در مقطع فعلی، شرایط جهانی و دو جنگ در اوکراین و غزه و احتمال گسترش آنها، به همراه ضرورت رفع تحریمهای ظالمانه و مختومه شدن پرونده هستهای ایران، ضرورت رایزنیهای ایران با کشورهای غربی را ایجاب میکند. در این متن، به بررسی دو مفهوم اساسی اعتماد و تعامل با بیگانگان در تاریخ ایران و نحوه اجرای آنها پرداخته میشود.
ضرورت عدم اعتماد به بیگانگان
در تاریخ ایران، اعتماد به بیگانگان در مقاطع مختلف منجر به خسارتهای جبرانناپذیری شده است. از دوره سلطنت فتحعلی شاه و اعتماد به ناپلئون بناپارت تا وقایع معاصر، همواره کشورهای غربی در تعاملات خود با ایران بدعهدی کرده و موجب زیانهای بزرگی برای کشور شدهاند. اعتماد به کشورهای غربی، بخصوص آمریکا، همواره تهدیدی برای استقلال کشور بوده و تجربههای تاریخی صحت نگاه رهبر معظم انقلاب در عدم اعتماد به این کشورها را نشان میدهد.
تعامل با دشمن؛ راهبردی سنجیده
تعامل با دشمن به معنای تسلیم شدن در مقابل آن نیست، بلکه رویکردی است برای مدیریت تخاصم و عبور از مراحل سخت به مراحل آسانتر. در شرایط کنونی، مذاکره و تعامل با کشورهای غربی به منظور رفع تحریمها و حل پرونده هستهای ایران ضروری است. با این حال، این تعامل باید هوشمندانه و بدون اعتماد به طرفهای مذاکره شونده صورت گیرد. تجربه مذاکرات اخیر ایران با کشورهای غربی، از جمله تبادل زندانیان و آزادسازی بخشی از پولهای بلوکه شده ایران، نمونهای از تعامل موفق بدون اعتماد به دشمن بوده است.
نقش تعامل در سیاست خارجی جدید ایران
وزارت امور خارجه ایران در دوره جدید، به دنبال مدیریت تنشها با واشنگتن و بازسازی روابط با کشورهای اروپایی است، مشروط بر تغییر رویکرد خصمانه این کشورها. هدف اصلی این تعامل، لغو تحریمها از طریق مذاکرات جدی و پایبندی به اصول بنیادین کشور است. این تعامل بر اساس نظر رهبر معظم انقلاب مبنی بر بلامانع دانستن تعامل بدون اعتماد به دشمنان، باید به شکل هوشمندانهای طراحی و اجرا شود.
در نهایت، تعامل با کشورهای غربی، در صورتی که با دقت و هوشمندی صورت گیرد، میتواند به رفع تحریمها و بهبود شرایط اقتصادی کشور کمک کند. اما این تعامل نباید به معنای اعتماد به دشمن باشد. در این راه، باید منتظر طراحیهای آتی سیاست خارجی کشور و موفقیت مسئولین در این مسئولیت خطیر بود.