در پی نشست خبری اخیر سخنگوی شورای نگهبان و نحوه پاسخگویی ایشان به سؤالات خبرنگاران، نقدی بر عملکرد این نهاد و شیوه پاسخگویی آن به افکار عمومی مطرح شده است.
چرا سخنگوی شورای نگهبان از پاسخگویی خوشش نمیآید؟
دیروز آقای طحان نظیف، سخنگوی محترم شوراینگهبان، در پاسخ به سوالات متعدد که بعضا مفید هم بود، به یک پرسش روی خوش نشان نداد.
موضوع پزشکیان و پاسخهای مبهم
او هنگامی که در برابر سوالی درباره رد صلاحیت اولیه پزشکیان برای انتخابات ریاستجمهوری قرار گرفت به جای شفافیت، به زعم خود، از پاسخ گریخت و گفت او ۵ دوره برای مجلس تایید صلاحیت شده و این بار هم برای ریاست جمهوری تایید شده، بنابراین سوال مطرحشده بیوجه است.
چالشهای نظارتی و پاسخگویی
واقعا هر پرسشی که دلخواه شورای نگهبان نباشد، نباید مطرح شود تا به این شورا برنخورد؟
البته اشکال از قانون اساسی است که شورای نگهبان به هیچ مرجعی، حتی خدا!، پاسخگو نیست و اعضای محترم شورا همیشه با استفاده از چنین مصونیتی سکوت میکنند.
متاسفانه آقایان متوجه نیستند که تاریخ درباره عملکرد آنان بسیار بیرحمانهتر از عملکردشان داوری خواهد کرد.
واقعیتهای ناگفته و پرسشهای بیپاسخ
درباره تایید صلاحیت آقای پزشکیان در انتخابات اخیر، خود او چندبار تاکید کرده که اگر تدبیر رهبری نبود پای او به انتخابات باز نمیشد. شورای نگهبان نه جرات تکذیب این خبر را دارد، نه شجاعت تاییدش را. واقعا چرا؟
میدانم این انتقاد از شوراینگهبان هم مانند نمونههای پیشین و متعددی که افراد مختلف طرح کردهاند هیچ تاثیری نخواهد داشت و به قول قدیمیها فقط گل لگد میکنیم!
و در پایان یک سوال بدون انتظار پاسخ:
اینکه شورای نگهبان به مردم پاسخگو نیست بماند، هیچ قانونی هم موظفش نمیکند؛ اما آیا به اجبار قانونی مبنی بر اعلام دلایل رد صلاحیت نامزدهای ریاستجمهوری به شخص خودشان به صورت مکتوب، مثلا در انتخابات همین امسال، عمل کرده است؟!
عدم پاسخگویی شفاف شورای نگهبان به افکار عمومی و حتی به نامزدهای انتخاباتی، مسئلهای است که همچنان ادامه دارد. این رویه نه تنها اعتماد عمومی را خدشهدار میکند، بلکه نیازمند بازنگری جدی در ساختارهای قانونی و نظارتی است.