صفحه اصلی / یادداشت ها / پروتکشنیسم هسته‌ای ترامپ

هادی موسوی، تحلیلگر سیاسی

پروتکشنیسم هسته‌ای ترامپ

مذاکرات اخیر ایران و آمریکا با سرعتی غیرمنتظره پیش می‌رود؛ اما تناقض در رفتار ترامپ، سکوت اسرائیل و پیشنهادهای غیرمعمول اقتصادی، نشان‌دهنده راهبردی پنهان است. هدف احتمالی: خارج کردن برنامه هسته‌ای از معادله و سپس تضعیف اهرم‌های راهبردی ایران از طریق توافق‌های تاکتیکی مدیریت‌شده.
دیپلماسی پنهان ترامپ و چالش‌های هسته‌ای ایران

پادکست این یادداشت را گوش دهید

 

 

سرویس خبری ایران من: روابط ایران و آمریکا همواره با فراز و نشیب‌های بسیاری همراه بوده است. پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام در دوره اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ، اکنون و با بازگشت او به کاخ سفید، شاهد روند جدیدی از مذاکرات میان دو کشور هستیم. این مذاکرات که با سرعتی غیرمنتظره پیش می‌رود، پرسش‌ها و ابهامات مهمی را درباره اهداف واقعی آمریکا در پس پرده این گفتگوها مطرح می‌سازد. یادداشت پیش رو تلاشی است برای واکاوی لایه‌های پنهان دیپلماسی هسته‌ای ترامپ و تحلیل پیامدهای احتمالی آن برای ایران.

 

در هفته‌های اخیر، روند مذاکرات ایران و آمریکا با سرعتی بی‌سابقه و غیرمنتظره پیش رفته است؛ سرعتی که در ظاهر نشانه‌ای از تمایل طرفین برای رسیدن به توافق دارد، اما در باطن، مجموعه‌ای از ابهامات، تناقض‌ها و حتی احتمالات نگران‌کننده را در خود پنهان کرده است.

 

تجربه خروج آمریکا از برجام

 

تجربه خروج آمریکا از برجام در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، هنوز در حافظه دیپلماتیک و جهان زنده است. ترامپ بدون هیچ زمینه‌سازی حقوقی یا استدلال معتبر بین‌المللی، از توافقی خارج شد که حتی تیم‌های اطلاعاتی و امنیتی خودش هم آن را مؤثرترین ابزار برای نظارت و کنترل برنامه هسته‌ای ایران می‌دانستند. این اقدام زمانی شکل گرفت که مایک پمپئو و جان بولتون، چهره‌های شاخص سیاست فشار حداکثری، هدایت سیاست خارجی کاخ سفید را در دست گرفتند. همین تغییرات نشان می‌دهد که انگیزه ترامپ برای خروج از برجام، فراتر از دغدغه جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای بوده و بیشتر رنگ و بوی ژئوپلیتیک و حتی منافع شخصی و جناحی داشته است.

 

اکنون در تناقضی آشکار، همان ترامپ تنها شرط خود برای مذاکره را “اطمینان از عدم دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای” اعلام کرده در حالی که در عمل، هیچ ابزار مؤثرتری برای جلوگیری از این موضوع به اندازه برجام وجود نداشته و خروج از آن، عملاً راه نظارت جامعه بین‌المللی را بسته و ذخایر اورانیوم غنی شده ایران را تا سطح بی سابقه ای افزایش داد.

 

جالب آن‌که در همین ماه‌های اخیر نیز نهادهای اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده، از جمله گزارش مشترک «جامعه اطلاعاتی آمریکا» و ارزیابی تهدیدات سال ۲۰۲۴ سازمان سیا و آژانس امنیت ملی، بار دیگر تأکید کرده‌اند که هیچ نشانه‌ای از تصمیم ایران برای ساخت بمب هسته‌ای در دست نیست. بنابراین، اصرار ترامپ بر این محور به عنوان «تنها شرط مذاکرات» از منظر راهبردی، قابل‌تأمل و مشکوک به‌نظر می‌رسد.

 

اهداف پنهان پشت شرط هسته‌ای

 

دلیل اصلی تمرکز ترامپ بر این شرط، ایجاد تمرکز انحرافی و انحصاری بر یکی از ابزارهای بازدارندگی ایران است. غرب به‌خوبی می‌داند که حتی اگر ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد، عقلانیت راهبردی در نظام تصمیم‌گیری جمهوری اسلامی، مانع از استفاده از آن خواهد شد. تجربه‌ی پاسخ‌های محدود ایران به حملات آمریکا و اسرائیل (همچون ترور سردار سلیمانی یا حمله به سایت‌های نظامی در سوریه)، مؤید همین رویکرد «عقلانی‌سازی تنش» است. در واقع، به نظر می رسد ترامپ با قراردادن سلاح هسته‌ای به‌عنوان تنها خط قرمز، می‌خواهد سایر ابزارهای چانه‌زنی ایران را بی‌اثر و از معادلات آینده خارج کند.

 

در همین حال، نشانه‌هایی از پیشنهادهایی بی‌سابقه شنیده می‌شود، از جمله سرمایه‌گذاری شرکت‌های آمریکایی در ایران تا سقف هزار میلیارد دلار. پذیرش چنین پیشنهادی از سوی ترامپ که تا همین چند سال پیش پیرو بی‌قید و شرط سیاست‌های پروتکشنیستی (محافظه‌کاری اقتصادی داخلی) بود و مخالف سرسخت خروج سرمایه از آمریکا به دیگر کشورها، جای شگفتی دارد. تناقضی که نمی‌توان به راحتی آن را تنها با تغییر نگرش یا تمایل به مذاکره توجیه کرد.

 

سکوت معنادار اسرائیل و پیامدهای راهبردی توافق احتمالی

 

اما شاید مهم‌ترین بخش این معادله، سکوت بی‌سابقه اسرائیل در قبال این مذاکرات است. دولتی که همواره در قبال کوچک‌ترین تحرکات دیپلماتیک ایران واکنشی صریح و گاه هیستریک نشان می‌داد، حالا در برابر مذاکره‌ای که می‌تواند به لغو تحریم‌ها، ورود سرمایه‌ خارجی و احیای توان اقتصادی ایران منجر شود، سکوت اختیار کرده است. سکوتی که به سختی می‌توان آن را به رضایت تعبیر کرد؛ بلکه بیشتر نشانه‌ای است از هماهنگی احتمالی با لایه‌های پنهان یک طرح کلان‌تر که ممکن است با هدف کاستن از مؤلفه‌های راهبردی مقاومت و تضعیف اهرم‌های منطقه‌ای ایران در حال اجرا باشد.

 

مجموع این تحولات، اگرچه در ظاهر پراکنده و بدون ارتباط مستقیم با مذاکرات ایران و آمریکا جلوه می‌کنند، اما در کنار هم می‌توانند بخشی از یک طرح بزرگ‌تر برای تضعیف تدریجی و خنثی‌سازی اهرم‌های فشار ایران در میدان ژئوپلیتیک منطقه باشند. چنین روندی، در صورت موفقیت، زمینه را برای اعمال فشارهای بعدی فراهم خواهد کرد، بی‌آنکه ایران توانمندی قبلی در سطح میدان برای پاسخ‌گویی یا چانه‌زنی داشته باشد.

 

همه اینها ما را به این سؤال بنیادین می‌رساند: آیا هدف ترامپ از این مذاکرات، صرفاً جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای است؟ یا اینکه قصد دارد از توافقی سریع، برای خارج کردن عناصر راهبردی مانند غنی‌سازی و ذخایر اورانیوم از معادله چانه‌زنی استفاده کند، و پس از آن با فشارهای چندجانبه سیاسی، نظامی یا اقتصادی، ایران را وادار به پذیرش خواسته‌های بیشتری کند؟

 

با جمع‌بندی این تحولات، می‌توان این‌گونه تحلیل کرد که هدف احتمالی ترامپ از طرح مجدد مذاکره، دستیابی به توافقی سریع و مقدماتی با ایران است که مهم‌ترین اهرم چانه‌زنی تهران یعنی برنامه هسته‌ای را از معادله خارج کند. پس از آن، به‌واسطه کاهش سطح تهدیدات و اعتمادسازی ابتدایی، ساختار تحریم‌ها را پیچیده‌تر کرده و در گام بعدی با فشارهای اطلاعاتی، امنیتی یا حتی نظامی، ایران را به سمت تسلیم در سایر حوزه‌های راهبردی سوق دهد.

 

سناریوی مؤسسه‌ها و اندیشکده‌های آمریکایی نظیر پروژه ۲۰۲۵ – که در واقع نقشه راه اجرایی دولت دوم ترامپ است – نیز بر همین مبنا استوار است: کاهش توانمندی‌های ساختاری جمهوری اسلامی از طریق خلع سلاح معنایی و مادی، محاصره منطقه‌ای، تضعیف محور مقاومت و به‌ویژه خروج ایران از میدان‌های اثرگذار منطقه‌ای. این پروژه با هوشمندی دنبال خلع سلاح تدریجی است، نه از طریق جنگ، بلکه از مسیر توافق‌های تاکتیکی و مدیریت‌ شده.

 

یادداشت های دیگر

تضاد میان قطعی برق در ایران و سفر پرزرق‌وبرق ترامپ به کشورهای عربی

فرناز فصیحی، رئیس دفتر سازمان ملل برای روزنامه نیویورک

مذاکرات هسته‌ای ایران و پیشنهاد کنسرسیوم سرمایه‌گذاری مشترک با کشورهای عربی

فرناز فصیحی، رئیس دفتر سازمان ملل روزنامه نیویورک

دست دیپلماسی ایران به سوی اروپا برای آغاز فصلی جدید در روابط دوجانبه

سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران

بحران آب و خشکیدگی تالاب‌های ایران: نمادی از توسعه ناپایدار

روزبه اسکندری، پژوهشگر محیط‌زیست

نام نویسنده:

تحلیلگر سیاسی

عضو خبرنامه "ایران من" شوید

خبرنامه هفتگی

آخرین اخبار مهم ایران و جهان را برای شما ارسال خواهیم کرد

عضویت

آخرین اخبار ایران و جهان