سرویس خبری ایران من : در شرایط حساس کنونی خاورمیانه و در پی تحولات اخیر در نوار غزه، موضوع آتشبس میان لبنان و اسرائیل به یکی از مهمترین مباحث منطقهای تبدیل شده است. در این راستا، سخنان محمد رعد، رئیس فراکسیون وفاداری به مقاومت در پارلمان لبنان، دربردارنده نکات مهمی درباره شرایط و ملزومات هرگونه توافق احتمالی است. وی با تأکید بر تجربیات گذشته و اهمیت حفظ حاکمیت ملی لبنان، چارچوبهای اساسی موضع مقاومت را تشریح کرده است.
موضع مقاومت در قبال مذاکرات و گفتگو
به گزارش ایران من ، در سایه انتشار اخبار مربوط به قریب الوقوع بودن توافق آتشبس میان لبنان و اسرائیل، «محمد رعد» رئیس فراکسیون وفاداری به مقاومت در پارلمان لبنان، در سخنانی اعلام کرد: مقاومت اسلامی لبنان هرگز از تبادل نظر با دیگران بهویژه در مواردی که مربوط به حاکمیت، استقلال ملی و سرنوشت کشور است خودداری نمیکند و با تواضع، اعتماد و عزت در این زمینه رفتار میکند.
وی افزود: اما تجربه تلخی در برابر اسرائیل و دکترین نظامی و اصولی که مواضع و پروژههای این رژیم بر مبنای آن است، وجود دارد. منبع تهدید ادامهدار علیه حاکمیت ملی و امنیت و ثبات کشور ما، همواره وجود دشمن اسرائیلی بوده است که طمعورزیهای راهبردی و ایدئولوژیکی زیادی در لبنان دارد و این موضوع بر هیچ یک از اندیشمندان جهان، کارشناسان دینی و پژوهشگران سیاسی و تاریخی پوشیده نیست. دغدغه ما این است که مسائل مربوط به حاکمیت و امنیت ملی خود را بر اساس محافظت راهبردی از کشور در برابر تهدیدات دشمن صهیونیستی و خطرات آن تدوین کنیم.
تجربیات گذشته و قطعنامه ۱۷۰۱
این مقام حزبالله اضافه کرد: بنابراین با توجه به این قواعد و همه ملاحظاتی که اشاره کردیم، مقاومت اسلامی لبنان در برابر هر پیشنهاد یا طرحی که حداقل قواعد مذکور را رعایت کند و بر مبنای محافظت از حاکمیت لبنان و امنیت ملی آن و محافظت از کشور در برابر تهدیدات دشمن اسرائیلی باشد، با روی گشاده برخورد میکند؛ زیرا بدون رعایت این قواعد، ثبات لبنان و حاکمیت آن در معرض نوسانات مربوط به خلقوخو و منافع دشمن اسرائیلی قرار میگیرد.
رئیس فراکسیون مقاومت در لبنان ادامه داد: قطعنامه بینالمللی ۱۷۰۱ که در پی جنگ تجاوزکارانه آمریکا و اسرائیل علیه لبنان در سال ۲۰۰۶ صادر شد، الگویی برای در نظر گرفتن حداقل اصول حقوقی و منافع استراتژیک ملی لبنان است. با وجود اینکه مقاومت همواره به همه مفاد قطعنامه ۱۷۰۱ پایبند بوده است، بهویژه مواردی که در مرحله اول کار ذیل تعهداتش گنجانده شده بود، اما دشمن اشغالگر شروع به زیر پا گذاشتن همه این مفاد کرد و دستکم ۳۰ هزار بار این قطعنامه را نقض کرد؛ بدون اینکه طرفهای حامی و ناظر این قطعنامه اقدامی علیه اسرائیلی برای تحت فشار قرار دادن آن جهت توقف تجاوزاتش انجام دهند.
تحلیل اهداف رژیم صهیونیستی در منطقه
وی خاطرنشان کرد: این همان اتفاقی است که از سال ۲۰۰۶ تا ۷ اکتبر ۲۰۲۳ در لبنان رخ داد و بعد از آن شرایط اسرائیل و کشورهای همسایه فلسطین تغییر کرد. طبق درکی که مقاومت اسلامی لبنان از پروژه دشمن اسرائیلی و خطرات حمله این رژیم به غزه و پیامدهای آن داشت، حزبالله برای حمایت از غزه اقدام کرد؛ زیرا با توجه به تجارب قبلی کاملاً مشخص بود که اسرائیلی از طریق بازوهای بینالمللی خود و دستنشاندگان منطقهای، در زمانی که میخواست سوریه و توانمندیهای آن را از طریق جنگ تروریستی تضعیف کند، بهدنبال تضعیف مقاومت اسلامی در لبنان هم بود و سپس میخواست بر لبنان و کل منطقه مسلط شود و آنها را در برابر محور آمریکایی ـ اسرائیلی تسلیم کند.
محمد رعد تصریح کرد: در این میان دولت آمریکا هم حامی پروژه عادیسازی با اسرائیلی در منطقه بود و رژیمهای عربی منطقه را بهسمت پذیرش پروژه اسرائیلی سوق میداد. هدف از جنگ علیه سوریه، تضعیف این کشور، براندازی نظام آن و باز کردن راه برای هدف قرار دادن مقاومت در لبنان بود؛ علیرغم اینکه قطعنامه ۱۷۰۱ بهعنوان تنظیمکننده وضعیت میان اسرائیلی و لبنان از سال ۲۰۰۶ تثبیت شده بود، بنابراین بدون شک، جنگ جنایتکارانهای که رژیم اشغالگر بهبهانه عملیات طوفان الاقصی علیه غزه آغاز کرد، در واقع طرحی برای پایان دادن به حماس و همه گروههای مقاومت فلسطین در غزه بود؛ حتی اگر این کار مستلزم نابودی کامل نوار غزه و ملت آن و آوارگی این مردم باشد.
چشمانداز آتشبس و تضمینهای لازم
رئیس فراکسیون حزبالله خاطرنشان کرد: بنابراین دشمن اسرائیلی میخواست پروژه خود را با حمله مجدد به لبنان و تلاش برای پایان دادن به مقاومت اسلامی در این کشور تکمیل کند، تا بتواند نقشههای خود را پیش ببرد و لبنان را در معرض موازنههای جدید قدرت قرار دهد که در آن صورت نفوذ اسرائیل را در این کشور، با اشکال و ابزارهای ناشناخته تثبیت میکرد؛ بهطوری که لبنان هرگز رنگ ثبات را نبیند.
وی اظهار داشت: با توجه به این اهداف پروژه اسرائیل و زمینه، اهداف و ماهیت حملاتی که این رژیم علیه غزه و لبنان انجام داده و میدهد، در صورت مطرح شدن پیشنهاد توقف تجاوزات که در واقع بازگشت به اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ است و همه دولتهای لبنان به آن پایبند بودهاند، روشن است که دشمن سعی خواهد کرد طفره برود و تعلل کند و به اشکال و روشهای مختلف، تغییراتی را در قطعنامه ۱۷۰۱ اعمال کند تا به اثربخشی مقاومت پایان دهد. اگر استواری و ثبات مقاومت و مردم لبنان نبود، دشمن اسرائیلی به این بنبست پرهزینه و طاقتفرسا کشیده نمیشد.
رعد گفت: بنابراین بسیار بعید است که دشمن بدون فشار و یا از دست دادن اهرمهای فشار خود در میدان (علیه حزبالله)، به این پیشنهاد آتشبس پاسخ دهد و یا قبول کند که درباره توقف تجاوزات علیه لبنان حرف بزند، با وجود این، ما منتظر میمانیم تا نتایج مذاکرات غیرمستقیم را ببینیم؛ ضمن اینکه آنچه آقای نبیه بری، رئیس پارلمان لبنان درباره قطعنامه ۱۷۰۱ گفت و تأکید کرد که هیچگونه تغییری در این قطعنامه قابل پذیرش نیست، بیانگر منطق و تعهد ملی و مسئولانه بهحق حاکمیت و حق انسانی لبنان است که مقاومت، با ثبات و شجاعت و سربلندی از آن دفاع میکند.
این مقام حزبالله در پایان در پاسخ به این سؤال که آیا تضمینی برای تعهد دشمن به مفاد قطعنامه وجود دارد و آیا یک ضمانت سیاسی هست که بتوان به آن تکیه کرد، گفت: با شجاعت کامل، بهترین ضمانت، همان معادلهای است که مقاومت تثبیت و بار دیگر دشمن را مجبور به توقف تجاوزات آن میکند و اسرائیلی ها را از امکان تسلیم شدن لبنانیها و تجاوز به حاکمیت این کشور، ناامید میکند، این همان معادله ملت، ارتش و مقاومت است و اگر برخی هنوز هم در مورد منشأ این معادله و یا فعال شدن آن بحثی دارند و یا اینکه معادله دیگری را مطرح میکنند، بدانند که گفتگوی ملی حاکمیتی، تنها راه واقعی در این زمینه و ضامن تقویت آشتی ملی لبنانی است.