاً هم چنین موضعی گرفته بود. وقتی مجله تایم در آوریل از او پرسید که آیا نگران است نتانیاهو او را به سمت جنگ با ایران بکشاند، گفت نه. ترامپ ادامه داد: «شما طوری پرسیدید که انگار من ناآگاهانه وارد درگیری میشوم. اما اگر توافقی در کار نباشد، من خودم پیشقدم خواهم شد.» ایران نباید این پیام را نادیده بگیرد.
پیشنهاد جدید ایران و تغییر موضع
آخرین پیشنهاد ایران، که این بار از طریق خبرگزاری رویترز مطرح شده، این است: اگر آمریکا داراییهای مسدودشده ایران را آزاد کند و حق تهران برای تصفیه اورانیوم جهت مصارف غیرنظامی را در قالب یک «توافق سیاسی» بپذیرد که شاید بعداً به توافق هستهای جامعتری منجر شود تهران آماده است غنیسازی را «متوقف» کند. اما تا آن زمان ممکن است فرصت آسیبپذیری ایران از دست برود و مشخص نیست که آیا حاضر به دادن امتیازی پایدار خواهد بود یا نه.
حتی پذیرش یک توافق مقدماتی و غیربازدارنده نیز میتواند اقتصاد ایران را تا حدی تقویت کند، بیآنکه نیازی به لغو رسمی تحریمها باشد. چنین توافقی در عین حال میتواند به حفاظت از برنامه هستهای ایران کمک کند و زمان کافی برای پیشبرد دیگر جنبههای این برنامه را فراهم سازد همان راهبردی که تهران از ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ دنبال کرده بود.
اما مهمتر از اشکالات طرح جدید ایران، نشانههایی است که حاکی از عقبنشینی رژیم از مواضع قبلیاش است. تهران پیشتر اعلام کرده بود که با ترامپ، بهعنوان قاتل سردار قاسم سلیمانی، هرگز مذاکره نخواهد کرد—اما اکنون در حال مذاکره است. قبلاً هم گفته بود غنیسازی را متوقف نمیکند، اما حالا از احتمال توقف آن سخن میگوید.
ضعف موقعیت ایران و آینده مذاکرات
این تحولی جدی است. بهنام بنطلبلو از بنیاد دفاع از دموکراسیها میگوید: «ایران از آوریل ۲۰۰۶ حتی یک روز هم غنیسازی داخلیاش را متوقف نکرده.» اگر حالا حاضر به توقف باشد، نشانه آن است که تهران از میزان ضعف موقعیتش، بعد از نابودی بهترین سیستمهای دفاع هواییاش و دو ارتش نیابتیاش توسط اسرائیل، آگاه است.
نتیجهگیری ترامپ روشن است: باید روی مواضعش بایستد. او روز چهارشنبه توضیح داد که انتظار دارد توافقی حاصل شود که آمریکا بتواند «بازرسی کند، هر چیزی را بخواهد به دست بیاورد، و اگر خواست، نابود کند.» این به معنی انفجار تأسیسات، از جمله سانتریفیوژها، است و برای رسیدن به آن، باید زمان، فشار اقتصادی و شاید حتی تهدید نظامی را وارد معادله کرد.