صفحه اصلی / یادداشت ها / اسرائیل در سوریه به دنبال چیست؟ تحلیل محتوای رسانه‌های اسرائیلی از تحولات سوریه

عبدالرضا داوری، فعال رسانه

اسرائیل در سوریه به دنبال چیست؟ تحلیل محتوای رسانه‌های اسرائیلی از تحولات سوریه

اسرائیل در قبال سوریه جدید استراتژی پیچیده‌ای دارد: حفظ توازن شکننده که احمد الشرع را نه قوی و نه ضعیف نگه دارد. ترکیب حملات محدود، فضاسازی رسانه‌ای و پروژه خودمختاری دروزی‌ها برای کنترل از راه دور و مهار ایران بدون اشغال مجدد سوریه.
نقشه استراتژیک اسرائیل در سوریه و تحلیل سیاست خاورمیانه

سرویس خبری ایران من: پس از تغییرات گسترده در ساختار قدرت سوریه و ظهور احمد الشرع، سیاست اسرائیل نسبت به دمشق وارد فاز جدیدی شده است. این تحلیل به بررسی استراتژی چندبعدی تل‌آویو در قبال سوریه جدید می‌پردازد که ترکیبی از عملیات نظامی محدود، مدیریت رسانه‌ای، و طراحی توازن قدرت منطقه‌ای است.

 

مقدمه

 

پس از تحولات پرسرعت و پیش‌بینی‌نشده در ساختار حکمرانی سوریه و برآمدن احمد الشرع به‌عنوان رهبر جدید، رسانه‌های اسرائیلی به‌طرزی معنادار به بازتعریف روایی خود از معادلات سوریه پرداخته‌اند. بررسی محتوای این رسانه‌ها نه‌تنها چرخش نگرشی اسرائیل نسبت به دمشق را نمایان می‌سازد، بلکه پرده از استراتژی چندلایه و پیچیده‌ای برمی‌دارد که در آن امنیت، برتری نظامی، و مدیریت از راه دور با یکدیگر تلفیق شده‌اند. برخلاف گذشته که سیاست تل‌آویو در قبال سوریه صرفاً به مهار ایران و حزب‌الله خلاصه می‌شد، اکنون هدف اسرائیل حفظ نوعی توازن شکننده است که دولت الشرع نه به‌قدر کافی ضعیف باشد که فضای خلأ قدرت در آن، ایران و متحدانش را بازگرداند، و نه آن‌قدر قوی که در مرزهای شمالی اسرائیل به یک تهدید تمام‌عیار بدل شود.

 

احمد الشرع در آیینه رسانه‌های اسرائیلی: قهرمان یا تهدید؟

 

رسانه‌های اسرائیلی در مواجهه با احمد الشرع، دو تصویر به ظاهر متناقض اما استراتژیک ارائه کرده‌اند. از یک‌سو، او را تکنوکراتی سکولار و عمل‌گرا معرفی می‌کنند که با حذف بقایای نفوذ ایرانی و قطع دست حزب‌الله از جنوب سوریه، فرصت مناسبی برای ثبات منطقه‌ای فراهم کرده است. از سوی دیگر، همان رسانه‌ها نسبت به قدرت‌گیری یک ساختار امنیتی مقتدر در دمشق که رهبرانش سابقه تروریستی دارند، هشدار می‌دهند که می‌تواند در آینده، به پشتوانه ارتش بازسازی‌شده سوریه و حمایت‌های منطقه‌ای، در برابر اسرائیل بایستد.

 

برای نمونه، روزنامه «یدیعوت آحارونوت» در گزارشی از «ثبات هوشمند» در سوریه سخن گفت که می‌تواند «خطر را همزمان مهار و بازتولید کند.» این رسانه نوشت: «دولت احمد الشرع برخلاف رژیم اسد، ترجیح می‌دهد که ایران در حاشیه بماند اما این لزوماً به معنای دوستی با اسرائیل نیست.» کانال ۱۳ اسرائیل نیز در تحلیلی از آرون باراک، تحلیلگر نظامی خود، هشدار داد که «رفتارهای احمد الشرع نباید ما را نسبت به ظرفیت‌های نظامی دمشق آینده خوش‌خیال کند.»

 

سیاست چماق و هویج: ترکیب عملیات نظامی با نرم‌افزار رسانه‌ای

 

این تضاد در تصویرسازی رسانه‌ای، بازتاب مستقیم رویکرد موساد و ارتش اسرائیل در قالب سیاست موسوم به «چماق و هویج» است. اسرائیل در ماه‌های اخیر حملاتی محدود اما دقیق به برخی پایگاه‌های سوریه داشته؛ از جمله حمله هوایی اخیر به مواضعی در نزدیکی دمشق و السویدا، که بدون تقابل مستقیم با دولت الشرع، پیام هشدارآمیز روشنی در پی داشت. در همین حال، در لایه رسانه‌ای، نوعی مشروعیت‌دهی نرم به دولت جدید از سوی رسانه‌هایی مانند «هاآرتص» یا وبگاه «مکور ریشون» مشاهده می‌شود که بر ضرورت عدم بازگشت سوریه به مدار ایران تأکید دارند.

 

از این منظر، می‌توان گفت اسرائیل با احمد الشرع وارد فاز «مدیریت از طریق تهدید» شده است: حفظ توان بازدارندگی از یک‌سو، و اجتناب از ساقط کردن کامل دولت جدید از سوی دیگر. این توازن، اساس همان سیاست چماق و هویج اسرائیلی را شکل می‌دهد.

 

خودمختاری دروزی‌ها: پروژه امنیتی بلندمدت در جنوب سوریه

 

در لایه‌ای عمیق‌تر، سیاست قطعی اسرائیل تمرکز بر تثبیت خودمختاری دروزی‌های همسو با اسرائیل در جنوب سوریه و به‌ویژه استان السویدا است. از زمان تضعیف ارتش سوریه در دوران بشار اسد، تل‌آویو بارها تلاش کرده است که دروزی‌های جنوب، به‌ویژه در منطقه جبل‌العرب، به عنوان سپر انسانی و ژئوپلیتیک در برابر نفوذ ایران و نیروهای محور مقاومت عمل کنند. اکنون نیز رسانه‌های اسرائیلی به شکل هدفمند از «حق خودمختاری قومی» در جنوب سوریه سخن می‌گویند؛ مفهومی که پیش‌تر تنها در قالب تبلیغات حزب راست‌گرای «لیکود» مطرح می‌شد.

 

هدف این پروژه، ایجاد یک کمربند امنیتی پایدار و بومی در مرزهای شمالی اسرائیل با سوریه است؛ الگویی مشابه با تجربه سال‌های ۱۹۸۵ تا ۲۰۰۰ در جنوب لبنان، زمانی که «ارتش جنوب لبنان» با حمایت اسرائیل، خط تماس را از داخل خاک لبنان تا مرز اسرائیل کنترل می‌کرد.

 

نه تضعیف کامل، نه تقویت بی‌مهار: توازن شکننده تل‌آویو

 

اسرائیل از تجربه تلخ فروپاشی دولت‌های شکننده در لبنان و عراق آموخته است که هر خلأ قدرتی در منطقه، می‌تواند به‌سرعت از سوی محور ایران پر شود. بنابراین، رویکرد فعلی تل‌آویو در قبال دولت الشرع، نوعی از مهندسی سیاسی-نظامی است که در آن، نه اجازه می‌دهد دولت دمشق به یک بازیگر مقتدر بازگردد، و نه آن را چنان تضعیف می‌کند که فضای بازگشت ایران به سوریه فراهم شود.

 

این استراتژی، با حملات محدود، فضاسازی رسانه‌ای متضاد، و تعامل غیررسمی با برخی جناح‌های سیاسی و قومی در داخل سوریه ترکیب شده و هدف نهایی آن، کنترل میدان از راه دور بدون ورود به یک جنگ فرسایشی یا اشغال مجدد بخشی از خاک سوریه است.

 

نتیجه‌گیری

 

رسانه‌های اسرائیلی، آیینه سیاست واقعی تل‌آویو در قبال سوریه پس از احمد الشرع هستند: سیاستی پر از تناقض‌های حساب‌شده، هشدارهای محدود، و مشروعیت‌دهی ضمنی. هدف نه براندازی کامل و نه پذیرش بی‌قید و شرط دولت جدید است؛ بلکه تحمیل «سقف کنشگری مجاز» به دمشق، با تکیه بر چماق نظامی و هویج سیاسی. در این میان، پروژه خودمختاری دروزی‌ها به مثابه کمربند حائل امنیتی، کلید پایداری این استراتژی است.

 

اسرائیل در سوریه آینده، به‌دنبال آرامشی نیست که از اقتدار دمشق برآید، بلکه خواستار نظمی شکننده و قابل کنترل است که در آن، دمشق هر لحظه در معرض تهدید، اما همزمان مفید برای مهار ایران باشد.

 

یادداشت های دیگر

بحران انرژی ایران و مدیریت غیرتخصصی

عبداالله باباخانی، کارشناس انرژی

قانونگذاری رسانه و آزادی اطلاعات

عباس عبدی، فعال سیاسی-اجتماعی

شیرهای خشک و دریاچه‌های خشک‌شده ایران

فرناز فصیحی، رئیس دفتر سازمان ملل برای روزنامه نیویورک

پوتین در خاورمیانه و سقوط نفوذ روسیه

مایکل مک فال - عباس میلانی

نام نویسنده:

فعال رسانه

عضو خبرنامه "ایران من" شوید

خبرنامه هفتگی

آخرین اخبار مهم ایران و جهان را برای شما ارسال خواهیم کرد

عضویت

آخرین اخبار ایران و جهان