سرویس خبری ایران من:در دنیای پیچیده سیاست و روابط بینالملل امروز، تحلیل تحولات سیاسی و اجتماعی کشورها از اهمیت ویژهای برخوردار است.حمید رضا جلائی پور به بررسی روندهای جاری در ایران، از جمله تغییرات ساختاری در حاکمیت، تحولات سیاست خارجی و چالشهای داخلی میپردازد و تصویری جامع از مسیر حرکت کشور ارائه میدهد.
نشست کارشناسی ایران من – احیا برجام ۲۴ نوامبر ۲۰۲۴ – ۴ آذر ماه ۱۴۰۳
حمیدرضا جلایی پور: اینجانب ضمن عرض سلام به اعضای این نشست، از دعوتکنندگان محترم تشکر و قدردانی مینمایم.
تحلیلگران محترم پیش از بنده به آن بخش خالی قصه و وضعیت اشاره فرمودند. در خصوص تحلیلهای ارائه شده توسط جناب آقای درخشان در مورد خصوصیات و نقشههای ترامپ، نکات قابل تأملی مطرح گردید که میتوان آنها را با دقت مورد بررسی قرار داد.
به نظر میرسد این استراتژی از سوی اسرائیل دنبال میشود. آنها پیگیر چنین نقشهای بودهاند و این رویکرد موضوع جدیدی نیست. با این حال، در حال حاضر امکانات جدیدی در اختیار آنها قرار گرفته است، از جمله موفقیتهای نظامی کوتاه مدت نتانیاهو در غزه، ضربه به فرمانده حزبالله، و پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا. علیرغم این تغییرات، تفکر مطرح شده بیشتر منعکسکننده دیدگاههای اسرائیلیهای تندرو است.
رابطه قدرت و مقاومت در سطوح مختلف
علیرغم دشواریهای موجود، لازم است به بخش پر لیوان نیز توجه نماییم، چرا که بخش خالی آن به درستی تبیین گردیده است.در حوزه علوم انسانی و اجتماعی، این امر به عنوان یک اصل بدیهی پذیرفته شده است که در هر جا قدرتی وجود داشته باشد، تفکر مقاومت نیز شکل خواهد گرفت. به عنوان مثال، در خانوادهای که پدر اعمال قدرت مینماید، همسر و فرزندان به نحوی مقاومت میکنند. این اصل در سطح ملی نیز مصداق دارد.
موضوع فعالیت روزانه اینجانب به گونهای است که در مسیر تردد در نقاط مختلف، شاهد حضور بانوان با پوششهای متنوع هستم. این تنوع شامل حجاب به شیوههای مختلف، از جمله حجاب شل، حجاب اسلامی، بدون روسری، و پوشش چادر میباشد. این تکثر پوششی علیرغم تلاش چهل و پنج ساله حاکمیت برای ایجاد سبک پوششی واحد شکل گرفته است که نشاندهنده مقاومت در سطح اجتماعی است.
مقاومت در سطح منطقهای
در سطح منطقهای نیز این مقاومت مشهود است. این واقعیتی است که حکومت ایران طی بیست سال گذشته اعلام نموده که از نیروهای منطقهای در مقابل اسرائیل حمایت میکند و این موضوع را هرگز تکذیب ننموده است. لیکن این یک مقاومت منطقهای محسوب میگردد.
جمهوری اسلامی از توان کافی برای ایجاد گروههایی نظیر حوثیها، حزبالله جنوب لبنان، یا شیعیان عراق برخوردار نمیباشد. ایران از این گروهها حمایت مینماید و در صورت کاهش منابع مالی، این حمایت نیز کاهش مییابد، لیکن این گروهها موجودیت داشته و به مقاومت خود ادامه میدهند.
همانگونه که جناب آقای نگهدار اشاره فرمودند، تا زمانی که مسئله اشغال برای فلسطینیها حل و فصل نگردد، این مقاومت ادامه خواهد داشت. این مقاومت فراز و نشیبهایی دارد، گاهی با رونق و گاهی با آسیبهایی مواجه میگردد.
مقاومت در سطح جهانی
همانگونه که تمامی صاحبنظران حاضر به مسائل جهانی اشراف دارند، و جناب آقای نگهدار نیز اشارهای به آن داشتند، مقاومت در سطح جهانی نیز جریان دارد. ایالات متحده آمریکا در پی اجرای برنامههای متعددی است، لیکن به دلیل وجود مقاومت، قادر به پیشبرد تمامی این برنامهها در سطح جهانی نمیباشد.
این مسئله فراتر از بحث کشورهایی چون چین، شوروی، روسیه، هند و برزیل میباشد. به طور کلی در سطح جهانی، در آنچه جنوب نامیده میشود، مقاومتی شکل میگیرد و اینگونه نیست که مسیر برای اجرای طرحهای مورد نظر قدرتهای بالادستی کاملاً هموار باشد.
چالشهای داخلی و تحریمها
لازم به اذعان است که کشور در وضعیت دشواری قرار داشته و خواهد داشت. در بیست سال گذشته با شرایط تحریمی و مشکلات متعدد مواجه بودهایم و چه بسا این وضعیت در ده سال آتی نیز تداوم یابد.
همانگونه که صاحبنظران استحضار دارند، در مسائل انسانی نمیتوان از قطعیت سخن به میان آورد و میبایست به صورت نسبی به موضوعات نگریست. در این شرایط دشوار، یکی از چالشها در سطح حاکمیت است که در آن چندگانگی مشهود است.
علیرغم آنچه در خصوص توتالیتر بودن نظام حکومتی ایران مطرح میگردد، یکپارچگی و توتالیتاریسم وجود ندارد و چندگانگی بسیاری قابل مشاهده است. نمونه اخیر آن را میتوان در موضوع برجام مشاهده نمود که بخشی از حکومت اقدام به اجرای آن مینماید و بخش دیگر آن را تضعیف میکند، تا جایی که سازمان صدا و سیما تابلوی آن را پایین میآورد.
شکافهای اجتماعی و ساختاری
در رابطه میان حاکمیت و مردم، شکاف قابل توجهی مشهود است. نتایج انتخابات اخیر به خوبی موید این موضوع میباشد. میزان مشارکت در این دوره از انتخابات در مقایسه با ادوار گذشته که همواره بالای شصت درصد بوده است، کاهش چشمگیری داشته است.
علاوه بر این، در درون جامعه نیز شکافهایی وجود دارد که از اهمیت بسزایی برخوردار است. عمدهترین این شکافها مربوط به مسائل طبقاتی میباشد که به ویژه در دوره ده ساله تحریمها تشدید گردیده و منجر به افزایش جمعیت اقشار کمدرآمد شده است. همچنین شکاف نسلی از دیگر چالشهای مهم جامعه محسوب میگردد.
نیروهای موثر در تحولات کشور
در شرایط کنونی، با توجه به وضعیت پیچیده بینالمللی، منطقهای و مشکلات داخلی که در سه سطح حاکمیت، رابطه مردم و حاکمیت، و درون جامعه نمود یافته است، مهمترین نیروی تاثیرگذار در کشور چیست؟ این پرسشی است که ممکن است همکاران محترم با پاسخ بنده موافق نباشند.
حاکمیت سیاسی-اجتماعی ایران به عنوان مهمترین نیرو در کشور محسوب میگردد. این حاکمیت از نفوذ، سازمان و تشکیلات گستردهای در سراسر کشور برخوردار است. به بیان سادهتر، این حاکمیت ماهیتی پوشالی ندارد و طی بیست سال گذشته در مواجهه با مهمترین بحرانها، این موضوع را به اثبات رسانده است.
حاکمیت کنونی از ویژگی سیاسی-اجتماعی برخوردار است و با نظام شاهنشاهی که صرفاً ماهیتی سیاسی داشت و در مقطعی دچار فروپاشی گردید، قابل قیاس نمیباشد. نیرویی که پس از انقلاب در ایران شکل گرفته است، ریشههای عمیق سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه دارد.
تحولات دولت و انتخابات
در حال حاضر، حاکمیت تلاشهایی را در جهت افزایش ظرفیتسازی دولت آغاز نموده است. انتخابات اخیر علیرغم مشارکت پایین، تا حدودی رقابتی برگزار گردید. نکته قابل توجه این است که حاکمیت با رویکردی واقعبینانه با آمار مشارکتکنندگان برخورد نمود و همان چهل درصد را اعلام کرد، بدون آنکه تلاشی برای بزرگنمایی آمار صورت پذیرد.
در موضوع انتخابات، هنگامی که آقای پزشکیان رای آوردند، تحولی در این عرصه رخ داد. انتصابات جدید با رویکردی متفاوت از میان زنان، اقلیتها، جوانان و متخصصین صورت میپذیرد. صرفنظر از گرایش سیاسی آنها – اعم از اصلاحطلب، اصولگرا یا مستقل – افراد متخصص و کاربلد به کار گمارده میشوند.
به عنوان نمونه، برخلاف انتظار که میرفت جناب دکتر والی همچون دکتر محمد فاضلی از دانشگاه کنار گذاشته شوند، ایشان به ریاست انجمن حکمت و فلسفه، که مهمترین مرکز تحقیقاتی وزارت علوم محسوب میگردد، منصوب گردیدند.
تغییرات اجتماعی و موضوع گشت ارشاد
در حال حاضر، گشت ارشاد به صورت عملی در سراسر کشور جمعآوری گردیده است، هرچند این موضوع از منظر قانونی هنوز به طور کامل حل و فصل نشده است. ممکن است مواردی پراکنده نظیر ارسال پیامک یا توقیف خودرو مشاهده گردد، زیرا بدنه نیروی انتظامی از گرایشهای مکتبی برخوردار است و برخی افراد ممکن است بر اساس احساس تکلیف، اقداماتی را در سطح کشور انجام دهند. لیکن خط مشی اصلی بر این اساس استوار گردیده که نیروی انتظامی در موضوع حجاب بانوان مداخله ننماید.
بازگشت نخبگان و تأثیرات آن
موضوع بازگشت اساتید و دانشجویان از مسائل حائز اهمیت محسوب میگردد. ممکن است برخی بر این باور باشند که این مسئله برای عموم جامعه اهمیت چندانی ندارد. لیکن در جامعهای که بیست میلیون نفر از تحصیلات عالی برخوردار میباشند، این اقدامات در شبکههای اجتماعی تأثیرگذار است. اگرچه این تأثیر در میان کل جمعیت نود میلیونی کشور چندان محسوس نیست، لیکن در میان قشر تحصیلکرده آثار خود را بر جای میگذارد.
تحولات حوزه فرهنگی
در خصوص بازگشت مشاهیر هنری و صدور مجوزهای فرهنگی نیز تحولاتی صورت پذیرفته است. هنرمندان موفق به اخذ مجوز ساخت فیلم و سریالهای خانگی گردیدهاند و محدودیتهای فرهنگی که پیش از این اعمال میگردید، کاهش یافته است.
مسئله جانشینی رهبری و تحولات حاکمیتی
یکی از مهمترین اقدامات در راستای ظرفیتسازی دولت، که البته هنوز به وقوع نپیوسته لیکن آثار آن قابل مشاهده است، تلاش برای حل مسئله جانشینی در زمان حیات مقام رهبری میباشد. به نظر میرسد این عدم قطعیت که در بحث جانشینی مطرح است، در حال ساماندهی میباشد. ممکن است برخی بر این باور باشند که این روند از منظر دموکراتیک چندان مطلوب نیست، لیکن این موضوع بحثی جداگانه است.
تحولات سیاست خارجی
سیاست خارجی یکبعدی و نامتوازن جمهوری اسلامی در بیست سال گذشته که عمدتاً بر حمایت از شبکه مقاومت و گرایش به سمت روسیه و چین متمرکز بوده است، در حال تغییر میباشد. رویکرد جدید به سمت سیاستی متوازن و مبتنی بر منافع استراتژیک و ملی کشور، با تعامل با تمامی قدرتهای کوچک و بزرگ جهان در حال شکلگیری است. این تغییر را میتوان در روابطی که وزارت امور خارجه با کشورهای عربی و اروپایی برقرار نموده است، مشاهده کرد.
اگر این تحولات در سیاست خارجی صورت نپذیرفته بود, حتی برگزاری همین جلسه امکانپذیر نمیبود. در وزارت امور خارجه حرکتی آغاز گردیده که با رویکرد سال گذشته کاملاً متفاوت میباشد. این تغییر در سیاست خارجی در ارتباط با اروپا و حتی خود ایالات متحده آمریکا در حال شکلگیری است.
تحلیل ظرفیتهای ترمیم و بازسازی
زمینههای ترمیمپذیری که معمولاً کمتر مورد توجه قرار میگیرند، از اهمیت بسزایی برخوردار میباشند. بسیاری از صاحبنظران صرفاً به نکات منفی توجه مینمایند – که البته از منظری صحیح و قابل توجه میباشد – لیکن به مناطقی که در حال بازسازی هستند، توجه کمتری معطوف میگردد.
صاحبنظران استحضار دارند که استان بلوچستان به عنوان ضعیفترین، مظلومترین و پرشکافترین استان کشور محسوب میگردد. مولوی عبدالحمید، که در میان اهل سنت ایران شخصیت اول محسوب میگردد – و بنده این نظر را در خصوص اهل سنت و نه شیعیان مطرح مینمایم – طی دو سال گذشته علیرغم تلاشهای متعدد برای همراهی، بر مواضع خود پافشاری مینمود.لیکن در نهایت با انتصاب استاندار بلوچ و اعمال برخی ترمیمها، تغییراتی حاصل گردید و این روند نتایج مثبتی به همراه داشته است.
براساس نظرسنجی اخیر که توسط یکی از محققین برجسته – و بنده از منظر حرفهای این عنوان را به کار میبرم – در بلوچستان انجام پذیرفته است، در پاسخ به این پرسش که “آیا به ایرانی بودن خود افتخار مینمایید؟”، نود و دو و نیم درصد پاسخ مثبت دادهاند. از این میزان، چهل و شش و هشت دهم درصد اظهار داشتهاند که کاملاً افتخار مینمایند، و چهل و شش و نیم درصد نیز اعلام نمودهاند که افتخار میکنند.
مقایسهای دورههای سیاسی و تحولات حاکمیتی
لازم به ذکر است که جناب آقای خاتمی با بیست میلیون رأی و برخورداری از هژمونی اجتماعی به قدرت رسیدند، در حالی که جناب آقای پزشکیان با درصد رأی بسیار کمتری در انتخاباتی با مشارکت پایین به این جایگاه دست یافتهاند. لیکن یک تحول مهم در کشور در حال وقوع میباشد.
در دوران ریاست جمهوری جناب آقای خاتمی، پس از کسب هژمونی اجتماعی، بخشی از حاکمیت در مقابل ایشان موضع گرفت و مقاومت نمود. البته شایان ذکر است که در همان دوره هشت ساله، کشور ایران پس از انقلاب از منظر اقتصادی و اجتماعی به بهترین نحو اداره گردید.
شرایط کنونی و حمایت ارکان حاکمیت
در شرایط فعلی، در خصوص جناب آقای پزشکیان، تحولی متفاوت در حال وقوع میباشد. بخشهای مختلف حاکمیت، اعم از بیت رهبری، سپاه پاسداران و نهادهای عمیق حکومتی از این دولت و سیاستهای اصلی آن حمایت مینمایند. بنابراین، یک نیروی ترمیمی در کشور در حال شکلگیری میباشد که این روند همچنان ادامه دارد.