سرویس خبری یران من: پرونده هستهای ایران یکی از چالشبرانگیزترین مسائل سیاست خارجی کشور در دهههای اخیر بوده است. از زمان خروج آمریکا از برجام تا امروز، فرصتهای متعددی برای حل این معضل از دست رفته و کشور با تحریمهای فزایندهای مواجه شده است. اکنون با اجرای مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای شورای امنیت، ایران در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ خود قرار دارد. این نوشتار به بررسی سناریوهای پیشرو و ارائه راهکارهای راهبردی برای عبور از این بحران میپردازد.
فرصتهای از دست رفته
به گزارش ایران من، میدانیم که بهار ۱۴۰۰ و پایان دولت روحانی که همزمان با آغاز دولت بایدن همراه شد، تابستان ۱۴۰۱ و پیشنهاد اروپا برای بازگشت به برجام که با وعده زمستان سخت نادیده گرفته شد، شش ماه پایانی دولت بایدن که همزمان با آغاز دولت پزشکیان شده بود و مذاکرات بهار امسال با دولت ترامپ، از جمله این فرصتها محسوب می شود.
سه سناریوی پیشرو
در شرایط فعلی سه سناریو برای ادامه روند پرونده هستهای و شرایط بین المللی ایران مطرح است: سناریوی نخست وخوشبینانه چشماندازی است که از سوی مسوولان سه قوه و رسانه ملی ارائه می شود و در آن اجرای مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمها تاثیر چندانی بر کشور ندارد چرا که تحریمهای یکجانبه آمریکا، و پیروی بخشی از شرکتها و بانکهای اروپایی در امر تجارت انتقال پول و خرید نفت، همان نقش را قبلا ایفا میکرده است.
سناریو دوم و بدبینانه، قرار گرفتن ایران در مسیری است که عراق پس از جنگ نخست خلیجفارس در سال ۱۹۹۰ طی کرد و با تحریمهای سخت، نفت در برابر غذا و پرواز ممنوع به تشدید فشار بر این کشور انجامید و به حمله دوم به عراق در سال ۲۰۰۳ منجر شد که اصطلاحا از این روند عراقیزه شدن نامبرده میشود، که البته در شرایط فعلی فقط تحریمهای اقتصادی ایران ذیل فصل هفتم به تصویب شورای امنیت رسیده و هنوز مجوز اقدام نظامی علیه ایران که در ماده ۴۲ موجود است از سوی شورای امنیت صادر نشده است.
چهار راهبرد راهگشا
اما سناریوی سوم، نجات کشور از شرایط فعلی و عبور از بلاتکلیفی و سردرگمی و بازگشت به مسیر توسعه و ثبات است که لازمه این سناریو، ۴ اقدام راهبردی است که در این مقال به آن پرداخته می شود.
نخست: در حوزه هستهای ما نیازمند تکمیل توانمندیهای خود و استفاده از ظرفیت آژانس بینالمللی انرژی اتمی هستیم. توانمندی ایران در شرایط فعلی منحصر به چرخه غنیسازی است اما در تولید سوخت مورد نیاز رآکتور و ساخت رآکتورهای هستهای، نیازمند فناوریهایی هستیم که بدون همکاریهای بینالمللی دستیابی به آن دشوار و زمانبر و هزینهبر است، مناسب است راهبرد هستهای ایران بر کامل کردن توانمندیهای فناوری در این حوزه متمرکز شود.
دوم: در حوزه سیاست خارجی، ایران نیازمند یک دوره تنشزدایی است، اقدامات ما در حوزههایی که تنش و هزینه قابل توجهی برای کشور به همراه دارد، در شرایط فعلی ضرورتی ندارد. جنگ اوکراین یکی از این اقدامات بود که اثر در تیره شدن روابط اروپا با ایران و اجرای مکانیسم ماشه داشت.
سوم: مقاومت اقتصادی مردم نیازمند همراهی حاکمیت است و در شرایط فعلی نشانهای از ریاضت اقتصادی در حاکمیت دیده نمیشود، فعالیت نهادها و ستادها، شرکتهای خصولتی وابسته به حاکمیت و بنیادهای مختلف حاکمیتی با فعالیتهای اقتصادی غیرشفاف طوری است که مردم از شعار مقاومت اقتصادی همراه با کوچک شدن سفره خودشان در کنار سفره حاکمیت احساس تبعیض کنند، وقتی دولت و حاکمیت بیش از حد فربه شوند، بودجههای عمرانی و هزینه تعمیر ونگهداری جادهها، پالایشگاهها ونیروگاهها و سایر زیرساختها به نفع هزینههای جاری بعضا بیهوده و تکراری هزینه میشود و در زندگی روزمره مردم نیز اختلال به وجود میآید، پس ما به جای جراحی در زندگی اقتصادی مردم، نیازمند جراحی در ساختار حاکمیتی هستیم.
چهارم: یکی از علل سقوط عراق، عدم توجه به خواست اکثریت مردم عراق بود، حکومت عراق تنها مورد حمایت اقلیت ۲۰ درصدی بود که عمدتا از سنیهای عرب زبان تشکیل میشدند و شیعیان که حدود ۶۰ درصد و کردها که ۲۰ درصد مردم عراق را تشکیل میدادند در حاکمیت عراق صدا و نقشی نداشتند. اگر ما میخواهیم جمهوری اسلامی مورد حمایت اکثریت مردم باشد و این روند کاهشی حضور مردم در انتخابات که به کمتر از ۴۰ درصد در دور نخست ریاست جمهوری اخیر رسید، از دست دادن مرجعیت رسانههای ملی و رسمی در جامعه، کاهش اعتماد به مواضع و اخبار رسمی و فعال شدن گسلهای اجتماعی و فرهنگی ترمیم شود، باید راهبرد بازگشت به مردم را در بخشی از حوزههایی که با دیدگاه اکثریت جامعه فاصله داریم، برگزینیم.