صفحه اصلی / گفتگو ها / نقش محوری ایران در معادلات جدید خاورمیانه

فرخ نگهدار،تحلیلگر، کنشگر سیاسی، جمهوری خواه

نقش محوری ایران در معادلات جدید خاورمیانه

تحلیلی جامع از امکان حل بحران فلسطین با تأکید بر همکاری منطقه‌ای و نقش کشورهای خاورمیانه. این نوشتار به بررسی نقش ترامپ، شرایط کنونی منطقه و راهکارهای عملی برای دستیابی به صلح پایدار می‌پردازد.
فرخ نگهدار

سرویس خبری ایران من: در شرایطی که خاورمیانه با چالش‌های پیچیده‌ای روبروست، بررسی راهکارهای نوین برای حل بحران فلسطین اهمیت ویژه‌ای یافته است. تحلیل فرخ نگهدار با نگاهی تحلیلی به نقش بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی، امکان دستیابی به راه‌حل مسالمت‌آمیز را مورد بررسی قرار می‌دهد و با اشاره به گزارش اخیر نشریه اکونومیست، چشم‌اندازی متفاوت از آینده روابط منطقه‌ای ترسیم می‌کند.

 

نشست کارشناسی ایران من – احیا برجام ۲۴ نوامبر ۲۰۲۴ – ۴ آذر ماه ۱۴۰۳

 

فرخ نگهدار: مایلم امروز از منظری متفاوت گفتگو کنم. در عرصه سیاست، اصل بر این است که نخست به ارزیابی دقیق موقعیت خود بپردازیم و پس از بررسی جامع شرایط، به تحلیل نیازها، خواسته‌ها، و ویژگی‌های روان‌شناختی طرف مقابل و درک دیدگاه‌های او بپردازیم.

 

نشریه اکونومیست در شماره اخیر خود سرمقاله‌ای با عنوان “ترامپ در تهران” منتشر کرده که در آن به امکان‌پذیری رویدادی که در نگاه نخست ناممکن می‌نماید، پرداخته است. توصیه می‌کنم دوستانی که هنوز این مقاله را مطالعه نکرده‌اند، حتماً آن را بخوانند. عنوان دقیق مقاله “نیکسون در پکن، ترامپ در تهران” است و به تحلیل دلایل امکان‌پذیری چنین رویدادی می‌پردازد.

 

این سرمقاله پس از صدور حکم پیگرد نتانیاهو و گالانت در دادگاه بین‌المللی و وتوی قطعنامه آتش‌بس در شورای امنیت توسط آمریکا نگاشته شده است.

 

فارغ از میزان توانمندی و قابلیت‌های ما در مواجهه با چالش‌های موجود، واقعیت این است که جهان غرب در مسئله فلسطین و در حمایت از حکومتی که مورد پشتیبانی قاطع آنهاست – چنانکه شاهد استقبال باشکوه کنگره آمریکا از نتانیاهو بودیم – اکنون به موقعیتی دشوار رسیده است. مسیری که پیموده شده، صرف‌نظر از نقش ایران، ناگزیر به این بن‌بست منتهی می‌شد.

 

حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا ملت‌های منطقه، شامل ایران، ترکیه، عربستان سعودی، امارات، کویت، قطر، مصر و سایر کشورها، می‌توانند به حل این بن‌بست کمک کنند؟ این موضوع در شرایطی مطرح می‌شود که ۱۲۴ کشور حکم پیگرد صادر کرده‌اند و مقامات آمریکایی، از جمله ترامپ و ایلان ماسک، به این واقعیت واقف‌اند که این مناقشه با راهکارهای نظامی حل‌شدنی نیست و تنها وخیم‌تر خواهد شد.

 

مجدداً می‌پرسم: آیا این مجموعه کشورها و ملت‌ها، به همراه ۱۲۴ کشوری که نمایندگانشان به این حکم رأی مثبت داده‌اند، می‌توانند نقشی سازنده در این زمینه ایفا کنند؟

 

در پاسخ به این پرسش، دو دیدگاه متفاوت وجود دارد:

 

دیدگاه نخست معتقد است با اعمال فشار حداکثری، از طریق بمباران‌های سنگین و محدودیت‌های اقتصادی، می‌توان به اهداف تعیین‌شده دست یافت. آقای هاکابی نیز با تأکید بر الحاق کامل، این رویکرد را تأیید می‌کند.

 

دیدگاه دوم بر این باور است که این مسئله تنها از طریق راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز قابل حل است. تجربه ۷۵ سال گذشته نشان داده که ملت فلسطین نابودشدنی نیست. راه‌حل این بحران مشروط به تضمین امنیت اسرائیل از جانب دولت آتی فلسطین است.

 

به نظر می‌رسد اگر کشورهای منطقه بتوانند در ماه‌های پیش رو این تضمین را به ترامپ ارائه دهند که راهکار نظامی که ۷۵ سال آزموده شده ناکارآمد بوده، و راه‌حل دوم را به عنوان گزینه‌ای عملی مطرح کنند، گشایشی در این بن‌بست ایجاد خواهد شد.

 

شایان توجه است که ترامپ، برخلاف هاکابی، بر امکان دستیابی به راه‌حل مسالمت‌آمیز تأکید کرده و صراحتاً اعلام نموده که “اگر من بودم این جنگ رخ نمی‌داد.” علی‌رغم تمام تنش‌ها و هیاهوها، به نظر می‌رسد ظرفیت مذاکره و حل مسئله بر روی میز ترامپ و حامیانی چون ایلان ماسک وجود دارد، به‌ویژه با هدف ثبت نام ترامپ در تاریخ به عنوان صلح‌آور خاورمیانه.

 

در مناظره‌ای که اخیراً با آقای آرش آرامش در برنامه پرگار داشتم – که این هفته پخش خواهد شد – ایشان بر این باور بود که ترامپ تحت نفوذ کامل نتانیاهو قرار دارد و نتانیاهو نیز متأثر از بن‌گویر و اسموتریچ است. اما من با این تحلیل موافق نیستم. معتقدم راه‌حل جایگزین جدی روی میز ترامپ قرار دارد و بخش مهمی از تندروهای آمریکا نیز از آن حمایت خواهند کرد، مشروط به آنکه از تضمین امنیت اسرائیل توسط سایر بازیگران منطقه اطمینان حاصل کنند.

 

نتیجه‌گیری من این است که اگر ایران با تمام ظرفیت‌ها و امکانات موجود خود، تصمیمی حیاتی در جهت حمایت از تشکیل کشور فلسطین در ازای تضمین امنیت اسرائیل اتخاذ کند، گام مهمی در مسیر حل این بحران برداشته خواهد شد.

 

اخیراً تصویری در تهران منتشر شده که تل‌آویو را شبیه هیروشیما پس از بمباران اتمی نشان می‌دهد – این تصویر در فضای مجازی در حال انتشار است و علی‌رغم امید به جعلی بودن آن، تاکنون تکذیب نشده است.

 

چنانچه تمامی طرف‌های درگیر، از جمله آقایان اردوغان، خامنه‌ای، بن‌سلمان، سیسی و دیگر رهبران منطقه، بپذیرند که لازمه تشکیل دولت مستقل فلسطین، تضمین امنیت اسرائیل است و این توافق را به امضا برسانند و در اختیار آمریکا قرار دهند، به اعتقاد من آنچه غیرممکن می‌نماید، محقق خواهد شد.

 

این تحلیل و ارزیابی من از شرایط موجود است. اگرچه قدرت تصمیم‌گیری ندارم، اما بر اساس شناختی که از بازیگران مختلف صحنه دارم، چنین ارزیابی‌ای را ارائه می‌دهم. پذیرش چنین توافقی، تغییری اساسی در توازن قوا در درون جامعه اسرائیل ایجاد خواهد کرد و به حاکمیت کسانی که اسرائیل را به وضعیت کنونی رسانده‌اند، پایان خواهد داد.

 

حتی اگر این افراد پای چنین توافق فراگیری که تمام کشورهای منطقه را در بر می‌گیرد امضا کنند، مسئولیت پاسخگویی به دادگاه بین‌المللی لاهه و مردم اسرائیل را خواهند داشت. ما نباید در این مورد مداخله کنیم.

 

در خصوص مسئله اوکراین و موضوع هسته‌ای، معتقدم در صورت حل این مسئله بزرگ که مورد حساسیت جدی رهبران آمریکا قرار دارد و اروپا نیز مشتاق خروج از این بحران است، حل این دو مسئله بسیار ساده‌تر خواهد بود.

 

این مسائل تاکنون نه برای ایران و نه برای طرف مقابل چالش عمیقی ایجاد نکرده‌اند. به نظر می‌رسد حل این موضوعات بسیار ساده‌تر از مسئله‌ای است که پیش‌تر مطرح شد.

 

آقای پسنده پور بحث بسیار مفید و ارزشمندی را مطرح کردند که بهره فراوان از آن بردم. من تحلیل خود را در دو بخش ارائه می‌کنم: در زمینه سیاست داخلی نسبت به تحلیل وضعیت خارجی بسیار نامیدتر هستم.

 

مثال بسیار مناسبی که درباره بررسی موردی ارائه کردید، رابطه شهروندان جمهوری اسلامی ایران با حکومت را برایم تداعی می‌کند. شور و اشتیاقی که در خرداد ۷۶ شاهد آن بودیم و تا خرداد ۸۸، یعنی به مدت دوازده سال، علی‌رغم تمام فراز و نشیب‌ها ادامه داشت، امروز به گونه‌ای است که وقتی دستگاه حاکمه همان بسته سیاسی را مجدداً به مردم ارائه می‌دهد، تنها چهل درصد در انتخابات شرکت می‌کنند.

 

این چهل درصد نیز به دو گروه تقسیم می‌شوند: گروهی که از موضع نگرانی و نه شور و اشتیاق رأی می‌دهند. اعتماد مردم شکسته شده است – در این مورد با نظرات آقای میری همدلی عمیقی دارم. بازسازی این اعتماد، همچون ترمیم کوزه شکسته، بسیار دشوار است.

 

بدون چنین پشتوانه مردمی، برای حکومت جمهوری اسلامی ایران بسیار دشوار خواهد بود که از عهده این چالش بزرگ برآید و چرخشی قهرمانانه در عرصه بین‌المللی به نمایش بگذارد. درباره وضعیت اقتصادی که همگان از آن آگاهند، بحث نمی‌کنم تا وقت را هدر ندهم. جهان در حال حرکت به سمت تفکری منطقی‌تر است.

گفتگو های دیگر

فرخ نگهدار

فرخ نگهدار،تحلیلگر، کنشگر سیاسی، جمهوری خواه

حمیدرضا جلائی پور

حمیدرضا جلائی پور، استاد دانشگاه-جامعه‌شناس

تقابل رویکردهای دیپلماسی و مقاومت در سیاست خارجی ایران

امیر پسنده پور، کارشناس روابط بین الملل

علی واعظ

علی واعظ، مدیر پروژه ایران در گروه بین‌المللی بحران

گفتگو با:

تحلیلگر، کنشگر سیاسی، جمهوری خواه

عضو خبرنامه "ایران من" شوید

خبرنامه هفتگی

آخرین اخبار مهم ایران و جهان را برای شما ارسال خواهیم کرد

عضویت

آخرین اخبار ایران و جهان

Are you sure want to unlock this post?
Unlock left : 0
Are you sure want to cancel subscription?
-
00:00
00:00
Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00