سرویس خبری ایران من: برای رهبران روحانی ایران، گفتگو با «شیطان بزرگ» برای رسیدن به توافق هستهای و کاستن از تحریمهای کمرشکن، شاید این بار هوشمندانهترین گزینه از میان گزینههای دشوار پیش رو باشد. به گفته چهار مقام ایرانی، با وجود بیاعتمادی عمیق تهران به آمریکا و بهویژه دونالد ترامپ، نگرانی فزایندهای وجود دارد که خشم روزافزون مردم از سختیهای اقتصادی ممکن است به موجی از اعتراضات گسترده تبدیل شود. به همین دلیل، فارغ از موضعگیریهای سرسختانه و لحن تند رهبران مذهبی ایران در ظاهر، نوعی تمایل عملگرایانه در پشت درهای بسته قدرت در تهران برای دستیابی به توافق با واشنگتن شکل گرفته است.
فشار حداکثری و بحران اقتصادی
نگرانیهای تهران با بازگشت سریع سیاست «فشار حداکثری» دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ تشدید شده است؛ سیاستی که هدفش به صفر رساندن صادرات نفت ایران از طریق اعمال تحریمهای بیشتر و به زانو درآوردن اقتصاد نحیف کشور است. رئیسجمهور مسعود پزشکیان بارها به وخامت اوضاع اقتصادی در جمهوری اسلامی اشاره کرده و تأکید نموده که شرایط کنونی حتی از دوران جنگ تحمیلی در دهه شصت هم دشوارتر است.
او همچنین اخیراً به دور تازه تحریمهای آمریکا علیه نفتکشهای حامل نفت ایران اشاره کرده است. به گفته یکی از مقامات ایرانی، رهبران نگرانند که بستن تمامی کانالهای دیپلماتیک ممکن است آتش نارضایتی داخلی علیه آیتالله خامنهای را شعلهورتر کند – چرا که او در نهایت تصمیمگیرنده اصلی در نظام جمهوری اسلامی است.
الکس وتانکا، مدیر برنامه ایران در اندیشکده مؤسسه خاورمیانه در واشنگتن میگوید: «تردیدی نیست که مردی که از سال ۶۸ رهبر عالی بوده و جهتگیریهای سیاست خارجی او، بیش از هر کس دیگری مسئول وضع موجود است.» وضعیت نابسامان اقتصادی ایران بود که خامنهای را ناگزیر به پذیرش مشروط توافق هستهای با قدرتهای جهانی در سال ۹۴ کرد؛ توافقی که به برداشته شدن تحریمهای غرب و بهبود نسبی شرایط اقتصادی انجامید. اما با خروج ترامپ از برجام در سال ۹۷ و یورش دوباره او به اقتصاد ایران، سطح معیشت مردم بار دیگر به شدت افت کرد.
علیرضا یوسفی، معلم ۴۲ ساله اهل اصفهان میگوید: «اوضاع هر روز وخیمتر میشود. دیگر از پس اجاره خانه و پرداخت قبضها برنمیآیم و حتی نمیتوانم برای بچههایم لباس بخرم. با این تحریمهای جدید، دیگر زنده ماندن برایمان محال خواهد شد.» وزارت خارجه ایران از اظهارنظر در این باره خودداری کرد.
تنشهای دیپلماتیک و احتمال مذاکره
در همان حال که ترامپ با وضع تحریمهای تازه و تهدید به اقدام نظامی، فشار بر ایران را افزایش میداد، با ارسال نامهای به خامنهای و پیشنهاد مذاکرات هستهای، دریچهای برای گفتگو نیز گشود.
خامنهای روز چهارشنبه این پیشنهاد را رد کرد و بارها تأکید نمود که واشنگتن زیادهخواهی میکند و تهران زیر بار مذاکره تحت فشار نخواهد رفت. عباس عراقچی، دیپلمات کهنهکار ایرانی، در گفتگویی با روزنامه ایران که پنجشنبه منتشر شد، اظهار داشت: «اگر در شرایطی که طرف مقابل فشار حداکثری را اعمال میکند وارد مذاکره شویم، از موضع ضعف گفتگو خواهیم کرد و راه به جایی نخواهیم برد.» او در ادامه گفت: «آمریکا باید قانع شود که سیاست فشار کارساز نیست – تنها در این صورت است که میتوانیم در شرایط برابر پای میز مذاکره بنشینیم.» یکی از مقامهای بلندپایه ایرانی معتقد است چارهای جز دستیابی به توافق وجود ندارد و این امر شدنی است، هرچند پس از خروج ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۵ و بیاعتمادی عمیق ایران به او، راه دشواری در پیش خواهد بود. ایران تا کنون عمدتاً به مدد چین، که خریدار اصلی نفت این کشور و یکی از معدود کشورهایی است که به رغم تحریمها همچنان با تهران داد و ستد میکند، از فروپاشی کامل اقتصادی در امان مانده است. گرچه صادرات نفت ایران پس از خروج ترامپ از توافق هستهای افت چشمگیری داشت، اما در سالهای اخیر رو به بهبود گذاشته است.
طبق برآورد اداره اطلاعات انرژی آمریکا، ایران با یافتن راههایی برای دور زدن تحریمها توانسته در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ بیش از ۵۰ میلیارد دلار از محل فروش نفت درآمد کسب کند. با این حال، آینده صادرات نفت ایران در هالهای از ابهام قرار دارد، چرا که سیاست فشار حداکثری ترامپ با هدف خفه کردن فروش نفت ایران، دور تازهای از تحریمها را علیه نفتکشها و نهادهای درگیر در این تجارت به راه انداخته است.
زمامداران ایران همزمان با چالشهای متعدد دیگری نیز دست به گریبانند – از بحران آب و انرژی گرفته تا سقوط ارزش پول ملی، عقبنشینی نیروهای همپیمان منطقهای، و هراس فزاینده از حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای – که همگی با رویکرد سختگیرانه ترامپ تشدید شدهاند. بخشهای آب و انرژی کشور به دلیل کمبود سرمایهگذاری در زیرساختها، مصرف بیرویه ناشی از یارانههای دولتی، کاهش تولید گاز طبیعی و روشهای ناکارآمد آبیاری آسیب دیدهاند که نتیجه آن قطعی مکرر برق و کمآبی در نقاط مختلف کشور است. به گزارش سایتهای تخصصی ارز، مقامات دولتی و نمایندگان مجلس، ارزش ریال از زمان بازگشت تحریمها در سال ۹۷ تاکنون بیش از ۹۰ درصد در برابر دلار سقوط کرده است.
معیشت مردم و موج اعتراضات
نگرانی از رویکرد سختگیرانه ترامپ باعث شده مردم ایران به دنبال سرپناهی امن برای داراییهای خود باشند. به گزارش رسانههای رسمی، گرایش روزافزون ایرانیان به خرید دلار، ارزهای معتبر خارجی، طلا و حتی رمزارزها، نشانهای آشکار از بیاعتمادی به آینده ریال است. طبق گزارش رسانههای رسمی، بهای برنج نسبت به سال گذشته سه برابر شده است.
هزینه مسکن و خدمات شهری نیز جهش چشمگیری داشته و در برخی مناطق تهران و کلانشهرها تا ۶۰ درصد افزایش یافته که ریشه در سقوط ارزش ریال و گرانی مواد اولیه دارد. آمار رسمی، نرخ تورم را حدود ۴۰ درصد نشان میدهد، اما بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند این نرخ در واقعیت از مرز ۵۰ درصد گذشته است. مرکز آمار ایران از افزایش شدید قیمت خوراکیها خبر داده و گزارش کرده بیش از یکسوم کالاهای اساسی تنها در ماه ژانویه ۴۰ درصد گران شدهاند و قیمتها نسبت به سال قبل بیش از دو برابر شده است.
در ماه ژانویه، خبرگزاری تسنیم از قول ابراهیم صادقیفر، رئیس مؤسسه کار و تأمین اجتماعی گزارش داد که بین ۲۲ تا ۲۷ درصد جمعیت ایران زیر خط فقر به سر میبرند. این در حالی است که روزنامه جمهوری اسلامی هفته گذشته در گزارشی اعلام کرد نرخ فقر در کشور به حدود ۵۰ درصد رسیده است. مرتضی، فرشفروش ۳۹ سالهای که نخواست نام خانوادگیاش فاش شود، در تماس تلفنی از بازار بزرگ تهران میگوید: «به زحمت میتوانم از پس اجارهبهای مغازه و دستمزد کارگرانم بربیایم. کسی پولی برای خرید فرش ندارد.
اگر اوضاع همینطور پیش برود، ناچارم کارکنانم را تعدیل کنم.» او میافزاید: «وقتی حاضر نیستند با ترامپ گفتگو کنند، چطور انتظار دارند بحران اقتصادی حل شود؟ فقط بنشینید، با او حرف بزنید و به یک توافق برسید. آدم گرسنه که نمیتواند ادعای غرور کند.» مطابق گزارش رسانههای رسمی، تنها در ماه فوریه دستکم ۲۱۶ اعتراض از سوی اقشار مختلف جامعه از جمله بازنشستگان، کارگران، کادر درمان، دانشجویان و بازاریان در سراسر ایران برگزار شده است.
محور اصلی این اعتراضات مشکلات معیشتی، حقوقهای ناچیز و معوقات مزدی چندماهه بوده است. گرچه این اعتراضات تا به امروز محدود و پراکنده بودهاند، اما مقامات کشور نگرانند که با ادامه افت سطح زندگی مردم، بذر ناآرامیهای گستردهتر کاشته شود.
یکی از چهار مقامی که با دولت ارتباط نزدیک دارد، میگوید: «کشور به انبار باروتی میماند که کافی است یک جرقهی اقتصادی آن را به آتش بکشد.» حلقه حاکمیت به خوبی از خطر تکرار ناآرامیهایی مشابه اعتراضات سال ۱۴۰۱-۱۴۰۲ در پی جان باختن مهسا امینی در بازداشت، یا خیزش آبان ۹۸ در اعتراض به گرانی بنزین آگاه است. به گفته یکی از مقامات بلندپایه، چندین نشست در سطوح عالی برای بررسی احتمال شکلگیری موج جدیدی از اعتراضات – و تمهیدات لازم برای پیشگیری از آن – برگزار شده است.
با وجود این نگرانیها، مقامات ایرانی تأکید دارند که تهران تنها تا حد معینی حاضر به مذاکره با ترامپ است و خط قرمزهای روشنی دارد. آنها تصریح میکنند «زیادهخواهیهایی» مانند تعطیلی برنامه صلحآمیز هستهای یا محدودسازی توان موشکی متعارف ایران، به هیچ وجه قابل مذاکره نیست.
یکی از مقامات ارشد ایرانی میگوید: «درست است که نگرانیهایی درباره افزایش فشارهای اقتصادی و خشم فزاینده مردم وجود دارد، اما نمیتوانیم حق مسلم خود در دستیابی به انرژی هستهای را فقط به خاطر خواسته ترامپ کنار بگذاریم.» علی واعظ، مدیر برنامه ایران در گروه بینالمللی بحران، معتقد است زمامداران ایران بر این باورند که مذاکره زیر سایه فشار و اجبار، نه تنها نشانه ضعف است، بلکه به جای کاستن از فشارها، به تشدید آنها میانجامد. به گفته او: «به همین سبب است که آیتالله خامنهای چنین میاندیشد: خطرناکتر از رنج کشیدن زیر بار تحریمها، سر فرود آوردن در برابر آنهاست.»