صفحه اصلی / یادداشت ها / یادداشت سیاست خارجی / از القاعده تا داعش، تکامل الگوهای تروریسم جهانی

شهریار احمدبیگی

از القاعده تا داعش، تکامل الگوهای تروریسم جهانی

این یادداشت به بررسی پدیده‌های بنیادگرایی و تروریسم می‌پردازد. با اشاره به حوادث اخیر، ریشه‌های تاریخی و اجتماعی این پدیده‌ها تحلیل می‌شود. ارتباط بین بنیادگرایی، هویت و سیاست‌های جهانی با استناد به نظریات گیدنز و فوکویاما بررسی شده و به پیامدهای ژئوپلیتیک تروریسم اشاره می‌شود.
تقابل بنیادگرایی و مدرنیته در جهان معاصر

بنیادگرایی و تروریسم دو پدیده‌ای هستند که در دهه‌های اخیر جهان را با چالش‌های جدی مواجه کرده‌اند. این متن به بررسی ریشه‌ها، پیامدها و ابعاد مختلف این پدیده‌ها می‌پردازد و نگاهی تحلیلی به آنها دارد.

 
بنیادگرایی و تروریسم: چالش‌های جهان معاصر

دوشنبه پنجم شهریور ۱۴۰۳ خبر اول بسیاری از رسانه‌ها به حمله تروریستی جدایی‌طلبان در ایالت بلوچستان پاکستان اختصاص یافت؛ حمله‌ای که بیش از ۴۰ نفر را به کام مرگ فرستاد. ترور به عنوان ابزار و محصول بنیادگرایی امروزه دامن جهان را گرفته است. به‌راستی که بنیادگرایی موجودیت خود را با ترور فریاد می‌زند و به اثبات می‌رساند.

 
ریشه‌های بنیادگرایی و پیامدهای آن

چند سال قبل‌تر از امروز، در سال ۱۳۹۹، محمد راهد دانشجوی سال چهارم رشته پالیسی و اداره عامه دانشگاه کابل و تعدادی دیگر از دانشجویان در حادثه تروریستی آن دانشگاه به دست بنیادگراها کشته شدند. محمد در ویدئویی که قبل از مرگش انتشار داده بود، به همه توصیه می‌کرد «لبخند بزنیم»؛ میان گلوله و آتش، میان بنیادگرایی و هراس، از زندگی دم می‌زد. او با حمله گروه‌های تروریستی‌ کشته شد و به شکل لبخندی تبخیر شد. لبخند محمدها، توسط تروریسم، تحقیر، تهدید و تحدید می‌شود. بنیادگرایی نمی‌گذارد «لبخند» به بخشی از هویت انسان و به‌ویژه انسان خاورمیانه تبدیل شود.

 

به قول آنتونی گیدنز، گروه‌ها و جنبش‌های بنیادگرا هرجا که باورها و کنش‌های سنتی رو به زوال هستند، به وجود می‌آیند. بنیادگرایی چه مذهبی باشد، چه ملی و چه قومی، همیشه با امکان خشونت همراه است؛ چون بنیادگرایی‌ آنتی‌تز تسامح است. در نظر بنیادگرایان، تنها یک روش صحیح و درست برای زندگی‌کردن وجود دارد و افرادی که به این روش معتقد نیستند، بهتر است از سر راه برداشته شوند.

 
تروریسم و ژئوپلیتیک جهان

کارزار نظامی ایالات متحده و متحدانش در افغانستان شاید آسیب شدیدی به القاعده وارد کرده باشد، اما بخش اعظم شبکه القاعده دست‌نخورده باقی مانده است. القاعده چه حملات بیشتری را تدارک ببیند و چه نبیند، روش شکل‌گیری‌اش تبدیل به الگویی برای دیگران خواهد شد. پیش‌بینی گیدنز دقیق بود، شکل‌گیری داعش‌ الگوگرفته از الگوی القاعده بود (با وجود تفاوت‌هایی متعدد)؛ به تعبیری دیگر، حلقه‌ای دیگر از زنجیر تروریسم و بنیادگرایی.

 

سطح پیچیدگی، برنامه‌ریزی و هماهنگی حملات یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ طوری بوده است که بیشتر از یک دولت برمی‌آید تا یک گروه شورشی. حادثه تروریستی سپتامبر، منجر به برخی پیامدهای ژئوپلیتیک شده است. گویا آمریکا و روسیه پس از آن حادثه به دلیل تصور تهدید مشترک، تا قبل از بحران اوکراین به یکدیگر نزدیک‌تر شده بودند (با وجود چالش‌های کلاسیک بین آن دو). شاید ظهور تروریسم جهانی مانند پول‌شویی، قاچاق مواد مخدر و… سویه تاریک جهانی‌شدن است.

 
هویت و بنیادگرایی بنیادگرایی

در گسل جدال مدرنیته و سنت به وجود می‌آید، آنجا که باورهای سنتی رو به زوال می‌گذارند. تروریسم‌ فریز می‌شود، کمین می‌کند و در موقع مناسب در گسل‌ها فعال می‌شود. تروریسم و بنیادگرایی بخشی از جهان امروز هستند؛ هویت‌هایی آشفته و ایدئولوژی‌محور و جست‌وجوگر هویت.

 

فرانسیس فوکویاما، بنیادگرایی و سَلفی‌گری را از منظر هویت‌یابی (با مفاهیمی مانند تقاضای رسمیت‌یابی برابر منزلت) مورد مداقه و بررسی قرار می‌دهد. لیبرال‌دموکراسی‌های معاصر، مشکل تایموس (Thymos) را به‌طور کامل حل نکرده‌اند. تایموس بخشی از روح است که تمایل دارد منزلت آن به رسمیت شناخته شود. ایزوتیمیا (isothymia) تقاضای محترم‌بودن بر پایه برابری با سایر مردم است؛ در‌حالی‌که مگالوتیمیا (megalothymia) تمایلی است که می‌خواهد به عنوان منزلت برتر شناخته شود.

 

فوکویاما از منظر ایزوتیمیا به علل ریشه بنیادگرایی می‌پردازد؛ اینکه مسلمانان و بسیاری از گروه‌های دیگر (مهاجران، کارگران، زنان، سیاه‌پوستان و…) به دلیل بی‌عدالتی‌هایی که در حق آنان شده، خواهان رسمیت‌یابی برابر منزلت هستند. سیاست‌های هویت اگر درست ابراز و هدف‌گذاری نشوند، منجر به سیاست‌های خشم خواهند شد. در بین مسلمانان (به‌ویژه اعراب) به منظور هویت‌یابی، گرایش به چتر امت (umma) و گروه‌ها و احزاب سیاسی-عقیدتی مانند عدالت و توسعه (ترکیه)، اخوان‌المسلمین، النهضه و… افزایش یافته است.

 

بنیادگرایی، پرسش‌ها و تحلیل‌های فراوانی را برانگیخته است. البته در گروه‌های مختلفی که ترور را به عنوان وسیله پیروزی خود انتخاب می‌کنند، تفاوت‌های فراوانی وجود دارد و تحلیلگران‌ باید عامل ظلم و مظلومیت را در معادلات تحلیلی خود پررنگ‌تر تبیین کنند. ضعف و بعضا فساد برخی دولت‌ها و نهادهای بین‌المللی و گسترش‌نیافتن امنیت توأم با عدالت در جهان، اتخاذ سیاست‌های غلط در ارتباط با هویت‌یابی انسان از سوی دولت‌ها و مراجع قدرت، همگی منجر به فعال‌شدن گسل‌های بنیادگرایی شده است و خواهد شد.

 

بنیادگراها در بسیاری مواقع و موارد در تلاش برای به‌دست‌گرفتن قدرت در جهت تشکیل دولت و حکومت هستند؛ چراکه معتقدند از والاترین اعتقاد برخوردارند و می‌توانند بشر و به‌ویژه پیروان خود را به سعادت رهنمون کنند و در این راه از هیچ نوع تروری ابا ندارند.

 

تبارشناسی بنیادگرایی و ترور در ظرف زمانی و تحلیلی این نوشته مختصر نمی‌گنجد و می‌طلبد که در محتواها و متون تحلیلی و تاریخی فراخ‌تری به آن پرداخته شود. به‌راستی بنیادگرایی و ترور در مقیاس کوچک و بزرگ، همواره امکان وقوع دارد، دور است اما نزدیک. مقابله با این پدیده‌ها نیازمند درک عمیق ریشه‌های آن و اتخاذ رویکردهای جامع و چندبعدی است.

یادداشت های دیگر

امضای معاهده جامع راهبردی ایران و روسیه در مسکو

آرمینا آرم، پژوهشگر ارشد مسائل روسیه

مقایسه تطبیقی ترامپ و ریگان در سیاست خارجی

نایل فرگوسن، نویسنده و مورخ بریتانیایی

تغییر موازنه قدرت در خاورمیانه و چالش‌های استراتژیک ایران

ریچارد هاس، دیپلمات آمریکایی

مکرون در حال سخنرانی درباره چالش‌های استراتژیک ایران در اجلاس سفرای فرانسه

حميد ابوطالبی، دیپلمات و سیاستمدار

نام نویسنده:

فعال اجتماعی

عضو خبرنامه "ایران من" شوید

خبرنامه هفتگی

آخرین اخبار مهم ایران و جهان را برای شما ارسال خواهیم کرد

عضویت

آخرین اخبار ایران و جهان

Are you sure want to unlock this post?
Unlock left : 0
Are you sure want to cancel subscription?
-
00:00
00:00
Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00