صفحه اصلی / مصاحبه های تلویزیونی / مصاحبه کریستین امانپور با سیروس ناصری عضو پیشین تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران

سیروس ناصری، دیپلمات اسبق

مصاحبه کریستین امانپور با سیروس ناصری عضو پیشین تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران

سیروس ناصری، عضو پیشین تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای، تحلیل می‌کند که تهدید نظامی علیه ایران این‌بار جدی است. او معتقد است امکان توافقی متوسط وجود دارد که می‌تواند به لغو تحریم‌ها منجر شود و زندگی مردم ایران را بهبود بخشد.
سیروس ناصری در حال تحلیل مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا

سرویس خبری ایران من: در این مصاحبه ویژه، سیروس ناصری، عضو پیشین تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران، به بررسی وضعیت کنونی روابط ایران و آمریکا و چشم‌انداز مذاکرات جدید می‌پردازد. ناصری با تجربه غنی خود در زمینه دیپلماسی هسته‌ای، تحلیلی عمیق از پشت پرده مذاکرات، تهدیدهای نظامی و فرصت‌های اقتصادی احتمالی ارائه می‌دهد.

 

امانپور: مهمان این بخش از برنامه، یکی از اعضای پیشین تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران است؛ فردی که حالا به عنوان تاجر و مشاور غیررسمی با ارتباطاتی گسترده، همچنان در فضای مذاکرات نقش‌آفرینی می‌کند. سیروس ناصری در زمان شکل‌گیری برجام در دولت اوباما هم حضور داشت. حالا در آستانه دور تازه‌ای از مذاکرات، برای گفت‌وگو با ما به استودیو آمده تا نگاهی از درون به آنچه در پشت‌پرده می‌گذرد ارائه دهد. آقای ناصری، به برنامه ما خوش آمدید.

 

ناصری: ممنونم از دعوت شما، خوشحالم که اینجا هستم.

 

امانپور: ما هم خوشحالیم، چون واقعاً می‌خواهیم بفهمیم پشت صحنه چه می‌گذرد. شما از همان ابتدای مسیر مذاکرات هسته‌ای ایران در این روند دخیل بودید؛ هم به صورت رسمی و هم بعدها غیررسمی. از جمله در جریان توافق برجام. به نظرتان این‌بار چقدر احتمال دارد که به توافقی برسیم؟

 

ناصری: اگر بخواهم کوتاه بگویم، بله. اما پاسخ دقیق‌تر، نیاز به بررسی زمینه‌ها و شرایط دارد.

 

زمینه مذاکرات فعلی

 

امانپور: خب، بیایید به فضای فعلی نگاه کنیم. ترامپ در دیدار با نخست‌وزیر اسرائیل اعلام کرده مذاکراتی در جریان است. به گفته او، نامه‌ای هم برای رهبر عالی ایران فرستاده تا اطمینان دهد هدفش فقط این است که ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا نکند و نتواند اورانیوم غنی‌شده‌اش را به مرحله نظامی برساند. بعد از آن، ویتکوف به عمان رفت و به نظر می‌رسد که همه چیز یک چرخش ۱۸۰ درجه‌ای داشته. حالا وزیر خارجه ایران، آقای عراقچی گفته: «اظهارات متناقض مقام‌های آمریکایی کمکی نمی‌کند. مواضع واقعی پشت میز مذاکرات روشن می‌شود. اگر آمریکا رویکرد سازنده‌ای داشته باشد، ما هم امیدواریم بتوان گفت‌وگو درباره چارچوب توافق را آغاز کرد.» این وضعیت را برای ما تحلیل می‌کنید؟

 

ناصری: ببینید، این وضعیت برای تیم ایران یک حس کاملاً آشناست. یک جور دژاوو است. عراقچی و همکارانش این مسیر را در دو دهه گذشته بارها تجربه کرده‌اند. هر بار که تلاش‌هایی برای مذاکره با غرب شکل گرفته، شرایط مشابهی پیش آمده. شاید یادتان باشد از زمان مذاکرات با ترویکای اروپا شروع شد، شما هم آن دوران را در ژنو پوشش می‌دادید، وقتی‌که مذاکرات به نقطه اوج رسید. در همه این تلاش‌ها، گفت‌وگوها پیش می‌رود، اما یک‌باره یکی از طرف‌های غربی—اغلب هم آمریکایی‌ها—می‌آیند و می‌گویند که همه چیز باید از نو آغاز شود. کل چارچوب باید برچیده شود. در حالی‌که خیلی خوب می‌دانند این مطالبه هرگز از طرف ایران پذیرفته نخواهد شد.

 

تاریخچه برجام

 

امانپور: بعد از کش‌وقوس‌های فراوان، سرانجام توافقی به‌دست آمد، یعنی برجام. حدود دو سال مذاکره برای رسیدن به آن طول کشید، اما به نظر می‌رسید که نتیجه‌بخش بود. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تأیید کرده بود که ایران به تعهداتش پایبند بوده. انتظار می‌رفت تحریم‌ها کاهش پیدا کند و شرایط اقتصادی بهبود یابد. اما وقتی ترامپ به قدرت رسید، از برجام خارج شد و گفت می‌خواهد توافق بهتری را رقم بزند. حالا ایران به سطح غنی‌سازی ۶۰ درصدی رسیده که فاصله چندانی با نقطه ساخت سلاح ندارد. چرا حالا شما فکر می‌کنید ایران و ترامپ می‌توانند دوباره به توافق برسند؟

 

ناصری: خب، از نگاه آمریکایی‌ها—حداقل به‌نحوی که خودشان آن را روایت می‌کنند—شرایط به نقطه‌ای رسیده که موضوع ایران به تهدیدی فوری تبدیل شده. وقتی چیزی در دسته “تهدید فوری” قرار می‌گیرد، طبیعی است که گزینه‌های نظامی هم روی میز مطرح شود. در همین حال، مسیر دیپلماسی هم به‌صورت موازی دنبال می‌شود. من نمی‌گویم که این منطق، منطق درستی است، اما روند اتفاقات چنین مسیری را نشان می‌دهد.

 

ارزیابی تهدید نظامی

 

امانپور: پس شما می‌گویید که ترامپ ناو هواپیمابر اعزام کرده، بمب‌افکن‌های B-52 را مستقر کرده، اسرائیل هم با لحن تند وارد میدان شده. با این حال، آمریکایی‌ها همچنان به دنبال توافق هستند؟

 

ناصری: بله، تهدید نظامی این بار واقعی است. برخلاف گذشته که دولت‌های آمریکا صرفاً از «گزینه نظامی» به عنوان ابزار فشار استفاده می‌کردند—مثلاً در دوران اوباما—این بار واقعاً آمادگی‌هایی صورت گرفته که نشان می‌دهد امکان اقدام وجود دارد. این فقط یک «گزینه روی میز» نیست.

 

امانپور: یعنی ایران احساس کرده که این تهدید، یک تهدید فعال و جدی است؟ که ممکن است واقعاً اجرا شود، چه از سوی آمریکا و چه به واسطه یا با چراغ سبز به اسرائیل؟

 

ناصری: بله، و یکی از تفاوت‌های اصلی اکنون با دوره مذاکرات ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ همین است. نقش اسرائیل در این دور بسیار پررنگ‌تر شده. این مسئله همه‌چیز را پیچیده‌تر می‌کند، چون موضع اسرائیل فراتر از حداکثری‌گرایی است. همین مسئله باعث می‌شود فضای تصمیم‌گیری در واشنگتن هم پرتنش‌تر شود. برای مثال، ویتکوف به عمان می‌رود، وعده‌هایی می‌دهد، بعد به واشنگتن برمی‌گردد، و در «اتاق وضعیت» (situation room) جلسه‌ای برگزار می‌شود که نتیجه‌اش اغلب یک عقب‌نشینی یا تغییر تاکتیک است.

 

دیدگاه‌های متفاوت در دولت آمریکا

 

امانپور: به نظر می‌رسد که در درون دولت ترامپ هم اختلاف‌نظر وجود دارد. مثلاً کسانی مثل جی‌دی ونس بر دیپلماسی تأکید دارند، درحالی‌که چهره‌هایی مانند مارکو روبیو یا حتی وزیر خارجه، لحن بسیار تندتری دارند. با توجه به مواضع قبلی رهبر ایران که گفته بود «به آمریکایی‌ها نمی‌توان اعتماد کرد»، چه چیزی باعث شده آیت‌الله خامنه‌ای با ورود به مذاکرات موافقت کند؟

 

ناصری: من متخصص نظامی نیستم، اما اجازه دهید با یک فرض شروع کنم. تصور کنید در واشنگتن، در اتاق وضعیت، تصمیم‌گیرندگان دور هم نشسته‌اند. جلسه‌ای در مسقط برگزار شده، نشست بعدی هم در راه است، و همه می‌خواهند بدانند چه گزینه‌هایی روی میز است. مثلاً فرض کنید ترامپ از وزیر دفاع یا رئیس ستاد مشترک، آقای فاینبرگ، می‌پرسد: «آیا می‌توانیم تأسیسات اصلی ایران را هدف بگیریم؟ آیا می‌توانیم مواد هسته‌ای را از بین ببریم؟»

 

امانپور: منظورتان همان حدود ۲۷۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصدی است؟

 

ناصری: دقیقاً. و حالا فرض کنیم ترامپ بپرسد: آیا می‌توان با اطمینان گفت که ارتش آمریکا قادر است این مواد را نابود کند یا به‌دست آورد، بدون اینکه تبعات شدید زیست‌محیطی یا سیاسی داشته باشد؟ به گمانم هیچ ژنرالی با اطمینان بالا چنین چیزی را تأیید نخواهد کرد. اینجاست که پرسش اصلی مطرح می‌شود: آیا واقعاً می‌توان تصمیم به اقدام نظامی گرفت؟ پاسخ روشن نیست. همین تردیدهاست که باعث شده ترامپ احتمالاً به دیپلماسی بهای بیشتری بدهد.

 

بازگشت به میز مذاکرات

 

امانپور: به نظر می‌رسد ویتکوف خیلی زود، خیلی نرم شد—حداقل این‌طور برداشت می‌شود. او فقط همان حرف‌هایی را تکرار کرد که ترامپ گفته بود.

 

ناصری: بله، دقیقاً همین‌طور است.

 

امانپور: حالا فکر می‌کنید در کاخ سفید به این نتیجه رسیده‌اند که باید با موضعی سخت‌تر وارد مذاکرات شوند؟

 

ناصری: فکر می‌کنم همین‌طور باشد. به احتمال زیاد در دور بعدی مذاکرات، شاهد تنظیم مجددی در رویکرد آمریکا خواهیم بود. سطحی از گفتگو یا بستری که برای ایران قابل بررسی و مذاکره باشد. در غیر این صورت، ادامه‌ی مذاکرات بی‌معنا خواهد بود.

 

موضع فعلی ایران و فشارها

 

امانپور: در مورد فشار نظامی صحبت کردیم، اما ایران طی یک سال اخیر با عقب‌نشینی‌های زیادی مواجه شده. شاهد بودیم موشک‌های بالستیک ایران نتوانستند از سد سامانه دفاعی گنبد آهنین اسرائیل عبور کنند. همچنین، اسرائیل در دو حمله گسترده، زیرساخت‌های نیابتی ایران را در منطقه هدف قرار داد—از حماس و حزب‌الله گرفته تا رژیم بشار اسد در سوریه. به نظر می‌رسد ایران در موقعیت آسیب‌پذیری قرار دارد. آیا تصور می‌شود که اگر ایران توافق نکند، ممکن است سقوط نظام سیاسی در دستور کار باشد؟ از داخل کشور چه فشاری احساس می‌شود، مخصوصاً با توجه به اعتراضاتی که شاهد بودیم؟

 

ناصری: من نمی‌توانم دقیق بگویم رهبران ایران چه تصمیمی می‌گیرند یا چه احساسی دارند، اما یک نکته روشن است: ترامپ کاملاً صریح گفته که ایران نباید به سلاح هسته‌ای دست یابد. حالا اگر بخواهند این را جدی بگیرند، باید یک سازوکار برای «اطمینان یافتن» وجود داشته باشد. این یعنی دو چیز: نخست، تضمینی که ایران به مواد هسته‌ای قابل استفاده در ساخت بمب دست پیدا نکند؛ دوم، وجود نوعی نظارت که این وضعیت را کنترل کند.

 

در طرف مقابل، آمریکا هم می‌داند که اگر قرار است به توافقی برسد، باید درباره لغو تحریم‌ها گام‌هایی بردارد. من فکر می‌کنم ایران، علاوه بر در نظر گرفتن تهدید، دارد به این موضوع به چشم یک فرصت هم نگاه می‌کند. تفاوت این مذاکرات با دوره اوباما در این است که اوباما دستش بسته بود؛ کنگره را در اختیار نداشت، و برای دادن هر امتیاز واقعی باید با محدودیت‌های زیادی کنار می‌آمد. اما ترامپ، نه‌تنها ابزار رسانه‌ای را خوب می‌شناسد، بلکه توان همراه‌کردن کنگره را هم دارد. این یعنی اگر بخواهد، می‌تواند گام‌های جدی‌تری در لغو تحریم‌ها بردارد.به همین دلیل است که من فکر می‌کنم ترامپ، برخلاف ظاهر ماجراجویانه‌اش، نگاه بلندپروازانه‌ای دارد. او اهل ریسک است، اما در عین حال اگر احساس کند می‌تواند با یک توافق، هم امتیاز سیاسی بگیرد، هم فرصت اقتصادی ایجاد کند، جلو می‌رود. به‌ویژه اینکه ایران، از نظر ژئوپلیتیکی، می‌تواند برای آمریکا یک اهرم توازن‌ساز در برابر چین باشد. به یاد دارم که مکنزی، در سال ۲۰۱۵ گفته بود ایران از نظر ذخایر ارزی، ظرفیت تبدیل‌شدن به یک اقتصاد یک‌تریلیون دلاری را دارد. ترامپ عاشق پروژه‌های بزرگ است. اگر ایران را شریک تجاری بالقوه‌ای ببیند که می‌تواند به کاهش نفوذ چین هم کمک کند، احتمالاً تلاش می‌کند به توافق برسد.

 

مسئله ذخایر اورانیوم

 

امانپور: درباره ذخایر اورانیوم گفتید. در چارچوب برجام اصلی، روسیه اورانیوم غنی‌شده ایران را تحویل گرفت. اما حالا ایران می‌گوید حاضر نیست ذخایرش را کنار بگذارد. چون یک بار توافق کرد، ولی آمریکا زیرش زد. حالا می‌پرسد: چرا باید دوباره اعتماد کند؟ اگر دوباره آمریکا عقب‌نشینی کند چه؟ این مسئله به‌نوعی گره اصلی ماجرا نیست؟ ضمناً در حال حاضر هم ایران با روسیه در این باره در حال مذاکره است، درست است؟

 

ناصری: بله، اما فکر می‌کنم آنچه الان بین تهران و مسکو در جریان است، بیشتر در حد تبادل نظرات و هماهنگی‌هاست. بعید است که روسیه نقش تعیین‌کننده‌ای در تصمیم نهایی ایران ایفا کند. تصمیم اصلی، در تهران گرفته می‌شود. ضمن اینکه مسئله ذخایر اورانیوم، موضوعی صفر و یکی نیست. لازم نیست همه چیز کنار گذاشته شود یا هیچ چیز. فضای بین این دو، بسیار گسترده است. اتفاقاً یکی از پیشنهادهای مطرح‌شده این است که ایران بتواند غنی‌سازی در سطح پایین را ادامه دهد—مثلاً تا ۳.۶۷ درصد—و بعد اورانیوم را به روسیه ارسال کند تا به سوخت تبدیل شود و برای نیروگاه بوشهر بازگردد. این الگو قبلاً هم امتحان شده و قابل تکرار است. فقط باید بسته‌بندی و ساختار توافق، متفاوت از برجام باشد؛ چون ترامپ از واژه «برجام» متنفر است.

 

موشک‌ها و مسائل فراتر از برجام

 

امانپور: در برجام اولیه، فقط مسئله هسته‌ای مطرح بود. حالا اما صحبت از این است که آمریکا می‌خواهد مسئله موشکی را هم وارد گفت‌وگو کند. آیا ایران آماده است درباره برنامه موشکی‌اش هم مذاکره کند؟

 

ناصری: نه، ببینید، واقعیت این است که مسئله موشکی هم در چارچوب قطعنامه شورای امنیت مطرح شده بود. آنجا ایران تعهد داده بود که موشک‌هایی طراحی نکند که مشخصاً برای حمل کلاهک هسته‌ای ساخته شده باشند. این می‌تواند پایه‌ای برای تفاهم دوباره باشد، اما به نظر نمی‌رسد که تمرکز اصلی ترامپ در حال حاضر روی بحث موشکی باشد—و به‌درستی هم همین است.

 

تمرکز باید روی مسائل اصلی باقی بماند: تهدید هسته‌ای به تعبیر آمریکا، نظارت مؤثر، لغو تحریم‌ها، و یک نکته مهم دیگر: این‌بار آمریکا هم می‌خواهد از باز شدن اقتصاد ایران سود ببرد. در برجام، اروپایی‌ها امید داشتند وارد اقتصاد ایران شوند، اما حالا سوال این است که چگونه می‌توان بخشی از این منافع را هم به شرکت‌های آمریکایی رساند؟

 

چشم‌انداز توافق

 

امانپور: به نظر می‌رسد شما در مجموع دیدگاه مثبتی دارید. اما چطور ممکن است ایران به توافقی امیدوار باشد، آن هم با رئیس‌جمهوری که قبلاً خودش از توافق قبلی خارج شده؟

 

ناصری: راستش را بخواهید نمی‌توانم بگویم خوش‌بین هستم. مسیر بسیار سخت و پیچیده‌ای در پیش است. اما فکر می‌کنم در نهایت، نوعی توافق متوسط حاصل خواهد شد. توافقی که شاید از نظر من مطلوب نباشد. چون آنچه واقعاً آرزو دارم، این است که مردم ایران—مردمی که سال‌ها در فشار بوده‌اند—بتوانند بالاخره تغییری محسوس در زندگی‌شان ببینند. این تغییر فقط با گشایش اقتصادی واقعی ممکن است، آن هم نه فقط از سوی چین و روسیه، بلکه از سمت غرب، از جمله آمریکا.

 

اگر این اتفاق بیفتد، امیدی تازه در دل نسل جوان ایران شکل خواهد گرفت. جامعه‌ای با استعداد بالا، که بسیاری از اعضایش در سیلیکون‌ولی جزو نخبه‌ها هستند، اما در تهران، احساس انزوا می‌کنند. آرزوی ساده‌شان این است که بتوانند پشت لپ‌تاپشان بنشینند، کدی بنویسند، محصولی تولید کنند، آن را بفروشند و درآمدی کسب کنند. چیزهایی که برای بقیه جهان بدیهی است، اما برای ما با هزار مانع روبه‌روست.

 

امانپور: باید منتظر بمانیم و ببینیم چه می‌شود. آقای سیروس ناصری، بسیار سپاسگزارم که وقت گذاشتید.

 

ناصری: من هم از شما متشکرم.

 

مصاحبه های دیگر

آزادی پس از اسارت: قربانیان گروگان‌گیری دیپلماتیک روایت می‌کنند

کریستین امانپور، روزنامه نگار و مجری تلویزیونی

سیروس ناصری در حال تحلیل مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا

سیروس ناصری، دیپلمات اسبق

زلنسکی در پناهگاه بمب مدرسه‌ای تخریب‌شده در کریوی ریه

ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین

عملیات محرمانه پیجر: نقطه عطف در تاریخ جاسوسی مدرن

مصاحبه با افسر ارشد موساد

مجری برنامه:

روزنامه نگار و مجری تلویزیونی

عضو خبرنامه "ایران من" شوید

خبرنامه هفتگی

آخرین اخبار مهم ایران و جهان را برای شما ارسال خواهیم کرد

عضویت

آخرین اخبار ایران و جهان