صفحه اصلی / بین الملل / ظریف: ترامپ قدرتمندتر خواهد بود اما گرایش به جنگ ندارد

محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیس جمهور

ظریف: ترامپ قدرتمندتر خواهد بود اما گرایش به جنگ ندارد

ظریف با تأکید بر ضرورت وفاق ملی، آن را راهکاری برای حل چالش‌های داخلی و خارجی می‌داند. او معتقد است موفقیت در عرصه بین‌المللی نیازمند همدلی داخلی است و تأکید می‌کند که ایران همچنان کنش‌گری مهم در منطقه است.
پاراگراف ها را بدون خلاصه کردن و بصورت یکپارچه تکمیل کن

سرویس خبری ایران من: در گفتگوی عمیق و راهبردی با محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیس‌جمهور، موضوعات مهم و کلیدی سیاست داخلی و خارجی کشور مورد بررسی قرار گرفته است. این مصاحبه که یک روز پیش از برگزاری “همایش وفاق ملی” انجام شده، به تحلیل مفهوم وفاق ملی، چالش‌های پیش روی کشور در عرصه‌های مختلف، و راهکارهای عملی برای تحقق اهداف ملی می‌پردازد. ظریف با نگاهی واقع‌بینانه و در عین حال راهبردی، به تشریح شرایط کنونی کشور و ضرورت اتخاذ رویکردی فرصت‌محور در مواجهه با چالش‌های داخلی و بین‌المللی می‌پردازد.

 

وفاق ملی: مفهوم و ضرورت

 

به گزارش ایران من، معاون راهبردی رئیس جمهور با بیان اینکه شخصیت ترامپ در دوره دوم تغییر نخواهد کرد، لذا خودمحور خواهد بود گفت: در این دوره بسیار قدرتمند است زیرا هر دو بخش کنگره، قضات دیوان عالی کشور و هم قسمت عمده‌ای از ایالت‌ها را در همراهی خود دارد. او همچنین توانسته شخصاً نظر مثبت قسمت عمده‌ای از مردم امریکا را بدون استفاده از امکانات حزبی جلب کند. بنابراین رئیس جمهوری قدرتمندی خواهد بود. به نظر من خود ترامپ گرایش به جنگ ندارد. من خیلی به این صحبت‌ها که کاسب است، اعتقاد ندارم به نظرم شخصیت فردی او مهم است اما به عقیده من ایران کنش‌گر مهم‎‌تری است؛ یعنی ما هستیم که تعیین می‌کنیم ترامپ چگونه با ما برخورد کند.

 

مشروح گفتگوی روزنامه ایران محمدجواد ظریف معاون راهبردی رئیس‌جمهور یک روز قبل از «همایش وفاق ملی» به شرح زیر است:

 

با وجود اینکه ایده «وفاق» به عنوان نقطه کانونی رویکرد دولت چهاردهم در مسیر اجرای سیاست‌های آن قرار دارد اما به نظر می‌رسد همچنان نسبت به مبنا و زمینه‌های شکل‌گیری آن، هم در سطوح نخبگانی و هم اجرایی تفاوت دیدگاه وجود دارد. به همین دلیل مسأله وفاق توسط برخی از چند جهت تقلیل داده شده است؛ اول اینکه از سطح ایده سیاسی به سطح نصیحت و موعظه عمومی تقلیل پیدا کرده است. دوم اینکه بیشتر گروه‌های سیاسی هدف وفاق بوده‌اند، نه اقشار جامعه. به عبارتی برای بسط وفاق در سطح عمومی برنامه عملیاتی و مؤثری ارائه نشده است. شاید برخی اقدامات در این زمینه مثل به تأخیر انداختن قانون حجاب یا تلاش برای رفع فیلترینگ مطرح شود اما سؤال این است که چقدر این اقدامات برای ایجاد وفاق در سطح عمومی و افزایش سرمایه اجتماعی در کشور مؤثر بوده است؟

 

راهکارهای تحقق وفاق ملی

 

آنچه از دیدگاه رئیس‌ جمهوری در رابطه با وفاق مطرح شده، این است که گرایش‌های سیاسی افراد بر منافع ملی ترجیح داده نشود، تصمیم‌گیری‌ها بر مبنای منافع ملی انجام شود و ظرفیت‌های شایسته در خدمت این منافع و فارغ از سوگیری‌های سیاسی باشد که مبتنی بر یک فرایند متمرکز بر منافع ملی خواهد بود. این دیدگاهی است که آقای دکتر پزشکیان دارند و براساس همین دیدگاه اقدام می‌کنند. این یک روش عمل است و چنانچه به عنوان یک راهکار مورد استفاده قرار گیرد، تغییرات زیادی در شرایط کشور به وجود می‌آورد.

 

آنچه شما به آن اشاره می‌کنید این است که ما هنوز نتوانستیم برای مفهوم وفاق یک تعریف واحد پیدا کنیم که همه در آن مشترک باشند. یک عده نقد کردند که این وفاق درواقع وفاق بین حاکمیت است؛ برخی هم گفتند وفاق یعنی تقسیم رانت بین گروه‌های مختلف داخل در قدرت. این مفهومی است که در حال حاضر در جامعه خیلی مطرح می‌شود اما من با آن موافق نیستم؛ گرچه ممکن است برخی در جامعه چنین تصویری داشته باشند. به اعتقادم هدف وفاق صرفاً این نیست که در داخل حاکمیت تفاهمی برای پیگیری منافع ملی ایجاد شود. گرچه این مهم است و خیلی‌ها معتقدند که توسعه صورت نمی‌پذیرد مگر اینکه در رأس هرم بین مدیران اصلی یک تعریف مشترک وجود داشته باشد. اینکه تلاش شود وفاق در داخل حاکمیت ایجاد شود از نظر خیلی از تئوریسین‌ها امر بدی نیست. اما به عقیده من وفاق باید مفهوم گسترده‌تری را دنبال کند که هدف آن کم کردن شکاف بین حاکمیت و مردم باشد.

 

چالش‌های سیاست خارجی و مذاکره با جهان

 

وقتی درباره وفاق صحبت می‌کنیم منظور نزدیک کردن کسانی است که از حاکمیت فاصله گرفته‌اند. کما اینکه وفاق در درون حاکمیت هم بدین معنی نیست که شما با رفقای خودتان صحبت کنید. بلکه بدین معناست که با افرادی که مخالف شما هستند، گفت‌و‌گو کنید. بنابراین وقتی می‌گوییم وفاق، معنی آن این است که با آن ۵۰ درصدی که در انتخابات شرکت نکردند نیز صحبت کنیم و با آنها به یک مفاهمه برسیم. حالا یک مرحله بالاتر می‌رویم و به این می‌رسیم که وفاق به چه صورت شکل می‌گیرد. یکی همان است که رئیس ‌جمهوری بیان می‌کنند یعنی همه توانمندی‌ها در چهارچوب منافع ملی به کار گرفته شود.

 

راهکارهای عملی برای گفتگو و وفاق ملی

 

اگر بخواهیم وفاق را بین خودمان، حاکمیت و مردم ایجاد کنیم باید تمرین شنیدن کنیم. یعنی مردم مسأله را بهتر از ما می‌دانند، راهکارهای غلط و دلایل اشتباه بودن آن و آسیب‌هایی را که متوجه‌شان شد، می‌دانند. لذا مهم‌ترین کار برای شروع وفاق، گفت‌و‌گو است. ما باید آماده شنیدن باشیم و در برنامه‌ای که قرار شده است در روز پنجشنبه برگزار شود، زمینه را برای چنین گفت‌و‌گوهایی فراهم می‌کنیم و امیدوار هستیم این یک شروع باشد. در میزگردها از نگرش‌های مختلف منتقد، اصولگرا و مجموعه اصلاح‌طلبی و کسانی که خارج از این نگرش‌ها در جامعه حضور دارند، دعوت شده است. ما آماده هستیم که بشنویم. در هیچ یک از پنل‌ها اعضای دولت سخنران نیستند. ولی از اعضای دولت دعوت شده که بیایند و شنونده باشند. درواقع در تلاش هستیم که در همه بخش‌ها یکی از اعضای دولت به عنوان شنونده حضور داشته باشند.

 

چالش‌های سیاست داخلی و خارجی

 

من اصلاً اخلاقی نگاه نمی‌کنم بلکه واقع‌گرایانه به این موضوع نگاه می‌کنم. پاسخ من به شما از منظر تئوری بازی‌ها بود، نه اینکه اخلاقی باشد. اخلاق یک ضرورت است اما شما نمی‌توانید بر اساس اخلاق، پیش‌بینی سیاسی کنید. چرا که کنشگران سیاسی الزاماً اخلاقی عمل نمی‌کنند. اخلاق یک ضرورت است اما ضرورتی است که نمی‌شود بر اساس آن حساب و کتاب کرد. بی‌اخلاقی در عالم سیاست یک قاعده است و شما باید برای کنش بر اساس این قاعده آمادگی داشته باشید.

 

دورنمای روابط با آمریکا و نقش منطقه‌ای ایران

 

به نظر من در کنش داخلی این حمایت وجود دارد. اما نگرانی‌هایی در مورد چنین کنش‌گری جهانی وجود دارد که باید دید آن نگرانی‌ها چگونه قابل رفع هستند. آن نگرانی‌ها هم کاملاً واقع بینانه است و من این را می‌پذیرم. کما اینکه نگرانی کسانی که در داخل می‌گویند چرا شما بحث وفاق می‌کنید، نیز واقع بینانه و قابل درک است. نگرانی‌های مطرح درباره کنش‌گری خارجی هم واقع بینانه است اما باید درباره آن یک گفت‌و‌گوی منطقی صورت گیرد. اما گزینه‌های دیگرمان چیست؟ یعنی واقع بینی منفی نباید ما را به بی‌عملی بکشاند زیرا برخی مواقع باعث از دست رفتن فرصت‌ها هم در داخل و هم خارج از کشور می‌شود. ما بیشتر اوقات به خاطر آنچه که خیال می‌کنیم، واقع نگری است، فرصت‌ها را از دست می‌دهیم.

 

تحلیل شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی

 

به موضوع توازن برگردیم. این نگرانی که شما به آن اشاره می‌کنید بیشتر ناظر بر نگرانی بخش‌هایی خاص از بدنه و جریان‌های سیاسی کشور است و همچنان با وجود ایده وفاق که آقای پزشکیان پیگیری می‌کند، خواست خودشان را تحمیل می‌کنند. در حوزه سیاست خارجی هم به‌نظر می‌رسد انفعالی که ما در بحث تصمیم‌گیری درباره سیاست‌های مهم به آن مبتلا شدیم، پیرامون نگرانی و خواست همین گروه‌هاست که ما نتوانستیم با آنها وفاق کنیم. بنابراین این سؤال مطرح است که دیدارهایی که آقای پزشکیان در ماه‌های اخیر با این جریان‌ها انجام دادند چه خروجی ملموسی داشته است؟

 

اولاً که سیاست‌های مبنایی مخصوصاً وقتی که به دنبال تغییر روش هستند، سریع به نتیجه نمی‌رسند. حرکت‌های اجتماعی سریع به نتیجه نمی‌رسند فقط باید مطمئن شد که در مسیر درست و به سمت هدف درست حرکت کنند. ما توقع اتفاقاتی را داریم که یک شبه به ثمر برسد؛ مثلاً اینکه توقع داریم شب بخوابیم و صبح بیدار شویم و ببینیم که پولدار شده‌ایم و مشکلات حل شده است. خب مردم به دلیل اینکه شرایط کشور خوب نیست توقع دارند رئیس‌جمهوری در عرض سه الی چهار ماه با ایده وفاق همه مشکلات را به‌سرعت حل کند. چنین چیزی امکان پذیر نیست. باید بپذیریم بازگشتن از مسیر چه هزینه‌هایی دارد.

 

نقش مردم و ضرورت حمایت از روند وفاق

 

در اینجا ضرورت دارد یادآوری کنم که در سال‌های آخر دولت آقای خاتمی، بخش عمده‌ای از جامعه پروژه عبور از ایشان را مطرح کردند و راضی نبودند. در شرایطی که دولت آقای خاتمی یکی از بهترین و موفق‌ترین دولت‌های بعد از انقلاب اسلامی بود. ما توقعاتی داریم که آن توقعات اساساً با واقعیات سازگاری ندارد، نه اینکه توقعات زیادی باشد. اینکه مردم توقع داشته باشند که زندگی خوبی داشته باشند، کاملاً بحق است. اما اینکه توقع داشته باشند این وضعیت بعد از یک دوره طولانی از شرایطی که در آن موجی از ناترازی‌ها ایجاد شده حتی برخی ناترازی‌ها با اهداف تخریبی صورت گرفته و سرمایه‌گذاری صورت نگرفته با آمدن یک دولت که به دنبال ایجاد یک وضعیت متفاوت است، یک شبه یا در فاصله ۲ الی ۳ ماه درست شود، یک‌مقدار نامعقول است.

 

آینده روابط با آمریکا و نقش ایران در منطقه

 

به نظر من باز هم به ایران بستگی دارد. قدرت شما مبتنی بر روایتی است که از خودتان دارید و من فکر می‌کنم نکاتی که رهبری گفتند که ما نیروی نیابتی نداشتیم واقعیت درستی است و من همیشه این را در صحبت هایم بیان کرده ام. نیروی نیابتی به گروهی گفته می‌شود حداقل در زمانی که برای شما مفید است، اقدام کند اما هیچ زمانی این اتفاق نیفتاده است. یکبار هم پیش نیامده است که ما نیاز داشته باشیم یکی از نیروهای خارجی متحد ما از طرف ما عمل کرده باشد. آنها بر اساس منافع و اعتقاداتشان علیه اشغال عمل کردند.

 

تحلیل روابط منطقه‌ای و گروه‌های مقاومت

 

ما بعد از فرمایش رهبری به این موضوع پرداختیم و آن را در «تیتر یک» روزنامه ایران بازتاب دادیم مبنی بر اینکه این گروه‌ها نایبان ما نیستند. پروکسی از تئوری‌های دولت محور از غرب نشأت می‌گیرد و چون دولت را مبنا قرار می‌دهند در نتیجه نیروهای غیردولتی را از طرف دولت پروکسی می‌دانند و به نیابت از دولت عمل می‌کنند.

 

نزدیک به ۴۰ سال است که من از نزدیک این مسائل را هم به عنوان متخصص علمی و هم کسی که کار حرفه‌ای خود را دنبال می‌کند، پیگیری کرده‌ام. من سراغ ندارم که گروهی به جای کشور ما اقدامی کرده باشد. این تصور را چه آن دسته از افرادی که در داخل داشتند اشتباه کرده و چه گروهی که از خارج داشتند. یعنی مقر امریکایی‌ها در بیروت در سال ۱۹۸۲ به این دلیل منهدم شد که آنها کشور لبنانی‌ها را اشغال کرده بودند. کسی به خاطر ایران این اقدام را انجام نداد. مگر حماس در ۷ اکتبر به خاطر ما حمله کرد؟

 

راهبردهای آینده و قدرت منطقه‌ای ایران

 

نه هماهنگی هم در کار نبوده است. بنابراین چنین تفکری که ما یک نیروی نیابتی داشتیم، درست نبوده است و این یعنی اینکه قدرت ما بعد از رفتن این نیروها کم نشده است؛ زیرا آنها ابزار قدرت ما نبوده‌اند. ما از آنها حمایت کرده و می‌کنیم. این حمایت به ما قدرت معنایی می‌دهد؛ ولی آنها ابزار قدرت ما نبودند؛ چون هیچ گاه از سمت ما اقدام نمی‌کردند. پس نباید اینطور فکر کرد که ما اکنون در مقابل ترامپ ضعیف‌تر هستیم. همه چیز به کنش‌گری ما بستگی دارد. الان دیگر دولت‌ها از تنها کنش‌گران صحنه بین‌المللی خارج شده و کنش‌گران غیردولتی عاملیت پیدا کرده‌اند و در این میان به کسی دیگر هم وابستگی ندارند. بنابراین این تصور که امروز قدرت خود را از دست داده‌ایم، یک تصور غلط است.

 

ایران یک کنش‌گر مهم منطقه و یک کشور تأثیرگذار محسوب می‌شود هنوز هم می‌تواند مؤثر باشد. بدون ایران هیچ مشکلی در منطقه حل نخواهد شد و ایران قسمتی از راه‌حل در منطقه است. وقتی که ایران با محوریت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی وارد میدان شد هم با هم توانستیم با افراط‌گرایی در منطقه مبارزه کنیم. نمی‌گویم ایران به تنهایی با افراط‌گرایی مبارزه کرد ولی حضور ایران بود که در این زمینه نقش عمده را بازی کرد. این چالش‌ها در منطقه ما رفع نشده است؛ لذا باید بدانیم که ارزشمند هستیم و توان کنش‌گری فعال داریم.

 

خبرهای دیگر

جلسه بررسی طرح انتقال پایتخت با حضور رئیس جمهور و مقامات ارشد دولتی

محمدصادق معتمدیان، استاندار تهران

مدودف در حال نقد سیاست‌های خارجی ترامپ

دیمیتری مدودف، معاون رئیس شورای امنیت روسیه

مذاکرات صلح غزه در دوحه

مذاکرات‌ آتش بس

واکنش مقامات اروپایی به ادعای ترامپ درباره الحاق گرینلند

آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا

عضو خبرنامه "ایران من" شوید

خبرنامه هفتگی

آخرین اخبار مهم ایران و جهان را برای شما ارسال خواهیم کرد

عضویت

آخرین اخبار ایران و جهان

Are you sure want to unlock this post?
Unlock left : 0
Are you sure want to cancel subscription?
-
00:00
00:00
Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00