صفحه اصلی / بین الملل / چگونه ایران حمایت هند را در مسائل هسته‌ای از دست داد؟

تحول روابط ایران و هند

چگونه ایران حمایت هند را در مسائل هسته‌ای از دست داد؟

ایران و هند که زمانی در مخالفت با تبعیض هسته‌ای متحد بودند، امروز بر سر مسائل ایدئولوژیک و روابط با اسرائیل از هم فاصله گرفته‌اند. این تحول نشان‌دهنده تغییری عمیق در ژئوپلیتیک منطقه و پیامدهای سیاست‌های ایدئولوژیک است.
روابط ایران و هند در مسائل هسته‌ای

سرویس خبری ایران من: روابط ایران و هند در مسائل هسته‌ای تحولی شگرف را تجربه کرده است. این دو کشور که زمانی در برابر تبعیض هسته‌ای متحد بودند، امروز بر سر مسائل ایدئولوژیک و مواضع منطقه‌ای از هم فاصله گرفته‌اند. این تحلیل به بررسی چگونگی تغییر این روابط و عواقب آن می‌پردازد.

 

استاندارد دوگانه در نظام هسته‌ای جهانی

 

ایران و هند که زمانی در مخالفت با سیاست‌های هسته‌ای در یک جبهه قرار داشتند، حالا بر سر مسائل ایدئولوژیک و روابط با اسرائیل از هم فاصله گرفته‌اند.

 

برنامه هسته‌ای ایران – یا آن‌چه بعد از جنگ ۱۲ روزه میان اسرائیل و ایران از آن باقی مانده – نمونه‌ای تلخ از واقعیت‌های سیاست بین‌الملل است. این برنامه نمادی از همان بازی قدرتی است که در آن کشورها از یک سو شعار خلع سلاح و عدم اشاعه را تکرار می‌کنند و از سوی دیگر، هم‌زمان به دنبال سلطه فناورانه یا حتی دسترسی به سلاح هسته‌ای هستند. تقریباً تمام قدرت‌های هسته‌ای امروز – از آمریکا تا هند – این مسیر مبهم و دوپهلو یا حتی نافرمانی آشکار را تجربه کرده‌اند. اما ایران هرگز اجازه نیافت چنین مسیری را تا پایان دنبال کند و حالا در نظامی که زمانی تلاش می‌کرد با آن از راه دیپلماسی کنار بیاید، به عنوان کشوری مطرود شناخته می‌شود.

 

مسیر مشترک ایران و هند در برابر آپارتاید هسته‌ای

 

من به عنوان یک هندی، می‌توانم بسیاری از دشواری‌های ایران را درک کنم. کشور من هم سال‌ها در برابر نوعی «آپارتاید هسته‌ای» که معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای در سال ۱۹۷۰ ایجاد کرد، ایستادگی کرد. این معاهده، امتیاز داشتن سلاح هسته‌ای را برای همیشه در دست پنج کشور نگاه داشت و عملاً سایر کشورها را از این حق محروم کرد. هند چنین تبعیضی را نپذیرفت و در نهایت در سال ۱۹۹۸ با وجود تحریم‌های بین‌المللی، دست به آزمایش‌های هسته‌ای زد تا بر حق حاکمیت خود در زمینه امنیت و استقلال راهبردی تأکید کند.

 

آتل بیهاری واجپایی، نخست‌وزیر وقت هند، همان زمان این معاهده را تبعیض‌آمیز خواند، چون «حق اشاعه عمودی را به پنج کشور داده بود، بی‌توجه به این‌که جهان از اساس با وجود خودِ سلاح‌های هسته‌ای مخالف است». این موضع ادامه همان دیدگاه اصولی ایندیرا گاندی بود. او هم در دهه ۱۹۷۰ این استاندارد دوگانه را رد کرد و تحت رهبری‌اش نخستین آزمایش‌های هسته‌ای هند در سال ۱۹۷۴ انجام شد.

 

ایران که پس از انقلاب ۱۹۷۹ عضو جنبش عدم تعهد شد، در آن سال‌ها از حمایت هند برخوردار بود – نه فقط در کلام، بلکه گاهی در عمل. اوایل دهه ۱۹۹۰، زمانی که ایران به دنبال توسعه زیرساخت هسته‌ای غیرنظامی بود، هند توافق کرد یک راکتور تحقیقاتی ۱۰ مگاواتی به تهران بفروشد. هرچند این قرارداد بعدها تحت فشار واشنگتن لغو شد، اما پیش از آن، گروهی از دانشمندان ایرانی در مؤسسات هندی آموزش دیده بودند.

 

جسونت سینگ، وزیر خارجه وقت هند، حتی تا سال ۲۰۰۳ هم تأکید می‌کرد هند برای کمک به برنامه بحث‌برانگیز تولید انرژی هسته‌ای ایران اقدام کرده و این همکاری را ادامه خواهد داد. در نگاه بسیاری از تحلیلگران و سیاست‌گذاران هند، تلاش ایران برای دستیابی به انرژی هسته‌ای – درست مانند هند – بیشتر نشانه اراده حاکمیتی بود تا نشانه تمایل به اشاعه تسلیحات هسته‌ای.

 

استدلال ایران هم روشن و برای خیلی‌ها منطقی بود: این کشور با امضای معاهده منع اشاعه، همان حق توسعه برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز را دارد که هر دولت عضو دیگری هم از آن برخوردار است. تهران بارها استاندارد دوگانه آمریکا و متحدانش را افشا کرد. همان‌هایی که زرادخانه‌های هسته‌ای اعلام‌نشده اسرائیل، هند و پاکستان را تحمل می‌کردند، در حالی که ایران را بابت برنامه غنی‌سازی غیرنظامی‌اش تحریم می‌کردند.

 

به همین دلیل، ایران توانست از نارضایتی گسترده‌ای که در کشورهای جنوب جهان وجود داشت بهره ببرد؛ این تصور که نهادهای بین‌المللی تنها در خدمت منافع غربی‌ها هستند و قوانین را به‌طور گزینشی اجرا می‌کنند.

 

تحول مسیر ایران و واکنش هند

 

اما همین‌جا است که وجه دیگری از این تراژدی آشکار می‌شود. برخلاف هند، جمهوری اسلامی ایران فقط با بی‌عدالتی‌های جهانی مقابله نمی‌کند؛ بلکه به دنبال تحقق یک پروژه ایدئولوژیک در نظم منطقه‌ای است. در دوران شاه، از ۱۹۵۳ تا ۱۹۷۹، ایران متحد نزدیک واشنگتن و اورشلیم بود و از آمریکا و فرانسه آموزش، فناوری و حتی راکتور هسته‌ای دریافت می‌کرد. اما امروز، این کشور یک دموکراسی کثرت‌گرا نیست. ایران با سرکوب مخالفت‌های داخلی، زیر پا گذاشتن هنجارهای بین‌المللی و تلاش برای صدور انقلاب اسلامی از طریق گروه‌های نیابتی مسلح مانند حماس، حزب‌الله و حوثی‌ها، دیگر نمی‌تواند مدعی باشد همچنان بخشی از تلاش جهانی برای برابری است؛ هرچند زمانی پرچم‌دار این مبارزه بود.

 

با این حال، وقتی اسرائیل در ژوئن سال گذشته تأسیسات هسته‌ای ایران را هدف قرار داد، تهران تلاش کرد خود را قربانی تجاوز غرب و اسرائیل معرفی کند؛ روایتی که به‌نوعی ادامه همان مواضع ضد‌استعماری کشورهای جنبش عدم تعهد بود. اما این روایت عمداً از این نکته چشم‌پوشی می‌کرد که ایران خود در تشدید درگیری‌های منطقه نقش داشته است. همان‌طور که برخی تحلیلگران در هند هم تأکید کردند، ایران قربانی یک «حمله غیرمنتظره» نبود؛ بلکه از اکتبر ۲۰۲۳ به‌طور مستقیم در جنگ میان اسرائیل و حماس درگیر بود.

 

در همین ماه، دولت هند از امضای بیانیه سازمان همکاری شانگهای که اقدامات اسرائیل را نقض حقوق بین‌الملل می‌دانست و محکوم می‌کرد، خودداری کرد. این موضع‌گیری هرچند غیرمنتظره نبود، اما نشان‌دهنده تغییری مهم در مناسبات ژئوپلیتیک منطقه است.

 

هند از زمان مذاکرات توافق هسته‌ای غیرنظامی با آمریکا در فاصله سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷، به‌تدریج از ادبیات آرمان‌گرایانه جنبش عدم تعهد فاصله گرفت و به همکاری راهبردی با ایالات متحده نزدیک شد. بخشی از این چرخش، ناشی از گسترش روابط امنیتی و نظامی هند با اسرائیل بود. دلیل دیگر هم این بود که برخی بازیگران و کشورهای وابسته به جنبش عدم تعهد – از جمله ایران و حماس – با پاکستان هم‌سو شدند و عملاً در جبهه‌ای علیه منافع هند قرار گرفتند.

 

پیامدهای شکست همکاری ایران و هند

 

هند امروز به این جمع‌بندی رسیده که هنگام ارزیابی تمایل ایران به دسترسی به توان هسته‌ای، سؤال اصلی این نیست که معاهده منع اشاعه تا چه اندازه عادلانه بوده است. پرسش اساسی این است که اهداف ایدئولوژیک جمهوری اسلامی چیست.

 

مسئله اصلی این نیست که ایران، همانند هند، به‌دنبال قابلیت هسته‌ای بود؛ بلکه این است که چنین تلاشی را با بسته‌ای از رویکردهای ایدئولوژیک و خشونت‌طلبانه گره زد که خود اصول صلح و احترام متقابل را زیر سؤال می‌برد. اصولی که همین معاهده منع اشاعه بر اساس آن طراحی شده بود. هند که زمانی با مواضع ایران همدردی می‌کرد، حالا دیگر حاضر نیست این تناقض را نادیده بگیرد. نتیجه این چرخش آن است که ایران در خطر از دست دادن یک شریک مهم منطقه‌ای قرار دارد؛ چه در همکاری‌های مشترک مثل پروژه بندر چابهار و چه در مسیرهای جدیدی مانند کریدور هند-خاورمیانه-اروپا.

 

خبرهای دیگر

تصویر آثار نگارگری محمود فرشچیان و پیام تسلیت رئیس جمهور

مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران

مراسم دریافت استوارنامه سفرای خارجی در کاخ ریاست جمهوری ایران

مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران

نقشه منطقه قفقاز با پرچم‌های ایران، آذربایجان و ارمنستان

مهدی سنایی، مشاور سیاسی رئیس‌جمهور

جنگ سایبری ایران اسرائیل

جنگ سایبری ایران و اسرائیل

عضو خبرنامه "ایران من" شوید

خبرنامه هفتگی

آخرین اخبار مهم ایران و جهان را برای شما ارسال خواهیم کرد

عضویت

آخرین اخبار ایران و جهان