صفحه اصلی / یادداشت ها / هیچ تصمیمی در تهران معنا ندارد اگر در تبریز، اهواز یا ارومیه بازتاب واقعی نداشته باشد

فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت

هیچ تصمیمی در تهران معنا ندارد اگر در تبریز، اهواز یا ارومیه بازتاب واقعی نداشته باشد

دولت چهاردهم سفرهای استانی را نه برای افتتاح صوری، بلکه برای شنیدن دغدغه‌های مردم، بررسی عمیق مسائل و تصمیم‌سازی مشارکتی تعریف کرده است. این رویکرد جدید بر سادگی، گفت‌وگوی بی‌واسطه با اقشار مختلف و نخبگان و اتخاذ تصمیم‌ها بر پایه شواهد تأکید دارد.
گفت‌وگوی مستقیم دولت با مردم

سرویس خبری ایران من: دولت چهاردهم با رویکردی نوین و تحول‌آفرین، سفرهای استانی را از ابزاری برای نمایش و افتتاح‌های صوری به بستری برای شنیدن بی‌واسطه دغدغه‌های مردم، بررسی عمیق مسائل و اتخاذ تصمیم‌های مبتنی بر واقعیت‌های میدانی تغییر داده است. این تغییر پارادایم، که نمونه بارز آن سفر اخیر رئیس‌ جمهوری به آذربایجان غربی بود، بر مشارکت فعال جامعه محلی و بازگشت عقلانیت به حکمرانی تأکید دارد.

 

 

رویکرد نوین سفرهای استانی

 

به گزارش ایران من، سفر اخیر رئیس‌ جمهوری به آذربایجان غربی نمونه‌ای از این رویکرد است؛ سفری که نه برای افتتاح پروژه‌ای نیمه‌تمام، بلکه برای شنیدن دغدغه‌های مردم و فعالان محلی، بررسی وضعیت توسعه استان و برای تصمیم‌سازی‌های دقیق‌تر انجام شد. اینکه در این سفر پروژه‌ای افتتاح نشد، نشانه کم‌کاری نیست؛ تأکیدی است بر پایان دادن به سیاست افتتاح‌های صوری که گاه تنها برای ثبت‌نام‌ها در کارنامه‌ها انجام می‌شود.

 

دولت چهاردهم، از همان آغاز، سفرهای استانی را نه فرصتی برای تبلیغ، بلکه ابزاری برای بازگشت عقلانیت میدانی به حکمرانی تعریف کرد. رئیس‌ جمهوری به هر استان می‌رود تا مسائل آن را از نزدیک ببیند، با نخبگان، فعالان اقتصادی، فرهنگی و مدنی گفت‌وگو کند، از ظرفیت‌های بومی بشنود و تصمیم‌ها را بر پایه گفت‌وگو و شواهد اتخاذ کند.

 

در این الگو، سفر استانی صرفاً یک رویداد نیست؛ فرآیند تصمیم‌سازی مشارکتی است. از جلسات فشرده با مدیران محلی و نمایندگان مجلس گرفته، تا دیدار با اقشار مردم و گروه‌های تخصصی، همه در چهارچوبی برگزار می‌شود که در آن، واقعیت به‌جای گزارش‌های صوری سخن می‌گوید. همین تغییر پارادایم است که باعث شده بسیاری از تصمیم‌های استانی، پس از بررسی و بدون شتاب‌زدگی اجرایی شوند.

 

در گذشته گاه شاهد بودیم که هر سفر استانی، با فهرستی از پروژه‌های آماده یا نیمه‌تمام همراه می‌شد؛ پروژه‌هایی که بعضاً در مراحل پایانی یا حتی آغازین بودند، اما تنها برای آن‌که به نام یک دولت ثبت شوند، شتاب‌زده افتتاح می‌شدند. نتیجه چنین رویکردی جز تورم پروژه‌های ناتمام و بی‌اعتماد شدن مردم به وعده‌ها نبود.

 

تصمیم‌سازی مشارکتی و عملکرد واقعی

 

دولت چهاردهم بر این باور است که اعتبار دولت در عملکرد واقعی است، نه در تابلوهای نصب‌شده. اگر پروژه‌ای باید تکمیل شود، باید بر اساس ظرفیت مالی، فنی و نیاز واقعی مردم پیش برود، نه به انگیزه‌ برگزاری مراسم. فلسفه این دولت، اجرای کار است نه نمایش آن. سفر آذربایجان غربی دقیقاً در همین چهارچوب معنا پیدا می‌کند؛ سفری برای پیگیری مسأله توسعه آذربایجان غربی و پروژه‌های مرتبط با آن، نه بهره‌برداری نمایشی از آنها.

 

یکی از ویژگی‌های بارز سفرهای دولت، سادگی و کم‌هزینه بودن آنهاست. تیم‌های همراه رئیس‌ جمهوری به حداقل ممکن کاهش یافته، برنامه‌ها بدون تشریفات زائد برگزار می‌شوند و تمرکز اصلی بر گفت‌وگوهای محتوایی است. این تصمیم آگاهانه است؛ زیرا دولت معتقد است سفر استانی باید «کارگاه تصمیم‌سازی» باشد نه «صحنه نمایش.»

 

به‌جای کاروان‌های طولانی از خودروها و جلسات تشریفاتی، حالا رئیس‌ جمهوری در مدارس، دانشگاه‌ها، بیمارستان‌ها یا خانه‌های روستایی حضور می‌یابد، بی‌واسطه با مردم حرف می‌زند و گزارش‌ها را مستقیماً از زبان معلمان، پزشکان، کشاورزان یا کارآفرینان می‌شنود. چنین مواجهه‌ای، تصمیم‌سازی را واقعی می‌کند و اعتماد متقابل را افزایش می‌دهد.

 

سادگی، گفت‌وگوی بی‌واسطه و دموکراسی ارتباطی

 

در هر سفر استانی، بخش ویژه‌ای به نشست با نخبگان و فرهیختگان محلی اختصاص دارد؛ جایی که استاد دانشگاه در کنار فعال اجتماعی، ایده‌های خود را مستقیماً با رئیس ‌جمهوری در میان می‌گذارد. این جلسات، بستر گفت‌وگویی تازه میان دولت و جامعه مدنی است. در نگاه رئیس ‌جمهوری، هیچ تصمیمی در تهران معنا ندارد اگر در تبریز، اهواز، سنندج یا ارومیه بازتاب واقعی نداشته باشد.

 

این گفت‌وگوها، نوعی دموکراسی ارتباطی را در سطح ملی تقویت می‌کند؛ الگویی که بر شنیدن متقابل و تصمیم‌گیری مبتنی بر اقناع استوار است. دولت به‌خوبی می‌داند که توسعه، بدون مشارکت فعال جامعه محلی و بدون شنیدن صدای استان‌ها، امکان‌پذیر نیست.

 

سفر آذربایجان غربی یادآور همین منطق است: دولت برای شناخت می‌رود، نه نمایش. برای اصلاح مسیر پروژه‌ها می‌رود، نه برای افتتاح شتاب‌زده آن‌ها. برای پاسخ گرفتن از مدیران محلی می‌رود، نه برای اضافه کردن یک عدد دیگر به فهرست طرح‌های افتتاح‌شده. این الگوی جدید، شاید در کوتاه‌مدت کم‌سروصدا به نظر برسد، اما در بلندمدت اعتماد عمومی را احیا می‌کند؛ زیرا مردم می‌بینند که دولت برای کار آمده، نه برای تبلیغ.

 

تحول در حکمرانی و احیای اعتماد عمومی

 

سفرهای استانی در دولت چهاردهم، بخشی از اصلاح عمیق‌تر در منطق ارتباطی و مدیریتی دولت است. یعنی فاصله میان مرکز و پیرامون کاهش یابد، داده‌ها از میدان به تصمیم برسد، و رابطه دولت با مردم از گزارش‌های بروکراتیک به گفت‌وگوی مستقیم تغییر شکل دهد. اگر روزی معیار موفقیت سفر، تعداد پروژه‌های افتتاح‌شده بود، امروز معیار آن، تعداد مسائلی است که با حضور میدانی حل می‌شود.

 

دولت در مسیر همین تحول گام برمی‌دارد؛ سفری آرام اما مستمر از «شعار» به «عمل». و این شاید مهم‌ترین افتتاحی باشد که در هر سفر رخ می‌دهد: افتتاح فصلی تازه در گفت‌وگو میان دولت و مردم.

 

در نهایت، سفرهای استانی دولت چهاردهم فراتر از یک رویداد سیاسی، نمادی از تحول عمیق در منطق ارتباطی و مدیریتی کشور است. این دولت با کاهش فاصله میان مرکز و پیرامون، اولویت دادن به داده‌های میدانی و تغییر رابطه با مردم از گزارش‌های بروکراتیک به گفت‌وگوی مستقیم، فصلی تازه در حکمرانی گشوده است. هدف نهایی، احیای اعتماد عمومی و تحقق عملی توسعه پایدار است که نه با شعار، بلکه با عملکرد واقعی و مشارکت همه‌جانبه مردم محقق می‌شود.

یادداشت های دیگر

نمادی از توان و اراده زنان ایرانی در ورزش

فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت

صفحه شطرنج و استراتژی سیاستگذاری

عباس عبدی، فعال سیاسی-اجتماعی

نماد تغییرات جهانی و داخلی

معصومه ابتکار، رئيس سابق سازمان محیط زیست

کامران حکمتی در زندان اوین با پس‌زمینه پرچم ایران و آمریکا

کامران حکمتی، شهروند ایرانی‌ـ‌آمریکایی

نام نویسنده:

سخنگوی دولت

عضو خبرنامه "ایران من" شوید

خبرنامه هفتگی

آخرین اخبار مهم ایران و جهان را برای شما ارسال خواهیم کرد

عضویت

آخرین اخبار ایران و جهان