سرویس خبری ایران من: با انتخاب مجدد دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور آمریکا، تحلیلگران از احتمال تغییر در مسیر روابط واشنگتن و تهران سخن میگویند. این یادداشت با نگاهی به تجربه تاریخی “نیکسون در چین” و بررسی شکست سیاست “فشار حداکثری” در دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ، به تحلیل فرصتهای پیش رو برای تحول در روابط دو کشور میپردازد. آیا میتوان از ترکیب فشار هوشمند و دیپلماسی، راهی برای حل یکی از پیچیدهترین معماهای سیاست خارجی آمریکا یافت؟ تجربه شکست خورده گذشته و شرایط جدید منطقهای میتواند زمینهساز رویکردی متفاوت از سوی ترامپ در دور دوم ریاست جمهوریاش باشد.
پیشینه روابط و سیاستهای گذشته
در واشنگتن، عبارت “نیکسون به چین” دیگر جذابیت خود را از دست داده است. خصومت هر دو حزب نسبت به جمهوری خلق چین به حدی رسیده که امکان آشتی معجزهآسا دیگر وجود ندارد. با این حال، شاید دونالد ترامپ بتواند جایگزینی برای آن پیدا کند – با ایران. “ترامپ در دوره نخست زمامداریاش، یکجانبه از توافق هستهای (برجام) که سال ۲۰۱۵ به امضا رسیده بود، خارج شد. او مدعی شد با راهبرد “فشار حداکثری” میتواند پای ایران را به توافقی بهتر بکشاند.”این راهبرد نتیجه نداد. جو بایدن تلاش کرد تنشها با ایران را کاهش دهد اما در حالی کاخ سفید را ترک میکند که خاورمیانه در آتش میسوزد. رئیسجمهور منتخب در ژانویه فرصت دومی خواهد داشت. این فرصت طلایی میتواند سرآغازی باشد برای ترمیم رابطهای که نیم قرن است سایه بر سر حضور آمریکا در خاورمیانه سنگینی میکند.
چالشهای کنونی در روابط ایران و آمریکا
شکست ترامپ در دور اول به این دلیل بود که هیچکس نمیدانست او دقیقاً چه میخواهد. آیا فشار حداکثری قرار بود به توافق هستهای قویتری منجر شود؟ یا هدف وادار کردن ایران به تغییر سیاست خارجیاش بود؟ یا اصلاً براندازی نظام؟ بایدن اشتباه معکوسی مرتکب شد. دستیارانش با برجام ور رفتند و بیش از حد نرمش نشان دادند. اجرای سست تحریمها باعث شد صادرات نفت ایران پس از ۲۰۲۰ بیش از سه برابر شود که به حفظ بقای نظام کمک کرد.
سیاست جدید در قبال ایران باید ترکیبی از فشار قویتر همراه با مسیر مذاکره و اهداف بلندپروازانهتر باشد. اعمال فشار توجیهپذیر است. رفتار ایران از همیشه بدتر شده است. به اندازه چهار بمب اورانیوم با غنای بالا تولید کرده است. نیروهای نیابتیاش با اسرائیل میجنگند و تجارت در دریای سرخ را تهدید میکنند، و کارخانههای تسلیحاتیاش موشک و پهپاد برای روسیه تولید میکنند.
راهکارهای پیشنهادی برای آینده
نزدیکان ترامپ میگویند او سریعاً برای قطع فروش نفت ایران اقدام خواهد کرد. اجرای بهتر تحریمها، ایران را از میلیاردها دلار درآمد محروم خواهد کرد. کشورهای اروپایی امضاکننده برجام باید مکانیسم “بازگشت خودکار” را فعال کنند تا تحریمهای چندجانبه احیا شود و آمریکا باید به مراکز مهم تجاری از جمله دبی فشار وارد کند. واشنگتن باید به صراحت نشان دهد که در صورت لزوم، آماده است با حملات هوایی گسترده و پیدرپی، تمام تأسیسات هستهای ایران را با خاک یکسان کند.
سیاست فشار تنها یک روی سکه است. نکته ظریف اینجاست که کاخ سفید باید در کنار چماق، هویجی هم برای ایران در نظر بگیرد و دورنمای روشنتری را پیش روی تهران قرار دهد. حتی کشورهای خلیج فارس که زمانی خواستار فشار حداکثری بودند، اکنون از تنشزدایی استقبال میکنند.
چشمانداز تحول در روابط
از یک سو، فشار به تنهایی ممکن است تکرار دوره اول ترامپ را به همراه داشته باشد. تنشها اوج خواهد گرفت و احتمال دارد ایران علیه کشورهای خلیج فارس و منافع آمریکا دست به اقدام بزند. مشکل دیگر این است که احیای برجام کافی نخواهد بود. محدودیتهای سختگیرانهتر بر فعالیتهای هستهای ایران و نظارت دقیقتر لازم است. توافق همچنین باید شامل تعهد ایران به محدود کردن برنامه موشکی و توقف حمایت از شبهنظامیان منطقهای باشد.
ایران پیش از این چنین خواستههایی را رد کرده است. چرا اکنون باید موافقت کند؟ جمهوری اسلامی در ضعیفترین موقعیت خود از زمان جنگ با عراق در دهه ۱۹۸۰ قرار دارد. استراتژی بازدارندگیاش درهم شکسته است. حزبالله، قویترین نیروی نیابتیاش، از اسرائیل ضربه خورده است که همچنین بخش زیادی از پدافند هوایی آن را نابود کرده و بمباران تأسیسات هستهای را آسانتر کرده است. تورم بالاست و جوانان ایرانی خشمگین هستند. آیتالله خامنهای، رهبر ۸۵ ساله، جانشینی ندارد.
ترامپ باید روشن کند که هدفش تغییر رژیم نیست و با هماهنگ کردن هرگونه اقدام نظامی اسرائیل با آمریکا از غافلگیری جلوگیری کند. اگر ایران خواستههای او را برآورده کند، میتواند پاداش بزرگی پیشنهاد دهد: چشمانداز روابط عادی. دستاورد آمریکا، امنیت در خاورمیانه خواهد بود که به آن اجازه میدهد بر آسیا تمرکز کند. موانع بیشماری در برابر چنین معامله بزرگی وجود دارد. اما ترامپ عاشق عکس یادگاری است. سخت بتوان از نخستین دیدار میان یک رئیسجمهور آمریکایی و ایرانی فراتر رفت. تصور کنید: ترامپ در تهران.