سرویس خبری ایران من: با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و آغاز دور جدید ریاست جمهوری او، ایران در موقعیتی حساس قرار گرفته است. کاهش نفوذ منطقهای، چالشهای هستهای و فشارهای اقتصادی، تهران را به سمت بازنگری در رویکردهای خود سوق داده است. این گزارش به بررسی تغییرات اخیر در سیاست خارجی ایران، چالشهای پیش رو و گزینههای احتمالی برای مواجهه با این دوران جدید میپردازد.
تغییر رویکرد ایران در قبال آمریکا
سالهای متمادی، پرچم ایالات متحده بر کف ساختمان ریاستجمهوری نقش بسته بود، به گونهای که مراجعهکنندگان هنگام ورود ناچار به پا گذاشتن روی پرچم آمریکا بودند.
اما اندکی پیش از آغاز دوره ریاستجمهوری ترامپ، این پرچم به شکلی بیسروصدا محو شد. گرچه مقامات ایرانی در این خصوص توضیحی ارائه نکردند، این اقدام نشان از دگرگونی تدریجی در رویکرد تهران دارد. به نظر میرسد امسال، سرنوشتسازترین سال برای ایران پس از جنگ هشت ساله با عراق باشد. در شرایطی که کشور در شکنندهترین وضعیت خود طی سالهای اخیر به سر میبرد، مسئولان در تلاشند تا از تنش با رئیسجمهور جدید آمریکا پرهیز کرده و حتی به تفاهم با او دست یابند.
چالشهای منطقهای و تضعیف موقعیت راهبردی
بازگشت دشمن دیرین به کاخ سفید، همزمان شده با اوجگیری کشمکشهای هستهای ایران و غرب. این رویداد پس از سالی پرتنش رخ میدهد که معادلات قدرت در منطقه را به زیان تهران دگرگون ساخته است. نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، با کسب پیروزیهای پیدرپی که آسیبهای جدی به ایران و متحدانش در منطقه وارد کرده، اکنون با اعتماد به نفس بیشتری عمل میکند.
اسرائیل که در سال گذشته دو نوبت با ایران درگیری متقابل داشت، ادعا میکند بخش چشمگیری از سامانههای پدافند هوایی ایران را از کار انداخته است. حزبالله لبنان، اصلیترین متحد منطقهای تهران، به شدت آسیب دیده و با سقوط دولت اسد در سوریه، ایران یکی از مهمترین همپیمانان خود را از دست داده است. کارشناسان با اشاره به این شرایط معتقدند ایران در موقعیتی نیست که بخواهد با تحریک ترامپ، خود را در معرض درگیری نظامی با اسرائیل و احتمالاً آمریکا قرار دهد.
دورنمای مذاکرات و مواضع داخلی
به گفته ولی نصر، استاد مطالعات بینالملل دانشگاه جان هاپکینز، “امسال نقطه عطفی برای ایران به شمار میرود، چرا که شرایط راهبردی کشور دستخوش تغییرات اساسی شده است. ایران نه تنها اهرمهای خود برای مهار اسرائیل را از دست داده، بلکه در برابر اروپا و آمریکا نیز در موضع ضعیفتری قرار گرفته است.”
پیشبینی میشود ترامپ به همان رویکرد سختگیرانه دوره پیشین خود بازگردد؛ دورهای که با خروج از توافق هستهای ۲۰۱۵ و اعمال سیاست “فشار حداکثری”، تحریمهای گستردهای علیه ایران وضع کرد.
با این حال، نشانههایی از تمایل ترامپ به گفتگو دیده میشود. او استیو ویتکوف را به عنوان نماینده ویژه خود در خاورمیانه مأمور بررسی راههای دستیابی به توافق با ایران کرده و هفته گذشته اظهار داشت: “اگر بتوانیم مسئله هستهای ایران را حل و فصل کنیم، دستاورد بزرگی خواهد بود.”
به گفته منابع دیپلماتیک غربی، دولت مسعود پزشکیان، در هفتههای اخیر اشتیاق بیشتری به یافتن راهحل از طریق مذاکره نشان داده است. این رویکرد هم برای کاستن از فشارهای اقتصادی داخلی است و هم به دلیل موقعیت شکننده کنونی و تلاش برای پرهیز از رویارویی نظامی با آمریکا و اسرائیل.
فرصتها و تهدیدهای پیش رو
با این وجود، دیپلماتها هشدار میدهند شکست این تلاشها میتواند به رویارویی ایران و غرب بینجامد. کشورهای اروپایی که پیشتر با سیاست فشار حداکثری ترامپ مخالف بودند، اکنون به دلیل رفتارهای ایران – از جمله پیشروی در برنامه هستهای، فروش سلاح به روسیه و اتهام هدف قرار دادن شهروندان غربی – موضع تندتری گرفتهاند.
در شرایطی که ایران به غنیسازی اورانیوم در سطح نزدیک به تسلیحاتی ادامه میدهد و بیش از هر زمان دیگری به توانایی ساخت سلاح هستهای نزدیک شده است، دیپلماتهای غربی تأکید میکنند که زمان وعده و وعید گذشته و باید اقدامات عملی صورت گیرد.
بندهای موسوم به “غروب” در توافق ۲۰۱۵ که مقرر است در ماه اکتبر ۲۰۲۵به پایان برسد، به محدودیتهای هستهای ایران خاتمه خواهد داد و عملاً پایانی بر توافقی خواهد بود که مدتهاست به حالت تعلیق درآمده است.
با نزدیک شدن به این موعد، تهدید جدیای که متوجه ایران است، احتمال فعال شدن سازوکار “ماشه” از سوی قدرتهای غربی است. در صورت نبود توافقی جدید، این اقدام میتواند به بازگشت تحریمهای سازمان ملل و انزوای بیشتر ایران در عرصه بینالمللی منجر شود.
در فضای داخلی ایران، جریان اصلاحطلب گفتمانی عمومی را برای ترغیب آیتالله خامنهای و سپاه پاسداران به مذاکره آغاز کرده است. آنها بر این باورند که این شاید آخرین فرصت برای پیشگیری از بحرانی جدی باشد.
حسین مرعشی، از چهرههای شاخص جریان اصلاحطلب، در سخنرانی اخیر خود اظهار داشت: “پزشکیان این فرصت را دارد که برای ایران قدمهای سرنوشتسازی بردارد. نخستین گام او باید گشودن فصلی نو در عرصه سیاست خارجی باشد. واقعیت این است که ما دیگر در لبنان، سوریه و عراق نفوذ گذشته را نداریم.”
با وجود این، صاحبنظران سیاسی داخل ایران میگویند تهران نمیخواهد تصویری از خود نشان دهد که گویی از سر درماندگی به میز مذاکره آمده است.
یکی از نزدیکان آیت الله خامنه ای اظهار داشت: “همزمان با ایستادگی در برابر فشارهای آمریکا، آمادگی خود را برای گفتگو نیز نشان خواهیم داد. ایران میکوشد از هرگونه اقدام تحریکآمیز علیه واشنگتن خودداری کند، حتی اگر در نهایت مذاکرات به نتیجه نرسد.”
این مقام نزدیک به آیت الله خامنه ای پذیرفت که حملات پیاپی اسرائیل به ایران و گروههای همسو با تهران در “محور مقاومت”، از جمله حزبالله و حماس، سبب شده است رهبران ایران در ارزیابی خود از جایگاه و نفوذ کشور در خاورمیانه بازنگری کنند.
با این حال، وی تأکید کرد که ایران همچنان از ابزارهایی برای “تغییر معادلات میدانی” برخوردار است، هرچند از ذکر جزئیات خودداری کرد. به گفته او: “درست است که جمهوری اسلامی آسیب دیده، اما این به معنای تغییر در اصول و راهبردهای داخلی و خارجی ما نیست.”
نصر میگوید: “ایرانیها به هیچ وجه خود را در موقعیت ضعفی که دیگران ترسیم میکنند، نمیبینند. البته نقاط ضعف آنها انکارناپذیر است، اما معتقدند چنانچه ترامپ راه دیپلماسی را در پیش نگیرد، با محدودیتهای جدی روبرو خواهد شد. به ویژه آنکه درگیری نظامی میتواند به بحرانی غیرقابل کنترل برای آمریکا تبدیل شود.”
در دور نخست ریاست جمهوری ترامپ، زمانی که سیاست “فشار حداکثری” علیه ایران در جریان بود، نیروهای ایرانی به دست داشتن در حملات به نفتکشها در خلیج فارس متهم شدند. همچنین انگشت اتهام حمله موشکی و پهپادی به تأسیسات نفتی عربستان در سال ۲۰۱۹ به سوی ایران نشانه رفت.
اما رفتار غیرقابل پیشبینی ترامپ در جای دیگری خود را نشان داد. او که در ابتدا تمایلی به درگیری نظامی نداشت، ناگهان در سال ۲۰۲۰ دستور ترور سردار قاسم سلیمانی، تأثیرگذارترین فرمانده نظامی ایران را صادر کرد؛ اقدامی که دو کشور را تا آستانه جنگی تمام عیار پیش برد.
به باور برخی تحلیلگران، آسیبهایی که به محور مقاومت وارد شده و کاهش نفوذ منطقهای ایران، ممکن است تهران را به سمت توافق با ترامپ سوق دهد؛ توافقی که میتواند تضمینهای امنیتی در برابر حملات احتمالی اسرائیل را به همراه داشته باشد.
صنم وکیل، رئیس بخش خاورمیانه در اندیشکده چتم هاوس، معتقد است تهران باید هر چه زودتر ترامپ را به مسیر توافق هدایت کند تا از تشدید “فشار حداکثری” آمریکا و خطر حملات گستردهتر اسرائیل در امان بماند.
او تأکید میکند: “اگر ایران پیشنهاد قابل توجهی روی میز نگذارد، باید منتظر موج سوم حملات اسرائیل باشد؛ حملاتی که این بار با پشتیبانی کامل دولت آمریکا همراه خواهد بود. در این میان، آنچه به خطر افتاده، تنها موجودیت نظام نیست، بلکه بقای اقتصادی و توانایی آن برای احیای خود و بازیابی مشروعیتش است.”