سرویس خبری ایران من: دورهای کاملاً جدید برای متحدان آمریکا آغاز شده؛ موضوعی که ماههاست دربارهاش هشدار دادهایم، اما حالا بیش از هر زمان دیگری نمایان شده است. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی، این هفته برای پاسخگویی درباره سیاستهایش به کنگره فراخوانده شد. دموکراتها با سوالات تند و صریح، از روسیه گرفته تا کمکهای خارجی و مسئله پناهجویان، او را تحت فشار قرار دادند.
سناتور کریس ون هولن مستقیماً به روبیو گفت: «از اینکه به تأیید شما برای وزارت خارجه رأی دادم، پشیمانم. ما ۱۵ سال کنار هم در کنگره بودیم. همیشه همنظر نبودیم، اما فکر میکردم باورهای مشترکی داریم؛ مثل دفاع از دموکراسی و حقوق بشر در سطح بینالمللی و احترام به قانون اساسی در داخل کشور. من به شما رأی دادم چون فکر میکردم از این اصول دفاع خواهید کرد، اما خلافش را ثابت کردید.»
با این حال، هیچ حوزهای به اندازه تغییرات اقلیمی از تصمیمات ترامپ تأثیر نگرفته است. در مدت چند ماه، دولت جدید آمریکا را از توافق اقلیمی پاریس خارج کرد، تحقیقات زیستمحیطی را محدود ساخت و تمرکز را بر توسعه پروژههای سوخت فسیلی گذاشت.
مهمان اول این برنامه کسی است که در قلب همه این تحولات قرار داشته: جان کری، نماینده ویژه اقلیمی رئیسجمهور بایدن و وزیر خارجه پیشین در دولت اوباما. او اکنون از ماساچوست با ما گفتگو میکند.
کریستیان امانپور: دوباره به برنامه خوش آمدید.
جان کری: متشکرم کریس یانگ. خوشحالم که اینجایم.
کریستیان امانپور: همه این تحولات را مرور کردیم. دفتر نماینده ویژه اقلیمی که شما تأسیس کرده بودید، حالا تعطیل شده است. به نظر شما، کدامیک از اقدامات دولت فعلی، بلندمدتترین تهدید برای مقابله با بحران اقلیمی محسوب میشود؟
جان کری: کریس، واقعاً تأسفبرانگیز است. رئیسجمهوری که مدام درباره رقابت با چین حرف میزند و میگوید پکن در بازار از ما جلو زده، عملاً بزرگترین فرصت جهانی را به چین واگذار کرده است. چین در سالهای اخیر، پیشگام مقابله با بحران اقلیمی شده؛ چون مردمش این را مطالبه میکنند و چون از نظر اقتصادی هم برایشان سودآور است. در چهار یا پنج سال گذشته، چین بیشتر از تمام کشورهای دیگر انرژی تجدیدپذیر تولید و مستقر کرده است.
آنها حالا بازار کامل زنجیره تأمین پنلهای خورشیدی، توربینهای بادی و فناوریهای مرتبط را در اختیار دارند. اگر بخواهیم آمریکا در این عرصه پیشتاز باشد و عقب نماند، باید این واقعیت را بپذیریم.
بله، رئیسجمهور تغییر کرده، اما علم که عوض نشده! همان علمی که ما را وادار کرد بگوییم باید انتشار گازهای گلخانهای را کاهش دهیم و از سوختهای فسیلی فاصله بگیریم، هنوز پابرجاست. اما آنچه این دولت، و البته برخی کشورهای دیگر دنبال میکنند، در مسیر کاملاً متفاوتی است.
کریستیان امانپور: درباره این موضوع بیشتر صحبت خواهیم کرد. چون بهنظر میرسد راهی طولانی و دشوار پیش رو داریم.
اجازه بدهید بخشی از سخنرانی اخیر وزیر انرژی دولت ترامپ را پخش کنیم:
«دولت ترامپ به سیاستهای غیرمنطقی و شبیه به آیینهای مذهبیِ دولت بایدن درباره تغییرات اقلیمی پایان خواهد داد؛ سیاستهایی که فقط فداکاریهای بیپایان را بر دوش مردم ما میگذارند. ما با تغییرات اقلیمی همانگونه برخورد خواهیم کرد که هست: پدیدهای فیزیکی و جهانی، که پیامد ناگزیر ساخت دنیای مدرن است.»
وزیر کری، این ایدئولوژی آنهاست. آنها اساساً باور ندارند که تغییرات اقلیمی تهدیدی جدی و متفاوت باشد. میتوانید برای ما توضیح دهید که دولت ترامپ ۲.۰ در این حوزه چه تفاوتی با نسخه اولش دارد؟
جان کری: کریستین، اول باید روشن کنم که هیچکس در دولت بایدن به مسئله تغییرات اقلیمی مثل یک باور مذهبی نگاه نکرد. اتفاقاً پاپ فرانسیس یکی از تأثیرگذارترین صداهایی بود که در سطح جهان مردم را به مقابله با بحران اقلیمی فراخواند؛ چون میدانست این بحران بیشترین آسیب را به فقیرترین مناطق جهان وارد میکند، بهویژه در کشورهای در حال توسعه.
علم هم کاملاً روشن است، هیچ تردیدی در آن نیست. سیاستهای دولت بایدن برخاسته از ایدئولوژی نبود، بلکه بر پایه علم شکل گرفت. این موضوع، مسئلهای علمی است؛ از جنس ریاضی، فیزیک، شیمی و البته زیستشناسی، اما در اصل مربوط به فیزیک است. فیزیک توضیح میدهد که گازهای گلخانهای چگونه در جو زمین انباشته میشوند، دمای زمین را بالا میبرند و چرخه گرمایش را تشدید میکنند.
دانشمندان هشدار میدهند که نرخ گرمایش فعلی از آنچه در دو یا سه دهه گذشته دیدهایم سریعتر شده و ممکن است نقاطی که قبلاً دیاکسیدکربن را در طبیعت ذخیره میکردند، حالا دیگر قادر به جذب آن نباشند.
نکته دوم این است که مسیر مقابله با بحران اقلیمی، مردم آمریکا را فقیر نمیکند. هیچ الزام یا مجازاتی از طرف جامعه جهانی وجود ندارد. هر کشور داوطلبانه برنامه خودش را ارائه میدهد، اما بهتر است این برنامهها با یافتههای علمی همسو باشند.
آنچه واقعاً به اقتصاد آمریکا آسیب میزند، بیتوجهی به علم و ادامه سیاستهای دولت فعلی است.
ما در حال حاضر با بزرگترین فرصت اقتصادی تاریخ روبهرو هستیم. سال گذشته، ۲ تریلیون دلار سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر انجام شد، در حالی که فقط ۱ تریلیون دلار صرف سوختهای فسیلی شد.
بازار جهانی، راه خودش را میرود. مردم خواهان انرژی پاکتر، ارزانتر و قابل اطمینانترند. حتی در پایان دولت ترامپ، ۷۵ درصد برق جدید تولیدشده در آمریکا از منابع تجدیدپذیر بود. فکر میکنم بازار همچنان جلو میرود و باید به علم تکیه کرد، نه سیاست.
کریستیان امانپور: اما نکتهای که توجه مرا جلب کرده، اشاره شما به سایر کشورهاست. به نظر میرسد طی ماههای اخیر، به دلایل اقتصادی، فشارهای مالی، جنگ اوکراین یا افزایش قیمت گاز، حتی در اروپا هم صداهایی برای عقبنشینی از سیاستهای اقلیمی بلند شده است.
عبارت «توافق سبز جدید» در اروپا تقریباً به واژهای ناخوشایند تبدیل شده و صحبتهایی درباره توقف اجرای اهداف اقلیمی سال ۲۰۴۰ اتحادیه اروپا شنیده میشود.
در فرانسه، جنبش جلیقهزردها در مناطق روستایی، بیشتر به سمت مواضع راست افراطی و سیاستهای حمایتگرایانهای رفتهاند که شباهت زیادی به رویکرد رئیسجمهور آمریکا دارد.
بسیاری از مردم، علت اصلی مشکلات اقتصادی را قیمت بالای سوخت میدانند و نمیخواهند با آنچه «افراط در سیاستهای سبز» میدانند کنار بیایند. در واقع در یک بزنگاه تاریخی پیچیده قرار داریم.
جان کری: کاملاً درست میگویید، کریستین. ما در شرایط سختی قرار داریم، اما دلیل اصلیاش این است که اطلاعات نادرست، حقیقت را شکست دادهاند. مارک تواین یکبار گفت: «دروغ، نیمی از دنیا را دور میزند پیش از آنکه حقیقت کفشش را به پا کند.»
ما با میلیاردها دلار هزینه برای القای این دروغ به مردم روبهرو هستیم که سیاستهای اقلیمی باعث فقر میشود.
واقعیت این است: انرژی خورشیدی و بادی امروز ارزانتر از سوختهای فسیلی هستند. تقاضا برای سوختهای فسیلی در حال کاهش است، بهویژه در حوزه برق.
در عوض، ما با رشد تقاضا برای انرژی مواجهایم، بهویژه در حوزههایی مثل مراکز داده و هوش مصنوعی که نیاز به انرژی مطمئن دارند؛ انرژیای که قابل اعتماد، پایدار و بدون قطعی باشد. خوشبختانه باتریها و زیرساختهای نوین، ظرفیت لازم را برای پشتیبانی از این نیاز فراهم کردهاند.
ما میتوانیم به مردم تضمین دهیم که برق تمیزتر، ارزانتر و مطمئنتری خواهند داشت. این یعنی بهداشت بهتر، ثبات بیشتر و کمتر درگیر بحثهای بیپایه درباره واقعی یا غیرواقعی بودن بحران اقلیمی میشویم.
کریستیان امانپور: اجازه دهید حرفتان را قطع کنم. بسیاری نگرانند که رهبری سیاسی فعلی جهان را به سمت تسلیم در برابر این بحران وجودی سوق دهد. در عین حال، جهان با جنگهای بالقوه و واقعی هم مواجه است.
اجازه بدهید سراغ موضوعی برویم که شما خوب میشناسید: توافق هستهای ایران. شما در دولت اوباما، از چهرههای اصلی مذاکرات برجام بودید.
اکنون ترامپ دوباره تلاش دارد وارد همین مسیر شود. همزمان برخی اطلاعات حاکی از آن است که اگر توافقی مطابق نظر اسرائیل حاصل نشود، ممکن است این کشور به تأسیسات هستهای ایران حمله کند.
فکر میکنید ترامپ واقعاً چه نوع توافقی میتواند به دست آورد؟
جان کری: امیدوارم بتواند توافق خوبی بگیرد. اصلاً مهم نیست چه کسی رئیسجمهور است؛ آنچه اهمیت دارد این است که توافقی حاصل شود. خوشحالم که رئیسجمهور فعلی دوباره مسیر مذاکره را در پیش گرفته. این تصمیمی کلیدی و حیاتی است.
تصمیم ترامپ برای خروج از توافق اولیه، تصمیمی ضعیف و اشتباه بود. برجام برنامه ساخت سلاح هستهای را از روی میز برداشت و فرصتی برای بازسازی روابط و ثبات منطقه فراهم کرد. امیدوارم توافق جدیدی که حاصل میشود، استانداردهای توافق قبلی را حفظ کند. رسیدن به چنین توافقی واقعاً مهم است.
همچنین باید تأکید کنم که اسرائیل بهتنهایی قادر به پایان دادن کامل به برنامه هستهای ایران نیست. بله، ممکن است آسیب وارد کند، آنهم شدید، اما این حمله میتواند به واکنشهایی منجر شود که کل منطقه را وارد دور تازهای از تنش و خطر کند.
امیدوارم خرد جمعی غلبه کند و رئیسجمهور بتواند مسیر توافق را تا پایان طی کند.
کریستیان امانپور: بهنظر میرسد چارچوبها مدام در حال تغییرند. ابتدا گفتند خط قرمز مطلق، جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است که تقریباً همه با آن موافقاند. بعد گفتند کل برنامه غنیسازی باید متوقف شود؛ موضوعی که ایران بهوضوح آن را خط قرمز خود میداند. شما هم در دوره خود با چنین وضعیتی روبهرو بودید. چقدر احتمال دارد آمریکا به خواستههای حداکثری خود برسد؟
جان کری: بهنظر من همهچیز بستگی به کلیت بسته پیشنهادی روی میز دارد. نمیخواهم حدس بزنم یا پیشنهادی بدهم، چون واقعاً در این مرحله از مذاکره نباید درگیر جزئیات علنی شد.
در مورد ایران یا حتی اوکراین، بهتر است گفتوگوها با احتیاط بیشتری و پشت درهای بسته انجام شود. چراکه وقتی مذاکره علنی میشود، مردم تصور میکنند امتیازاتی یکطرفه داده شده، بدون اینکه طرف مقابل چیزی واگذار کرده باشد.
مثلاً وقتی بحث واگذاری خودکار کریمه مطرح میشود، نهتنها برای اوکراین، بلکه برای همه کسانی که به توافق اعتقاد دارند، چالشبرانگیز است.
در عین حال، بدون تغییر در محاسبات پوتین، هیچ توافق پایداری به دست نمیآید. او در حال حاضر تصور میکند اوضاع به نفعش پیش میرود و نیازی به توافق ندارد. این شاید مهمترین مانعی باشد که در مسیر دیپلماسی قرار دارد.
کریستیان امانپور: رئیسجمهور آمریکا ظاهراً چنین تحلیلی را با رهبران اروپایی هم در میان گذاشته، قبل و بعد از گفتوگوی اخیرش با پوتین. گفته شده که پوتین به پایان جنگ تمایلی ندارد چون احساس میکند در حال پیروزی است. حتی مقامات روسی دیگر هم همین را تأیید کردهاند. اما رئیسجمهور با این تحلیل اروپا که باید تحریمهای بیشتر وضع کنیم، موافق نبود. از نظر شما مسیر بعدی چیست؟
جان کری: همانطور که قبلاً هم گفتم، نمیخواهم پیشبینی کنم، اما معتقدم آمریکا و متحدانش باید پیامی روشن به پوتین بدهند: ادامه جنگ، راهی شکستخورده است.
باید هر کاری که لازم است انجام دهیم تا مطمئن شویم اوکراین توان مقاومت و رسیدن به راهحلی عادلانه را دارد.
این جنگ، بیمعنا و شخصی است و با تمام اصولی که جهان از زمان جنگ جهانی دوم تلاش کرده حفظ کند، در تضاد است. خطرات این جنگ بسیار بالاست، اما باید به پوتین نشان داد که ادامه مسیر برای او هم پرهزینه خواهد بود.
کریستیان امانپور: اجازه بدهید درباره دوست قدیمیتان، رئیسجمهور بایدن بپرسم. شما او را از دوران سنا میشناسید. اعلام شده که او به نوعی نسبتاً تهاجمی از سرطان پروستات مبتلاست، در حالی که همزمان کتابهایی منتشر شده که مدعیاند او و خانوادهاش این موضوع را پنهان کردهاند. همچنین بحثهایی درباره وضعیت ذهنی و جسمی او مطرح است. نظر شما چیست؟ رئیسجمهور را خوب میشناسید، فکر میکنید در این شرایط چه باید میکرد؟
جان کری: فکر میکنم رئیسجمهور آنچه را که باید، انجام داده است. او در مقام رئیسجمهور، فردی جدی و مسئول بود، دقت داشت، تصمیمات سخت گرفت و پاسخگو بود.
اگر عملکرد او را با رؤسای جمهور چند دهه اخیر مقایسه کنیم، شاید بعد از لیندون جانسون، هیچکدام چنین سابقه قانونگذاری نداشتهاند. در مورد موضوع سرطان پروستات هم باید بگویم که من خودم شخصاً تجربهاش را داشتم.
هفتهای پس از اعلام کاندیداتوریام برای ریاستجمهوری متوجه شدم به آن مبتلا هستم و تصمیم گرفتم جراحی کنم. آن زمان جوانتر از امروز و جوانتر از رئیسجمهور بایدن بودم.
بعد از یک سن خاص، بسیاری از پزشکان حتی توصیه به آزمایش نمیکنند چون این نوع سرطان معمولاً کندپیشرفت است و احتمال مرگ ناشی از آن پایین است. من نمیدانم دقیقاً چه تصمیماتی گرفته شده، اما مطمئنم رئیسجمهور بایدن همچنان توانایی کامل برای رهبری کشور دارد.
بله، شاید راه رفتنش کندتر شده باشد، اما تصمیماتی که گرفته و نقشی که در مهار کووید، بازسازی ناتو و بازگرداندن آمریکا به مسیر رهبری جهانی داشته، گویای قدرت رهبری اوست. او درک درستی از اتحاد ملی دارد. به نظرم، بخشی از واکنشها به او بیشتر سیاسی و عجولانه است. باید اجازه بدهند او در این مسیر سخت، حریم خصوصیاش را حفظ کند. خوشبختانه این بیماری قابل درمان است.
کریستیان امانپور: بله، همه میدانند که امروز درمانهای مؤثری برای این بیماری وجود دارد.
جان کری: بله، و من برای رئیسجمهور تمام قدرت، سلامت و موفقیت را آرزو میکنم.
کریستیان امانپور: سناتور کری، بسیار سپاسگزارم.
جان کری: من هم خوشحال شدم که با شما گفتگو کردم. متشکرم.