صفحه اصلی / یادداشت ها / آخوندی: بدون توافق با آمریکا امکان هیچ رشد و رفاهی در انتظار ملت ایران نیست

عباس آخوندی، وزیر اسبق راه و شهر سازی

آخوندی: بدون توافق با آمریکا امکان هیچ رشد و رفاهی در انتظار ملت ایران نیست

آخوندی معتقد است آمریکا از استراتژی مداخله نظامی به سمت مذاکره حرکت کرده است. افکار عمومی ایران نیز به این نتیجه رسیده که توسعه در عین منازعه با قدرت‌های بزرگ ممکن نیست. او رویکرد تجاری ترامپ را فرصتی می‌داند که باید سریع از آن استفاده کرد، چون زمان به ضرر ایران است.
عباس آخوندی در حال تحلیل مذاکرات ایران و آمریکا

سرویس خبری ایران من: در شرایط پیچیده سیاست خارجی ایران، دیدگاه افراد باتجربه‌ای چون عباس آخوندی، وزیر اسبق راه و شهرسازی، اهمیت ویژه‌ای دارد. در این گفتگو، آخوندی به تحلیل روند مذاکرات ایران و آمریکا می‌پردازد و با نگاهی واقع‌بینانه، فرصت‌ها و چالش‌های پیش رو را بررسی می‌کند. او با تأکید بر اهمیت زمان در مذاکرات کنونی، استراتژی‌های مناسب برای بهره‌برداری از شرایط فعلی را تشریح می‌کند.

 

تغییر استراتژی آمریکا در منطقه

 

عباس آخوندی وزیر اسبق راه، در گفتگویی که با روزنامه اعتماد داشت، مساله زمان را در مذاکرات کلیدی دانسته و معتقد است ایران باید نهایت استفاده را از زمان داشته باشد.

 

امریکا مداخله در کشورهای مختلف و حضور نظامی در منطقه را تقریبا یک مساله پذیرفته شده می‌دانست. ما مداخله امریکا در سال ۲۰۰۱ در افغانستان، ۲۰۰۳ در عراق و ۱۹۹۰ در کویت را شاهد هستیم.

 

امریکا تصور می‌کرد اگر جریان‌های منطقه بر وفق مرادش پیش نرود، می‌تواند با مداخله نظامی منطقه را تحت تاثیر خودش قرار دهد. نظریه و تئوری ملت‌سازی و دولت‌سازی برای امریکا یک نظریه پذیرفته شده بود.

 

هزینه‌های امریکا در افغانستان ۲.۶ تریلیون دلار بود. امریکا نهایتا با دست خالی از افغانستان خارج شد. امریکا ۲۲ سال است که در عراق مداخله کرده و عراق هنوز به آرامش و امنیت خودش نرسیده. امریکا هنوز هم مجبور است در عراق هزینه کند.

 

درس‌های شکست سیاست مداخله‌گرایانه

 

این اتفاقات امریکا را به این نتیجه رسانده که مداخله کار بسیار پرهزینه‌ای است. امریکا در مقاطعی به این نتیجه رسیده بود که از منطقه خارج شود که در ادامه این ایده تغییر کرد.

 

استراتژی مداخله در امریکا یک استراتژی شکست‌خورده است، به همین دلیل است که امروز امریکا دنبال حل‌وفصل مساله ایران به روش غیرنظامی است.

 

امریکا ممکن است اعلام کند که گزینه جنگ و اقدام مسلحانه روی میز است، اما من تصور می‌کنم امریکا یا به هیچ‌وجه به سمت اقدام نظامی نخواهد رفت یا آن اقدام را در آخرین لحظه و در بدترین و سخت‌ترین شرایط اتخاذ خواهد کرد.

 

دیدگاه ایرانیان درباره مذاکره با آمریکا

 

حال بیایید، موضوع را از دریچه ایران ببینیم. افکار عمومی در ایران کاملا به این نتیجه رسیده که امکان دستیابی به توسعه در عین منازعه دایمی با بزرگ‌ترین قدرت نظامی و اقتصادی جهان ممکن نیست.

 

رشد کشورهای همسایه در جنوب خلیج‌فارس، ترکیه و جاهای دیگر، برای ملت ایران یک سوال بسیار مهم است. اینکه چرا رفاه ایرانیان پایین است و چرا ما مشکل رفاه داریم؟

 

شاید برای اولین‌بار است که در ایران اجماع نسبتا گسترده‌ای را در تمامی طیف‌های سیاسی ایران شاهد هستیم که تمایل دارند مذاکره صورت بگیرد و منازعه به نحوی مدیریت و حل‌وفصل شود.

 

تجربیات دولت‌های مختلف ایران در مذاکره

 

دوره آقای خاتمی چپ آن دوره به قدرت رسید و نهایتا متوجه شد امکان ادامه حرکت اشغال لانه جاسوسی امکانپذیر نیست و باید به سمت تشنج‌زدایی با دنیا برود.

 

بعد از آن دولت نهم و دهم را داریم که دولت پوپولیست و شاید بی‌منطق‌ترین دولتی است که در دوره جمهوری اسلامی به قدرت رسیده.

 

نتیجه دولت نهم و دهم چه شد؟ دولت منابع بسیار گسترده را در دوره فراوانی فروش نفت اتلاف کرد و فقر بسیار گسترده بر ملت حاکم شد. ملت ایران تقریبا تمام تبعات آن را احساس کرده‌اند.

 

بعد از آن دولت آقای روحانی را داریم که مجددا بحث حل‌وفصل منازعه با قدرت‌های بزرگ و خروج ایران از ذیل فصل ۷ منشور را مطرح کرد.

 

پایان دولت نهم و دهم ایران شش قطعنامه سازمان ملل را داشت که ایران را جزو کشورهایی که امنیت جهان را به مخاطره می‌اندازند قرار داده بود.

 

آقای روحانی تمام تلاش خود را کرد تا ایران را از این موقعیت خارج کند و یکسری نیروهای سیاسی در ایران برای آقای روحانی کری می‌خواندند و می‌گفتند این کار از موضع ضعف است.

 

دولت سیزدهم که آمد به این نتیجه رسید که بدون حل و فصل این موضوع، امکان هیچ رفاه و رشدی برای ملت ایران نیست.

 

در این دوره‌های مختلف آمدن گروه‌های مختلف با سلیقه‌های مختلف یک نتیجه داشت، هرچند بسیار پرهزینه بود و هزینه‌اش عقب‌ماندگی ایران برای حدود ۴۰ سال بود که وضعیت ایران با رشد سایر کشورها قابل مقایسه نیست.

 

فرصت‌های مذاکره در شرایط کنونی

 

از نظر من مذاکرات برجام بسیار دشوار بود. ما الان که مذاکره می‌کنیم، یکسری حقوق به دست آورده‌ایم، از ذیل ۷ منشور بیرون آمده‌ایم و فقط با یک کشور در حال مذاکره هستیم.

 

تفاوت این کشور با دولت قبلی این است که آن برمبنای اجماع کار می‌کرد و این دولت برمبنای تفرقه در جهان کار می‌کند.

 

وقتی دولت برمبنای تفرقه کار می‌کند درواقع برای شما فضایی برای نفس کشیدن ایجاد می‌کند که نکته بسیار مهمی است. ما وقتی هیچ فضای نفس کشیدن نداشتیم و الان کلی فضای نفس کشیدن داریم که نکته بسیار مهمی است.

 

این کشور داوطلبانه نظام اداری خودش را کنار گذاشته و با منطق تجاری با شما مذاکره می‌کند. ما توافق را در نظام منطق تجاری خیلی سهل‌الوصول‌تر و آسان‌تر به دست می‌آوریم تا وقتی که قرار باشد با منطق امنیتی و سیاسی مذاکره کنیم.

 

نکته سوم اینکه در امریکا هم به این نتیجه رسیده‌اند که مداخله دیگر به نفعشان نیست و به نفعشان است که مذاکره کنند، بنابراین در مجموع می‌توانید نسبت به مجموعه روندی که در حال انجام است خوشبین‌تر باشید.

 

ترامپ و فرصت‌های مذاکره

 

ترامپ یک فرصت است اگر منطقش را بفهمید و در زمان مقتضی عمل کنید. این‌طور افراد چون تا حد زیادی کیش شخصیت دارند و شخص خودشان برایشان خیلی خیلی مهم است، بنابراین شناخت این کیش شخصیت مهم است.

 

آقای ویتکاف مصاحبه طولانی‌ای با آقای کارلسون دارد و می‌گوید به ترامپ گزارش که می‌دهی، آن را داخل سطل آشغال می‌اندازد. ویتکاف معتقد است تو باید بفهمی، ترامپ چه می‌گوید.

 

ترامپ تجربه سی‌ساله خودش را به عنوان کارگزار اقتصادی به کار می‌گیرد و به طرف مقابل می‌گوید: «تو چه می‌خواهی، چقدر حاضری بپردازی، تا کجا کوتاه می‌آیی، در چه منطقه‌ای و با چه شرایطی می‌خواهی و در چه شرایطی معامله را به‌هم می‌زنی.»

 

ویتکاف می‌گوید من در مورد ایران با ترامپ صحبت کرده‌ام که تو از ایران چه می‌خواهی؟ این نگاه خیلی فرق دارد با یک نگاه صددرصد سیاسی امنیتی اوباما یا بایدن که در نظام‌های امنیتی رشد کرده‌اند.

 

ویتکاف خط قرمزها را هم از ترامپ پرسیده و ترامپ گفته «از ایران می‌خواهم که سلاح هسته‌ای نداشته باشد». بنابراین ما تکلیف خود را روشن می‌بینیم.

 

به نظر من یکی از دلایل مثبت بودن این موقعیت، این است که شما دور میزی بنشینید که طرفین بدانند چه می‌خواهند و قرار نیست برای مدت بی‌نهایت مذاکره کنند. البته ترامپ فردی نیست که بخواهد تا ابد مذاکره کند.

 

اهمیت زمان در مذاکرات آینده

 

این فرد منتظر ما نمی‌ماند، بنابراین به نظرمن زمان به ضرر ماست. اگر در دوره قبلی زمان به نفع ما بود، قطعا این دوره به ضرر ماست.

 

اگر ما امروز توافق کنیم بهتر از فرداست چون فضای نامعینی که نهادها کمتر درگیر هستند و اشخاص به جای نهادها تصمیم‌گیری می‌کنند نظر اشخاص می‌تواند خیلی سریع تغییر کند، بنابراین باید بتوانیم در زمان کوتاه مذاکره را ببندیم.

 

اگر ما موفق شویم به توافق برسیم، اولین بحث قبل از بحث‌های سرمایه، مبادلات مالی است که بتوانیم پول جابه‌جا کنیم. ما کمتر بانکی داریم که از نظر مقررات بین‌المللی ظرفیت و صلاحیت‌ برای مبادلات مالی حتی با بانک ژاپن را داشته باشند، بنابراین بحث من این است که اقتصاد بسیار مهم است اما اقتصاد را به مفهوم سرمایه‌گذاری شخص ترامپ در ایران تنزل ندهیم.

 

این حرف به نظر من گزاف و بی‌مبناست. برای ما مهم است که بلافاصله نهادهای اقتصادی و سیاسی مستقر شوند و رابطه، نهادی باشد. بانک‌ها باید بتوانند با هم کار کنند. ما باید بتوانیم کالا مبادله کنیم. ایران باید بتواند به امریکا صادرات داشته باشد و برعکس.

یادداشت های دیگر

تضاد میان قطعی برق در ایران و سفر پرزرق‌وبرق ترامپ به کشورهای عربی

فرناز فصیحی، رئیس دفتر سازمان ملل برای روزنامه نیویورک

مذاکرات هسته‌ای ایران و پیشنهاد کنسرسیوم سرمایه‌گذاری مشترک با کشورهای عربی

فرناز فصیحی، رئیس دفتر سازمان ملل روزنامه نیویورک

دست دیپلماسی ایران به سوی اروپا برای آغاز فصلی جدید در روابط دوجانبه

سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران

بحران آب و خشکیدگی تالاب‌های ایران: نمادی از توسعه ناپایدار

روزبه اسکندری، پژوهشگر محیط‌زیست

نام نویسنده:

وزیر اسبق راه و شهر سازی

عضو خبرنامه "ایران من" شوید

خبرنامه هفتگی

آخرین اخبار مهم ایران و جهان را برای شما ارسال خواهیم کرد

عضویت

آخرین اخبار ایران و جهان